جستجو در سایت

1404/06/20 18:57
زنان تأثیرگذار سینمای ایران - 2

شهلا ریاحی؛ زنی که در سینمای مردانه تاریخ‌ساز شد

شهلا ریاحی؛ زنی که در سینمای مردانه تاریخ‌ساز شد
شاید خیلی‌ها شهلا ریاحی را در شمایل یک مادر مهربان به یاد بیاورند اما در زندگی شخص او زنی جسور و طغیان‌گر بود که در مقابل محدودیت‌های خانواده مذهبی‌اش ایستاد و در سینمای ایران تاریخ‌ساز شد.

اختصاصی سلام سینما - مهین بهزادی: شاید برای بسیاری از علاقه‌مندان عام سینما، شهلا ریاحی بیشتر شمایل یک مادر مهربان با لبخندی دلنشین باشد؛ چهره‌ای که بعد از انقلاب در سریال‌های خانوادگی تلویزیونی و فیلم‌های سینمایی حضور داشت و دل مخاطبان را ربوده بود. اما در زندگی شخصی او، تصویری دیگر وجود داشت؛ زنی سرکش، جسور و طغیان‌گر که نه تنها در برابر محدودیت‌های خانواده مذهبی‌اش ایستاد، بلکه به عنوان اولین فیلمساز زن در سینمای ایران، تاریخ‌ساز شد. این تاریخ‌سازی با فیلم «مرجان» در سال ۱۳۳۵ رقم خورد؛ فیلمی که در شرایطی ساخته شد که استودیوهای سینمایی به دنبال تولید فیلمفارسی‌های پرزرق و برق و سرگرم‌کننده بودند و کمتر کسی به روایت زنانه و جدی توجه داشت.


بیشتر بخوانید:

زنان تأثیرگذار سینمای ایران - 1: زندگی جسورانه اما تلخ روح‌انگیز سامی‌نژاد اولین بازیگر زن سینمای ناطق ایران | پیشگام فراموش‌شده


از تهدید خانواده تا صحنه تئاتر

نام اصلی او «قدرت‌الزمان وفادوست» بود، اما پس از ورود به دنیای تئاتر و با حمایت همسرش، به شهلا ریاحی مشهور شد. او در سن ۱۴ سالگی با اسماعیل ریاحی ازدواج کرد؛ مردی روشنفکر، نویسنده و سردبیر مجله روشنفکر، که بعدها به عنوان فیلمنامه‌نویس و کارگردان سینما نیز فعالیت داشت. اسماعیل ریاحی نه تنها تشویق‌کننده شهلا بود، بلکه نقشی حیاتی در شکوفایی هنری او ایفا کرد و مسیر ورودش به تئاتر و سینما را هموار ساخت.

شهلا ریاحی در ۱۷ سالگی به پیشنهاد همسرش وارد تئاتر شد، با این حال خانواده سنتی‌اش شدیدا مخالف بودند و او را تهدید کردند که اگر ادامه دهد، یا باید از تئاتر دست بکشد، یا طلاق بگیرد و یا اینکه جانش از دست خواهد داد. شهلا روایت می‌کند که پس از ورودش به سینما، خانواده‌اش سیاه می‌پوشند و اعلام می‌کنند «قدرت‌الزمان مرده است و دیگر وجود ندارد». با این حال، او با جسارت و پافشاری علیه سنت‌های محدودکننده که گریبان زنان را گرفته بود، مسیرش را ادامه داد.

نخستین تجربه تئاتری او با عنوان «سیاست‌های هارون‌الرشید» روی صحنه رفت و سپس با نمایش «دختر ولگرد» محبوبیتش در میان مخاطبان بیشتر شد. ورودش به سینما با فیلم «خواب‌های طلایی» در سال ۱۳۳۰ رقم خورد و پس از آن در آثار مختلفی از جمله «گدایان تهران»، «درشکه‌چی»، «جاده مرگ»، «چرخ و فلک» و «خانه خراب» بازی کرد.

«مرجان» در برابر جریان فیلمفارسی

در میانه دهه سی، شهلا ریاحی سراغ تجربه‌ای رفت که برای آن روزها غیرمنتظره بود. او فیلمی ساخت به نام «مرجان»؛ اثری که زمانی روی پرده آمد که بیشتر استودیوها مشغول تولید فیلم‌های عامه‌پسند با فرمول‌های تکراری بودند. ریاحی اما روایت زندگی یک دختر روستایی را محور قرار داد و قصه را از نگاه او تعریف کرد.

درونمایه داستان ساده اما تأثیرگذار است: مرجان دختری‌ست که پدرش به جرم دزدی گرفتار می‌شود. در همین مسیر با معلمی آشنا می‌شود که هم به آزادی پدرش کمک می‌کند و هم دروازه‌ای تازه به روی خودش می‌گشاید؛ آموزش خواندن و نوشتن و البته دل بستن. اما مخالفت‌های کدخدا و نگاه سنتی خانواده، این رابطه عاشقانه را به بن‌بست می‌کشاند. مرجان سرانجام ناچار می‌شود روستا را ترک کند و در شهر به دنبال آینده‌ای تازه باشد. در ادامه، زندگی او در برخورد دوباره با معلم، این بار در موقعیتی کاملا متفاوت، به تراژدی ختم می‌شود.

هرچند از نسخه کامل «مرجان» چیزی باقی نمانده، اما آنچه از روایت و نقدهای همان زمان می‌دانیم، نشان می‌دهد فیلم تصویری متفاوت از زن ارائه داده است؛ شخصیتی که می‌خواست از حصار روستا و اجبارهای خانوادگی فراتر برود و برای خودش تصمیم بگیرد. تمرکز بر زاویه دید زنانه، در دورانی که زنان معمولا نقش فرعی یا صرفا تزئینی در فیلم‌ها داشتند، جسارتی بزرگ بود.

با این حال، «مرجان» در گیشه موفق نبود. سرسختی ریاحی در پرهیز از کلیشه‌های رایج فیلمفارسی، تمرکز بر زاویه دید زنانه و مقاومت در برابر فشار سینماداران برای افزودن صحنه‌های موسیقی و رقص، باعث شد که نخستین تجربه فیلمسازی او با شکست تجاری مواجه شود. منتقدان و برخی از رسانه‌ها نیز به دلیل گرایش‌های سیاسی همکارش محمدعلی جعفری، حملاتی به فیلم و شهلا ریاحی انجام دادند. این سرخوردگی باعث شد ریاحی دیگر به سمت کارگردانی نرود و تنها به بازیگری ادامه دهد.

با وجود ناکامی تجاری فیلم، شهلا ریاحی به عنوان نماد جسارت و عشق به سینما باقی ماند. او نشان داد که علاقه و تعهد به هنر، حتی در مواجهه با محدودیت‌ها و شکست‌ها، می‌تواند الهام‌بخش دیگران باشد. حمایت همسر روشنفکرش، اسماعیل ریاحی، نقشی کلیدی در موفقیت او داشت؛ کسی که با تشویق و پشتیبانی خود، راه ورود شهلا به تئاتر و سینما و شکوفایی استعدادهایش را هموار کرد. شهلا ریاحی پس از انقلاب همچون بسیاری از همکارانش، اگرچه برای مدتی از صحنه دور شد، اما با بازگشت به تلویزیون و سینما، حضور مستمر خود را حفظ کرد و با بیش از ۷۰ اثر به یکی از چهره‌های ماندگار و الهام‌بخش تاریخ سینما و تلویزیون ایران تبدیل شد. زندگی و حرفه او یادآور عشق و تعهد بی‌پایان به هنر و پیام‌آور جسارت زنان در سینمای ایران است.


اخبار مرتبط
ارسال دیدگاه
captcha image: enter the code displayed in the image