جستجو در سایت

1400/09/10 00:00

یکی از بهترین‌های اندرسن

یکی از بهترین‌های اندرسن

ترجمه اختصاصی سلام سینما

اگر فیلم «پیتزای شیرین بیان» ساخته‌ی پل توماس اندرسون خنده و شادی را در شما ایجاد نمی‌کند، شاید مشکل از خودتان باشد. شاید افسرده و مضطرب هستید و یا اصلاً به این نوع فیلم‌ها اهمیتی نمی‌دهید. نشستن در سالن سینمای شهر لس آنجلس و انتظار برای تابیدن پرتوهای نور از پروژکتور بر روی پرده‌ی سینما، باعث خوشحالی من می‌شود. فیلمسازی که دلبستگی و علاقه‌ی واقعی به نمایش فیلم خود در سینما دارد، سعی می‌کند آن را در سینمای برجسته با صفحه‌ی نمایش بسیار بزرگ به معرض نمایش بگذارد تا انتظارات بسیاری را برآورده کند، که این امر با داستان بسیار لذت‌بخش دو عاشق جوان و آینده‌دار در دره سن فرناندو در اوایل دهه‌ی 70 میلادی محقق می‌شود.

«پیتزای شیرین بیان» به مجموعه‌ای از فروشگاه‌های محصولات موسیقی اشاره می‌کند که در دهه‌ی 70 میلادی در دره سن فرناندوی لس آنجلس وجود داشت که اکنون از کار افتاده است. دره سن فرناندو جایی است که اندرسون در آنجا بزرگ شد و داستان این فیلم در آنجا اتفاق افتاد. اما این کارگردان که عاشقان سینما او را با نام مخفف پی‌تی‌ای می‌شناسند، هرگز ساخت مجموعه و سری فیلم‌ها را مدنظر خود ندارد. شاید بهتر است دو واژه‌ی لیکریش و پیتزا را دو واژه‌ی متفاوت ببینیم تا وقتی که در این ماجرای عاشقانه‌ی ناجور کنار هم قرار بگیرند.

به جای تلاش برای درک ذوق و شوق گمراه‌کننده‌ای که نویسنده و کارگردان این فیلم، پل توماس اندرسون آن را «پیتزای شیرین بیان» می‌نامد، فقط سینمایی را پیدا کنید که این فیلم را اکران می‌کند (البته اکنون در حال اکران نیست) و آماده‌ی تماشای فیلمی کمدی عجیب‌وغریب در مورد ماجراهای جدی عشق اول باشید.

بازیگران بزرگی هم‌چون بردلی کوپر و شان پن در این فیلم نقش‌آفرینی می‌کنند و نام باربارا استرایسند به طور مکرر در این فیلم تکرار می‌شود. اما این فیلم بر محور دو ستاره‌ی جدید به نام‌های آلانا هایم (موسیقی‌دانی که گروه هایم را به همراه دو خواهر دیگرش تشکیل داده) و کوپر هافمن (پسر فلیپ سیمور هافمن فقید) می‌چرخد. هیچکدام از این دو بازیگر سابقه‌ی بازیگری ندارند. اما هایم و هافمن در این فیلم می‌درخشند و آنها عاشق این اتفاق خواهند بود.

دره سن فرناندو، منطقه‌ای مشهور در حومه‌ی شهر که دارای مجموعه‌ای از مراکز خرید سرباز، خانه‌های کنارهم و چوبی است، جایی است که آقای اندرسون در آنجا بزرگ شده و سه فیلم از هفت فیلم قبلی خود (شب‌های عیاشی، مگنولیا و عشق پریشان) را در آنجا فیلمبرداری کرده است. فیلم جدید او که تداعی‌کننده‌ی خاطرات بسیار پرانرژی و شگفت‌انگیز است، چند سال قبل از رویدادهای زشت فیلم «شب‌های عیاشی» اتفاق می‌افتد، فیلمی که به داستان فرازونشیب‌های زندگی ستاره‌ی فیلم‌های مستهجن می‌پردازد. عنوان این فیلم جدید او برای صفحه‌ی گرامافون‌های قدیمی و همچنین فروشگاه‌های زنجیره‌ای محصولات موسیقی، کمی عامیانه است. مدت زمان فیلم از یک منظر عادی و کمتر از دو ساعت است، اما از یک منظر دیگر قابل‌توجه است. این دو جوان عاشق در سودای رسیدن به یکدیگر، بیشتر زمان خود را با پای پیاده و در حال دویدن در خیابان‌ها و بلوارهای دره‌ی سن فرناندو می‌گذارند، در حالیکه شاید اصلاً ندانید که آنها در بهشتی زندگی می‌کنند که اکثر مردم آن سوار بر وسیله‌ی نقلیه‌ی خود هستند.

یکی از دلایلی که آنها در حال دویدن در خیابان‌های دره سن فرناندو هستند این است که گری ولنتاین (با بازی کوپر هافمن) جاه‌طلبی زیادی دارد اما راننده نیست، چرا که در 15 سالگی نمی‌تواند گواهینامه رانندگی بگیرد. دوست دخترش، آلانا کین (با بازی آلانا هایم) 25 ساله است. به همین دلیل، آلانا مدام انکار می‌کند که دوست دختر گری است و در این فکر است که در این مورد چه کاری انجام دهد. در جایی از فیلم، او به زنی که محرم اسرارش است می‌گوید: «فکر کنم عجیبه که من بیشتر وقت خودمو با گری و دوستان 15 ساله‌اش می‌گذرونم.»

خب، همین گونه است. این قضیه نه تنها عجیب است، بلکه خنده‌دار، جذاب و متاثرکننده است. تا اینجا که آلانا به موفقیت خاصی دست پیدا نکرده است. آلانا و گری اولین بار زمانی همدیگر را می‌بینند که آلانا در نقش دستیار یک عکاس، در دبیرستان گری مشغول عکاسی برای اولین روز مدرسه است. در کمال تعجب، گری پسری که پیش از این در نقش یک کودک بازیگر نقش‌آفرینی کرده و به دنبال یک نقش دیگر است.

پل اندرسون که به همراه مایکل باومن فیلمبرداری این فیلم را برعهده دارند، گفته است که شخصیت دوستی که در کودکی بازیگر بوده است را الگوبرداری کرده است. به علاوه او نقش کارآفرینی که در همان منطقه‌ی زندگیش در دهه‌ی 70 میلادی به تجارت مشغول بوده و قهرمان دوران نوجوانی‌اش بوده است را نیز الگوبرداری کرده است. اما فیلمنامه‌ی او با ارائه‌ی عجیب‌ترین زوجی که تا به حال دیده‌اید، بهتر و فراتر از گفته‌ها و شنیده‌ها عمل می‌کند.

هر روان‌پویشی که بین گری و آلانا ممکن است وجود داشته باشد، منطق خاص موجود در پیوند آنها را پررنگ‌تر می‌کند. گری علاوه بر اینکه دوست‌داشتنی و عاشق‌پیشه است، بی‌باک و بی‌پروا نیز هست. این مشخصه یک ویژگی مهم در اوست. او با این وجود که به راهنمایی نیاز دارد، نمی‌تواند از مشاور دبیرستان خود کمک بگیرد. آلانا علاوه بر اینکه فردی متعصب و گاهاً عصبانی است، زیرک و عاقل است. هوش واقعی او باعث می‌شود که گری را به شریک تجاری خود بدل کند. او همچنین دارای استعدادهای نهانی است که در همین فیلم نهان می‌مانند. (اگرچه بد نیست بدانید که او می‌تواند پس از تمام شدن بنزین کامیون در نتیجه‌ی تحریم بنزین از سوی خاورمیانه، آن را دنده عقب و با سرعت زیاد براند). این دو جوان عاشق به یکدیگر انرژی می‌بخشند. بازیگرانی که در نقش آنها بازی می‌کنند نیز با اجراهای کاملاً هماهنگ خود انرژی بخش این فیلم هستند.

این اولین تجربه‌ی بازیگری آقای هافمن، پسر فلیپ سیمور هافمن است. پدرش نمایش بی‌نظیری در پنج فیلم آقای اندرسون داشت. هافمن نشانه‌هایی از شادی را در شخصیت گری نهادینه می‌کند که کاملاً مطابق با اشتیاق این پسر است. به علاوه او نشانه‌هایی از ترس را نیز در وجودش نهادینه می‌کند، آن هم زمانی که پلیس‌ها او را به دلایل نامعلومی دستگیر کرده و به او دستبند می‌زنند. (این اتفاق نقطه‌ی عطفی در رابطه‌ی آنهاست).

خانم هایم که یکی از اعضای سه نفره‌ی گروه خوانندگی هایم (به همراه دو خواهر بزرگ‌ترش) است، یک اجراکننده‌‌ی باتجربه است (آقای اندسون چندین موزیک ویدیو برای گروه آنها ساخته است). اما تجربه‌ی او نمود پیدا نمی‌کند و این به معنای تعریف و تمجید از اوست. شخصیت او آرام و بی‌سروصدا شکل می‌گیرد، انگار به یکباره شخصیتش تغییر می‌کند و سپس شخصیت خیالی آلانا را از میان اتفاقات متعدد شکل داده و در عین حال، جای او را به عنوان قلب تپنده‌ی فیلم و ستاره‌ی جدید آن می‌گیرد.

آقای پل توماس اندرسون، کارگردان فیلم‌های حماسی و بی‌نظیری هم‌چون «خون به پا خواهد شد» و «مگنولیا»، با این عشق عجیب و غریب که غرق در دیوانگی است، چه می‌کند؟ نشان دادن عشقش چیزی است که او از نظر زمان، مکان، احساس و دو بازیگر تازه‌کار دوست دارد انجام دهد.

فیلم «پیتزای شیرین بیان» را با کارهای سطحی و پیش‌پاافتاده‌ی کارگردانان بزرگ هم نسلش اشتباه نگیرید. احتمالاً آنگونه که این فیلم در ذهن و قلب شما جای می‌گیرد را نادیده خواهید گرفت. اندرسون به هیچ وجه پایان خوشی را برای آینده‌ی مبهم رقم نمی‌زند. اما تصویر او از جوانی و لذت بردن از شادی‌های احتمالی، کاملاً وسوسه انگیز است و آن را به یکی از بهترین فیلم‌های سال تبدیل می‌کند.

اگر فیلم «پیتزای شیرین بیان» فقط یک داستان عاشقانه بود، بنابراین از آن داستان‌های برجسته و متمایز می‌شد، اما داستان آن جزو داستان‌های تاریخی اجتماعی نیز هست که پایان غافلگیرکننده‌ای دارد. این فیلم نمی‌تواند جای فیلم «روزی روزگاری در هالیوود» ساخته‌ی تارانتینو را بگیرد، اما موسیقی‌های جسورانه در خصوص اتفاقات زندگی در زمان و مکان را به معرض نمایش قرار می‌دهد و موسیقی متن فوق‌العاده‌ی جانی گرینوود لذت آن را بیشتر می‌کند.

شان پن نقش جک هولدن، ستاره‌ی سینمای محو شده و از یاد رفته را بازی می‌کند که نام او از روی شخصیت ویلیام هولدن گرفته شده است. بنی سفدی نقش جوئل واچز، عضو انجمن شهرداری لس آنجلس را بازی می‌کند. در این فیلم، هیچ کس نمی‌داند که او دگرباش است، اما در کمپین نامزدی برای شهردار شدن، این راز او برملا می‌شود. تام وایتز، کریستن ابرسول و بردلی کوپر (در نقش جان پیترز، یک آرایشگر قدیمی و شریک شخصی و تجاری باربارا استرایسند و تهیه‌کننده فیلم) بازیگران دیگر این فیلم هستند. آقای پیترز، همانند آقای واچز، زندگی خوب و کاملی دارد. بنابراین تنها او و آقای اندرسون می‌دانند که چگونه این اتفاقات وحشیانه، دیوانه‌وار و خنده‌دار به تصویر کشیده شده است. به بیان دقیق‌تر، نقش او یک نقش فرعی است اما هنوز ارزش بازی‌کردن دارد.

منبع: وال استریت ژورنال

مترجم: وحید فیض خواه


پیتزای شیرین بیان Licorice Pizza (2021)

تاریخ اکران: 26 نوامبر 2021

کارگردان: پل توماس اندرسن

نویسنده: پل توماس اندرسن

توزیع‌کننده: یونیورسال پیکچرز

بازیگران:  

آلانا هایم، کوپر هافمن، شان پن، تام ویتس، بردلی کوپر، برادران سفدی

فیلمبرداری: پل توماس اندرسن، مایکل باومن

تدوین: اندی یورگنسن

موسیقی: جانی گرین‌وود

خلاصه داستان:  فیلم «پیتزا شیرین بیان» درباره‌ی زندگی یک نوجوان موفق و بازیگر در دهه‌ی 1970 در سن فرناندو است. این فیلم یکی از مدعیان اسکار 2022 می‌باشد.