اعتماد و احترام متقابل راه نجات جهان است

ترجمه اختصاصی سلام سینما
«رایا و آخرین اژدها» یک ماجراجویی احساسی و آکندههای از رنگهای زیباست (استفادهی استادانه از رنگ در تصویر یک امتیاز بزرگ برای این اثر است) که به شکلی تحسین برانگیز، جهانی تاریک را به تصویر میکشد و تنها راه بهبود این جهان را "امید" معرفی میکند. داستان در جنوب شرقی آسیا میگذرد که طبیعتی جادویی دارد اما درگیر قبیلهگرایی و تفرقه شده است.
جدیدترین انیمیشن محصول دیزنی، داستان جوان جنگجو و مصممی به نام «رایا» را دنبال میکند که سفری را برای متحد کردن دوبارهی سرزمینش آغاز کرده است. «رایا» در این مسیر با اژدهایی همراه میشود که سعی میکند او را متقاعد به اعتماد کردن به دیگران کند تا در نهایت بتوانند تکههای الماس قدرتمندی که سرزمین آنها را متحد میکند را جمعآوری کند. «کلی ماری ترن» و «آکوافینا» صداپیشگان دو کاراکتر اصلی این انیمیشن هستند که همکاری آنان فوقالعاده است. اگر جزئیات روایت داستان برایتان آشنا است، مطمئن باشید پایانبندی تکاندهندهی آن از انتظارتان فراتر خواهد بود.
«رایا و آخرین اژدها» از 5 مارچ روی سرویس دیزنی پلاس اکران میشود و واقعا مایهی تأسف است که مردم از تماشای چنین اثر زیبایی بر روی پردههای بزرگ سینما محروم هستند. «ترن» صدای «رایا» را ایفا میکند. «رایا» در سرزمین کوماندرا جایی که روزی انسانها و اژدهایان در کنار یکدیگر میزیستند، زندگی میکند. همه چیز خوب بود تا روزی که نیروی پلیدی به نام «دوون» به کوماندرا حملهور شد و تمام موجودات به سنگ تبدیل میکرد. اژدهایان برای مقابله با این نیروی پلید با یکدیگر متحد شدند و الماس اژدها را برای نابود کردن «دوون» و بازگرداندن انسانهای سنگ شده به زندگی به وجود آوردند اما در نهایت این کار به قیمت قربانی شدن خودشان تمام شد.
متأسفانه قبیلههایی که روزی در سرزمین کوماندرا در کنار یکدیگر زندگی میکردند، از یکدیگر جدا شدهاند و برای دستیابی به الماس اژدها با یکدیگر رقابتی را آغاز کردهاند. «رایا» به عنوان دختر «ارباب بنجا»(دنیل دائه کیم) یکی از نگهبانان الماس اژدهاست و در راه محافظت از آن نیز کاملاً مصمم است تا آن الماس به دست افراد نالایق نیافتد. اما «ناماری»(جما چان) به او خیانت کرده و نبردی بین قبیلهها بر سر دستیابی به الماس اژدها در میگیرد که منجر به تکه تکه شدن آن و بازگشت «دوون» میشود. با بازگشت «دوون»، خیلی زود بخش اعظمی از انسانها از جمله پدر «رایا» تبدیل به سنگ میشود. تنها امید «رایا»، پیدا کردن آخرین اژدهای باقیمانده یعنی «سیسو»(آکوافینا) و جمعآوری تکههای الماس اژدهاست تا بتواند همه چیز را به قبل برگرداند.
کارگردانی این انیمیشن بر عهدهی «دان هال» کارگردان «شش قهرمان بزرگ» و «کارلوس لوپز استرادا» کارگردان فیلم «انتخاب غلط» بوده است. «رایا و آخرین اژدها» جهان ویژهی خود را دارد که از سرزمینهای سبز و حاصلخیز تا بیابانها و سرزمینهای لمیزرع کوماندرا تغییر میکند. برخلاف «یخزده» و «گیسوکمند» خبری از ترانه و آواز خواندن نیست و همین مسئله به «رایا و آخرین اژدها» لحنی بالغانه بخشیده است. شوخیهای بامزه و کاراکترهای جانبی تحسین برانگیز نیز مکمل این اثر درخشان هستند.
البته این لحن جذاب و هوشمندانه همواره پایدار نمیماند. با حضور «آکوافینا» در نقش «سیسو» که شخصیتی خوشبین و مثبتنگر است و میتوان آن را آخرین کاراکتر اصلی در آثار اخیر دیزنی نامید که درونمایههای کمدی را در خود جای داده است، مخاطب احساس آشنایی زیادی با داستان میکند و همین میتواند کمی از تعلیق داستان را کاهش دهد. «رایا و آخرین اژدها» از جایی شروع میشود که «رایا» امتحانش را با موفقیت پس میدهد و به عنوان یک انسان به دیگران اعتماد دارد. پس از خیانتی که از «ناماری» میبیند، اعتمادش به دیگران را از دست میدهد و به شدت محافظهکار میشود. «رایا» پس از ملاقات با «سیسو» میخواهد کوماندرا را بازسازی کند. «سیسو» با اینکه ناپخته بنظر میرسد اما اعتقاد او به اینکه هر شخصی میتوان قابل اعتماد باشد، بدبینی «رایا» و حس دشمنیاش نسبت به «ناماری» را به چالش میکشد.
فیلمساز سعی کرده است تا نشان دهد که زندگی میتواند چقدر سخت و ترسناک باشد و همچنین این اتحاد و احترام متقابل است که میتواندجهان را به جای بهتری تبدیل کند. با اینکه بطور مشخص گفته نمیشود که داستان در کدام کشور روایت میشود اما تیم خلاق سازنده به سراغ فرهنگ و پوشش کشورهایی مثل تایلند، ویتنام و سنگاپور میروند. جهان «رایا و آخرین اژدها» ادای احترامی به پوشش و معماری جنوب شرقی آسیا است که نتیجهی آن یکی از زیباترین آثار دیزنی به لحاظ بصری شده است. «هال» و «استرادا» از طریق شکل دادن یک درد مشترک بین قهرمانهای داستان مثل از دست دادن خانواده، راهی احساسی را برای تأکید بر اهمیت اعتماد کردن به دیگران، پیدا میکنند. گاهی اوقات مجبور میشوید که خودتان را در معرض آسیب قرار دهید تا دیگران پاسخ اعتمادتان را به نیکی بدهند.
منبع: اسکرین دیلی
مترجم: وحید فیض خواه