جستجو در سایت

1396/03/01 09:55

گپ و گفتی از سینما برای سینما

گپ و گفتی از سینما برای سینما
گپ و گفتی از سینما برای سینما تحلیلگر مسایل سینما:مهیار محمد ملکی سلام و عرض ادب خدمت تمامی شما بزرگواران و یاران همیشگی بنده ،که با فید بک های خوبتون مرا در این مسیر پر فراز و نشیب یاری...


گپ و گفتی از سینما برای سینما

تحلیلگر مسایل سینما:مهیار محمد ملکی


سلام و عرض ادب خدمت تمامی شما بزرگواران و یاران همیشگی بنده ،که با فید بک های خوبتون مرا در این مسیر پر فراز و نشیب یاری نمودید


در این مطلب میخواهیم گپ و گفتی از سینما برای سینما داشته باشیم و پاسخ به این سوال که تجربه حضور جمعی در سینما چه نقشی در میزان تشخیص ما از خوب یا بد یک فیلم دارد ؟اما قبل از اینکه وارد این بحث بشیم بهتر میدانم به عنوان مقدمه یک مقداری در مورد اصل عینیت بخشیدن وقایع در سینما صحبت کنیم


دوستان و بزرگواران همانطور که همه شما مستحضر هستید همه ما روزانه با وقایع غیر قابل انکاری در دنیای پیرامونمان رو به رو هستیم که حالا یا ساده از کنارشان میگذریم یا اینکه بخشی از دغدغه فکری ما میشوند و ما را به فکر وا میدارند


از انجا که سینما به مثابه انعکاس واقعیت ها  در  اینه جهان نما میباشد 

بدین صورت عمل میکند که این وقایع را در دنیای تصویر و سینما به نمایش در میاورد


وقایعی مثل :

سرطان .ایدز.اعتیاد.طلاق.ازدواج.تولد 

مرگ.خداحافظی و....


سوال اینجاست که یک فیلمساز چقدر در به تصویر در اوردن این وقایع موفق است اساسا معیار ما برای سنجش خوب یا بد یک فیلم چیست ؟


پاسخ به این سوال را اینگونه به عرض میرسانم :

از انجا که منو شما اکثر وقایع  ذکر شده را در دنیای واقعی به چشم دیدیم و یا با گوش شنیدیم ،میتوانیم قاضی خوبی برای تشخیص خوب یا بد یک فیلم در سینما  باشیم بدین معنا که آن تولد یا آن بیماری سخت  به چه میزان القای درست حسی  به مخاطب خود دارد ؟


برای اینکه این موضوعات به درستی در دنیای سینما اتفاق بیافتد فیلمساز ابزاری را در دست دارد ابزاری مثل :

۱-تدوین و زیر شاخه اش موسیقی و مونتاژ و بعضا  پلان بندی های موازی و  غیر موازی .

۲-بازیگردانی 

۳-صدا برداری یا صدا گذاری

۴-حقه های  تصویری (تروکاژ)

۵-دکوپاژ(زاویه دید دوربین ها .محل قرار گیری دوربین ها و...)

۶-نوع لحن یا گویش کاراکتر ها

۷-گریم 

۸- طراحی صحنه

و....


به عبارت دیگر کارگردان با در دست داشتن تمامی این امکانات سعی و تلاش میکند تا داستانی را به عرصه نمایش در بیاورد که به درستی حس آن موضوع را به مخاطب خود القا کند که خود این مساله باعث درگیری بیشتر مخاطب با اثر مورد نظر و وقوع اصل مهم همذات پنداری میشود


اما اشتباه رایجی که گاها در بحث تماشای فیلم در سینما توسط تماشاچی دیده میشود این موضوع است که وی به دلیل داشتن تجربه مشابه درگیر محتوای داستانی ان میشود و به خیال اینکه این اثر قابل قبول است ،بعد از تماشای ان از روی صندلی بلند شده و ان را تشویق میکند در این رابطه موضوعی که باید به ان توجه کرد این است که همذات پنداری حقیقی زمانی حاصل میشود که مخاطب بدون هیچ پیشینه ذهنی یا تجربه مشابه روی صندلی بنشیند و از صفر  تا صد، این اثر باشد که او را درگیر کند نه حضور عوامل خارجی ...


پس تا اینجا تا حدی متوجه شدیم که یک فیلم قابل قبول چه معیار هایی دارد و اساسا چگونه تاثیر خودش را بر روی ذهن و روان ما میگذارد !


در ادامه میخواهم بحث مختصری در رابطه با سینمای مفهومی که به نوعی خیلی رواج پیدا کرده و شناخته شده است صحبت کنیم


سینمایی که غالب اثار ان در بخش هنرو تجربه به نمایش در میاید 

باید اینگونه عرض کنم که این واژه از پایه و بنیان اصلا برای سینما نیست این بدین معنا نیست که بنده فقط دنباله روی سینمای سرگرم کننده هستم اما معتقدم سینما در مرحله اول وظیفه دارد به رسالت درست و به حق خودش یعنی سرگرمی بپردازد چنانچه کارگردان دغدغه ذهنی یا ایده آل هایی هم در ذهن خود داشته باشد باید به صورت کاملا کادوپیچ شده و پشت لایه های داستانی اش به بیان مفاهیم ارزشی خود بپردازد


نمونه بارزش سریال موفق شهرزاد میباشد


پس اینطور نتیجه میگیریم که یک اثر در دو حالت متعلق به سینماست 

۱-سرگرمی مطلق

۲-سرگرمی به همراه مفاهیم ارزشی با شرایط ذکر شده


بعد از ذکر تمامی این موضوعات باید قویا به عرض برسانم که پدیده سینما ارزانترین و دم دست ترین پدیده ایست که میتوان در ان تجربه حضور جمعی را احساس نمود موضوعی که در دنیای امروز به دلیل حضور و جود مشکلات متعدد فردی کمتر توجه میشود 

باید دقت داشت خنده و گاها گریه در سالن و مقابل پرده سینما هیچ مصداق عینی ای برای خوب یا بد بودن یک اثر نیست به این دلیل که تمامی این عوامل تحت تاثیر حضور جمعی  شکل میگیرد 

پس میتوان فیلم کمدی بد در سینما دید و تحت تاثیر خنده های دیگران خندید و...


در پایان ذکر دو نکته الزامی است 

۱-برخی موضوعات ممکن است در مدیوم کتب فلسفه یا نقاشی و... عملکرد رو به رشد و مثبتی داشته باشند اما زمانیکه تغییر مدیوم میدهند و وارد دنیای پر ابهت سینما میشوند این روند رو به رشد ادامه دار نباشد لذا توجه به این موضوع در بحث قضاوت کمک بسزایی میکند 


۲-فیلم خوب ببینید 

موسیقی خوب بشنوید

کتاب خوب بخونید 



همه این موارد باعث تربیت درست چشم ها و گوش هایمان میگردد و طبیعتا درک درست بعد از  فهم درست این موضوعات حاصل میگردد

در پایان در صورت تمایل من را از نظرات خودتان مطلع کنید 

با تشکر 

تحلیلگر مسایل سینما:مهیار محمد ملکی