اندیشه فاصله گذاری برتولت برشت
اندیشه فاصله گذاری را برتولت برشت برای کارهای نمایشی طراحی کرد و به کار گرفت . او اعتقاد داشت تماشاگر تاتر معمولا برخوردی منفعلانه با نمایش دارد و به جای آن که فعالانه درباره ی نمایش روی صحنه پرسش کند و با آن درگیر شود ،با فاصله عقب می نشیند و فقط تماشا می کند . برشت احساس می کرد تاتر باید چالش برانگیز باشد و در نتیجه تکنیک هایی را به کار گرفت تا به تماشاگران گوشزد کند که کجااند و این حقیقت را به ایشان یادآوری کند که نمایش نامه ای را تماشا می کنند . این تکنیک فاصله گذاری یا «غریب سازی» نام داردو آن را «بیگانگی» یا «جداسازی» هم نامیده اند . در زیر به چند تمهیدی که برای خلق این تاثیر استفاده می شود اشاره میکنیم .
-بازیگران به جای بازی در یک نقش ، در چند نقش بازی می کنند .
-بازیگران مستقیما تماشاگران را مخاطب قرار می دهند .
-وسایل نورپردازی صحنه کاملا جلوی چشم تماشاگرا قرار می گیرد ( به شان یادآوری می شود که در سالن تآترند)
-برخی تغییرات در دکور صحنه های درست جلوی دید تماشاگران انجام می شود .
-تکنولوژی جدیدی به کار می آید ( تسمه نقاله ، آسانسور ، صحنه های فیلم برداری شده و غیره) .
- به تماشاگران می گویند که چه اتفاقاتی قرار است در آینده رخ دهد (استفاده از راوی یا میان نوشته )
تاکتیک های بالا را به این نیت به وجود آوردند که فکر تماشاگر در صحنه و ماجرا غرق نشود ( و فعال باشد ) ، نه آن که مجذوب نمایش شود ( و منفعل باشد ).
انگیزه های برشت سیاسی بود اما او در نهایت درست مثل بقیه ی فرمالیست ها در پی آن بود که «ابزار و شگردهای کار را رو کند» . نمونه ی خوب فاصله گذاری در داگویل (2003) ساخته ی لارس فن تریه می بینیم . تمام این فیلم را روی یک صحنه خالی از دکور که شِمای خانه ها با گچ روی کف صحنه ترسیم شده فیلم برداری کرده اند .