رابرت ردفورد؛ اسطورهای بر پرده نقرهای و دوستی برای یوتا
.jpg?w=1200&q=75)
در سال ۱۹۶۱، زمانی که بسیاری او را به خاطر انتخاب زندگی در یوتا «دیوانه» میخواندند، ردفورد چشماندازی فراتر از آنچه دیگران میدیدند داشت. او شیفته کوهها، درهها و زیبایی طبیعی ایالت شد و از همان دو هکتار کوچک، رؤیایی بزرگ ساخت. رؤیایی که با الهام از نخستین موفقیت هالیوودیاش، به «ساندنس» شهرت یافت؛ جایی که نهتنها به استراحتگاه و مرکز هنری تبدیل شد، بلکه با جشنواره فیلم مستقل ساندنس، دروازهای تازه برای فیلمسازان، نویسندگان و هنرمندان گشود.
بیشتر بخوانید:
خداحافظی با اسطوره؛ هفت فیلم ماندگار رابرت ردفورد
مرور جامع میراث سینمایی رابرت ردفورد: از اسطوره بازیگری تا معمار سینمای مستقل
ردفورد بارها شنید «این ایده جواب نمیدهد»، اما او هرگز عقبنشینی نکرد. او کاتالوگ ساندنس را پایه گذاشت که برخلاف انتظار کارشناسان، ۲.۵ برابر موفقتر از میانگین صنعت شد. در نهایت، یک زمین کوچک به مجموعهای شامل استراحتگاه، فروشگاههای پررونق و جشنوارهای جهانی بدل شد که میلیاردها دلار به اقتصاد یوتا افزود و هزاران شغل ایجاد کرد.
اما ردفورد تنها به توسعه اقتصادی بسنده نکرد؛ او مدافع محیطزیست، منابع آبی، هوای پاک و حقوق بومیان نخستین یوتا بود. فراتر از سیاست، به مردم باور داشت نه به حزبها. او استعدادها را میدید، حتی در کسانی که دیگران به آنها باور نداشتند.
رابرت ردفورد با بینش و خوشبینیاش هنر را ارتقا داد و یوتا را به مقصدی فرهنگی و گردشگری بدل ساخت. میراث او، چه در سینما و چه در کوهستانهای یوتا، جاودانه خواهد ماند.