انتقام به سبک یک نویسنده
فیلم (حیوانهای شبگرد) محصول سال2016 و دومین ساخته تام فورد است. فیلمنامه فیلم، اقتباسی است از رمان(تونی و سوزان) نوشته آستین رایت. این فیلم در مراسم گلدن گلوب و اسکار نامزد دریافت جایزه برای بهترین نقش مکمل مرد شد که در مراسم گلدن گلوب این جایزه برای این فیلم به آرون تایلر-جانسون تعلق گرفت.
فیلم (حیوانهای شبگرد) فیلمنامه قوی و حساب شدهای دارد که مخاطب را تا انتهای فیلم کنجکاو نگه میدارد.
فیلم داستان سوزان، یک مدیر گالری هنری است که از ادوارد (همسراولش ) که نویسنده بوده جداشده و در این بین اقدام ویران کنندهای هم در حق ادوارد مرتکب شده است. سوزان در زمان حال با همسر دومش زندگی میکند که روابطشان زیاد با هم گرم نیست. در این بین ادوارد رمان جدید خود را برای سوزان میفرستد تا بخواند و نام رمان یادآور اسمی است که ادوارد در زمان رابطه با سوزان بر روی سوزان گذاشته بوده.
آغاز اصلی فیلم زمانی است که سوزان شروع به خواندن رمان میکند. از این نقطه کارگردان علاوه بر دنیای واقعی، دنیای موجود در رمان را هم به فیلم اضافه میکند. در واقع سوزان رمان را میخواند و تصور میکند و مخاطب نیز تصورات سوزان از رمان را میبیند. داستان رمان در مورد تونی است که برای همسر و دخترش اتفاق ناگواری میافتد و او در انتها انتقام میگیرد.
در تمام زمانی که سوزان رمان را میخواند مخاطب به دنبال کشف ارتباط در بین دنیای واقعی و دنیای رمان است. کارگردان برای کنجکاو نگه داشتن مخاطب مدام کاتهایی را بین سوزان در دنیای واقعی و تونی در دنیای رمان میزند تا نشان دهد سوزان هم متوجه ارتباط رمان با واقعیت شده است. همچنین در لحظاتی از فیلم بجز دو دنیای واقعی و دنیای رمان، گذشته سوزان هم پیش چشم سوزان قرار میگیرد و داستان زمانی جالب میشود که میبینیم بازیگر نقش ادوارد در گذشته سوزان با بازیگر نقش تونی(شخصیت اصلی رمان) یکی است. این نشان دهنده این موضوع است که سوزان پی برده است که ادوارد به نحوی داستان زندگی خود را به صورت رمان درآورده است.
وقتی که مخاطب دریافت داستان رمان همان داستان زندگی ادوارد است چیزی که بسیار اهمیت پیدا میکند این است که بتواند بفهمد شخصیتهای مربوط به رمان هرکدام در دنیای واقعی نماد چه چیزی هستند. در بعضی موارد کارگردان با نشانههایی که به مخاطب میدهد موضوع را برایش واضحتر میکند. برای نمونه چند مورد از این نشانهها را بیان میکنیم:
در دنیای رمان رِی شخصیت بد رمان است( خانواده تونی را میکشد). در نیمه دوم فیلم وقتی تونی و باب ( شخصیت پلیس در رمان) رِی را می گیرند تونی او را میزند و رِی به زمین میخورد و کارگردان در اینجا با زیرکی خود این صحنه را کات میزند به صحنهای که سوزان در حال خواندن رمان است اما ناگهان مداد از دستش میافتد. این موضوع نشاندهنده این مطلب است که رِی همان سوزان است( اقدام ویران کنندهای که سوزان در حق ادوارد انجام داده این است که قبل از جدایی از ادوارد باردار بوده اما بدون اینکه به ادوارد بگوید بچه را سقط میکند اما ادوارد متوجه موضوع میشود). رِی در رمان همسر و دختر تونی را میکشد و در دنیای واقعی سوزان هم خود را از ادوارد جدامیکند و هم بچه او را سقط میکند.
همینطور در صحنهای سوزان در حال تماشا کردن فیلمی از نوزاد همکارش است که ناگهان رِی را بر روی فیلم تصور میکند و گوشی موبایل از دستش میافتد. این نکته نیز باز بیانکننده این مطلب است که رِی در دنیای رمان همان سوزان است.
مورد دیگر این است که تونی در رمان جسد خانواده خود را روی مبلی قرمز رنگ مییابد و در آن لحظه نابود میشود و در مییابد که همسرش مرده است. در بخشی از فیلم سوزان گذشته را به یاد میآورد که برروی مبلی قرمز دراز کشیده و درمورد نوشته ادوارد با او بحث میکند و ادوارد را دلخور میکند. در این صحنه نیز به نوعی سوزان برای ادوارد میمیرد زیرا اورا ناامید میکند.
باب (پلیس رمان) همواره و در طول راه، تونی را همراهی میکند و باعث میشود تا تونی که آدم بی آزاری است انتقام بگیرد و به نوعی عدالت را برقرار سازد. در صحنهای باب به تونی میگوید باید عدالت را در مورد رِی اجرا کنیم. آیا میخوای انتقام بگیری؟ و همین موضوع و اینکه باب از عواقب کار غیرقانونیاش( کشتن بدون مجوز رِی) نمیترسد نشاندهنده این است که باب نمادی از روحیه نترس و انتقامجو و خواهان عدالت تونی در رمان یا ادوارد در دنیای واقعی است.
حتی کارگردان با صحنههایی بطور واضح به ما میگوید که موضوع اصلی فیلم راجع به چیست.
در قسمتی از فیلم سوزان در گالری خود جلوی مجسمهای ایستاده که تیرهای زیادی در بدن یک حیوان فرو رفته است و بعد از این صحنه سوزان از جلوی یک تابلوی هنری رد میشود که روی آن کلمه (revenge) نقش بسته که به معنی انتقام است. یا در صحنهای دیگر سوزان به تابلویی خیره شده که مردی با تفنگ مرد دیگری را نشانه گرفته است. اینگونه کارگردان بیان میکند فیلم در مورد انتقام گرفتن است اما انتقامی به سبک یک نویسنده.
در انتها نیز ادوارد در دنیای واقعی هم انتقام میگیرد و سوزان را در انتظار دیدن خود میگذارد و سرقرار حاضر نمیشود. در این صحنه هم کارگردان به خوبی نشان میدهد که ادوارد انتقام گرفته. در طول فیلم سوزان که فهمیده رمان داستان خود ادوارد است مدام ادوارد را غرق در فکر و ناراحتی و در حال خوردن لیوانی از مشروب تصور میکند . در سکانس پایانی نیز کارگردان سوزان را به تنهایی در رستوران به تصویر میکشد در حالی که با ناراحتی لیوانی از مشروب را مینوشد.
درکل باید گفت فیلم جزئیات زیادی دارد که باید به آنها توجه کرد تا بتوان به موضوع فیلم پیبرد.
فیلم بازیهای بسیار تاثیرگذاری دارد از جمله بازی جیک جیلنهال که در دونقش تونی در دنیای رمان و ادوارد نویسنده در گذشته سوزان هنرنمایی کرده است. همینطور بازی مایکل شنون در نقش باب و همچنین آرون تایلر-جانسون در نقش رِی هم قابل توجه است.
فیلم (حیوانهای شبگرد) به ما نشان میدهد که انتقام صورتهای مختلفی دارد و افراد بنا بر روحیات و ویژگیهای خود روش خود را انتخاب میکنند.