دراکولاها علیه مهران مدیری
مهران مدیری دراکولا را در سکوت خبری ساخت شاید چون می دانست همیشه عده ای به دنبال تسویه حساب با شخص اویند به خاطر اظهار نظرهای معمولاً منطقی و مستقلش که گاهی بر امواج زودگذر فضای مجازی و دیگر سلبریتی ها سوار نیست. تخریب شخصیت مهران مدیری مدتی است توسط برخی گروه های فعال در فضای مجازی شروع شده اما به هر حال او محبوبیت و اعتباری ویژه بین مردم دارد و این تخریب ها کم و بیش واکنش هایی از طرف مردم برای تخریبچیها به همراه خواهد داشت. برای کسانی که در صدد تخریبند راه حل ساده تر و سریعتری نیز وجود دارد و آن هم تخریب اثر هنرمند قبل از به اصطلاح جا افتادن آن بین مردم است به خصوص آثار مدیری که معمولاً با جسارت ویژه ای همراه است و شاید قبل از اینکه این جسارت برای بیننده جا بیفتد و کمی به آن فکر کند فرصتی برای مخالفان ایجاد می شود که اثر را بکوبند و فرصت تفکر را از مخاطب بگیرند. در واقع آنها با تولید محتواهای منفی و پی درپی، ذهن مخاطب را با بدگویی های خود پر می کنند و فرصت تفکر شخصی را از او سلب می کنند.
شاید برای کسانی که اخبار سریال دراکولا را دنبال کرده اند این موضوع بسیار واضح باشد که گروه هایی(هم اصلاح طلب و هم اصول گرا) از اینکه تصویر زیستی شان در این سریال به نمایش گذاشته شده و در واقع لو رفته و به مردم بیشتر شناسانده شده، دستپاچه شده اند و البته این افراد هرگز مستقیم واکنش نشان نمی دهند. مطمئن باشید هرگز نخواهند گفت که چرا فساد و پولشویی ما را علنی می کنی و به تصویر می کشی؟ روش آن ها تحریک کردن دیگران با بهانه های دیگر است با عناوین دهان پرکنی مثل تجمل گرایی، حیوان آزاری، ممنوعیت خواندن آهنگ خوانندگان قبل از انقلاب و.....
دشمنی ها با دراکولا با اولین متن معرفی سریال پیش از انتشار اولین قسمت آغاز شد جایی که نامی از موسسه خیریه حامی کودکان کار برده شد که در واقع پولشویی می کند اما این موضوع چرا برای برخی گران آمد و آن را فقط به یک خیریه ی اخیراً منحل شده مرتبط دانستند؟ آیا تنها یک موسسه ی خیریه در زمینه کودکان کار فعال بوده است و هیچ خیریه دیگری در این زمینه فعال نبوده و نیست؟ در حالی که آن موسسه نه به دلیل پولشویی و به دلیلی مسائل دیگری منحل شده چرا برخی اصرار دارند موضوع مورد بحث این سریال را به آن خیریه مرتبط نشان می دهند؟
در مورد حیوان آزاری طبق جوابیه سازمان محیط زیست این سریال چند ماه پیش برای فیلمبرداری از این گونه های جانوری تقاضای مجوز کرده و سازمان محیط زیست هم مجوز را صادر کرده و فیلمبرداری با رعایت اصول لازم و با نظارت کارشناسان محیط زیست انجام شده. این مجوز در فضای مجازی هم منتشر شده است. استفاده از حیوانات و تجملات و نمایش آنها در این سریال مسلما بدون دلیل نبوده، هم نمونه واقعی آن وجود دارد که به آن ارجاع شود و هم خانه ای که تبدیل به باغ وحش شده، خود زمینه ای ذهنی از شخصیت های سریال به مخاطب می دهد. نشان دادن تجملات و حیوانات نه به معنی مبتذل بودن است و نه اصلاً ایرادی دارد آن هم وقتی که بازنمایی واقعیتی باشد.
خواندن ترانه ای از ویگن که بارها ترانه های او با صدای خودش در فیلم های مختلف سینمایی (فیلم سرخپوست، فیلم پارک وی و...) پخش شده را نباید به تبعید هنرمندان پس از تغییر حکومت در اوایل انقلاب ربط داد. جا زدن مهران مدیری به عنوان مسئول تبعید چند ده ساله ی هنرمندان قبل از انقلاب نه اخلاقی است و نه منطقی. مسئول این اتفاق حاکمیت است نه هیچ هنرمند فعال در ایران و این درست نیست هنرمندی که در حال حاضر مورد توجه و محبوب است را تیررس مسئولیت ها و اشتباهات دیگران کنیم.
اما درباره سریال....
بازی ها اغراق شده اما بامزه اند. نحوه راه رفتن ویشکا آسایش، حالت چهره گلاره عباسی، لحظات درخشان سیما تیرانداز و محمد بحرانی، نگاه ها و بی خیالی نیما شعبان نژاد و خود مهران مدیری که بخش طنز تلخ سیاسی اقتصادی سریال را بر دوش می کشد همه نشان از سریالی جذاب دارد.
دراکولا دیدنی است. جذاب است. رنگ دارد. پرنکته و پر از جزئیات است. بامزه و در عین حال نقاد است. نقش های فرعی جذاب دارد. بادیگارد چمچاره، پیشکار لاله، مرد دوزنه ای که اعتماد به نفس کاذب دارد و طمع بیشتر، مردی که فرهنگ و ادبیات را وسیله ای برای نزدیکی به زنان کرده و بسیاری دیگر.
باعث خرسندی است که این سریال از هر دو بستر پخش فیلمو و نماوا منتشر میشود هر چند ممکن است نسبت به سریال های همزمان با خودش که همگی به صورت انحصاری تنها از یکی از این دو بستر پخش می شود آمار بازدید هفتگی کمتری داشته باشد اما به احتمال زیاد مجموع بازدیدش در هر دو بستر از بازدید سریال های دیگر بیشتر خواهد بود.
نشانه های خوبی از تکرار موفقیت های روزهای اوج قهوه تلخ در دراکولا قابل مشاهده است و امیدوارم این یکی پایان داشته باشد و این بار نیز با حمله ی گروه های فشارِ تغییرماهیت داده که به تیم های رسانه ای و سایبری و حتی گاهی رسمی تبدیل شده اند، سانسور، متوقف یا مجبور به توقف مثلاً خودخواسته نشود.
14/1/1400