پوپک عظیمپور: بدون آموزش و پژوهش، میراث نمایشهای آیینی و سنتی ایران نابود میشود

مدرس دانشگاه، پژوهشگر تئاتر و عضو شورای سیاستگذاری بیستودومین جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی، در گفتوگویی درباره رویکرد آموزشی این دوره گفت: «ضرورت اصلی این جشنواره بر آموزش استوار شده است. دبیر جشنواره، سیاوش ستاری، از ابتدا بر این محور تأکید فراوان داشتند و همانطور که دیده میشود امروز بسیاری از استانهای کشور درگیر کارگاهها و دورههای آموزشی شدهاند و بازخوردهای خوبی نیز از این روند دریافت شده است.»
او افزود: «نمایشهای آیینی و سنتی ما در معرض خطر فراموشی قرار دارند. تغییر سبک زندگی و نفوذ فناوری و سیطره گسترده و تنوع شیوه های مدرن و معاصر غربی موجب شده بسیاری از آیینهای ما یا منسوخ شوند یا کارکرد اصلی خود را از دست بدهند. در چنین شرایطی، توجه به آموزش و پژوهش ضرورتی دوچندان دارد. آموزش و انتقال این میراث به نسلهای آینده جزو وظایف هر ملتی است.»
عظیمپور تمرکززدایی از پایتخت را از نکات ارزشمند این دوره دانست و توضیح داد: «تقریباً همه استانها درگیر فعالیتهای آموزشی شدهاند و این یک اتفاق مهم است چهارگوشه ایران خود جوش تبدیل به مکتبخانه نمایش های آیینی و سنتی شده است. بهویژه برای نسلی که شناخت اندکی از نمایشهای سنتی دارد یا اصلاً با آنها آشنا نیست. حضور اساتید پیشکسوت و جوان در کنار هنرجویان فرصتی ایجاد کرده تا این چرخه ادامه پیدا کند.»
عضو شورای سیاستگذاری بیستودومین جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی با اشاره به ثبت خروجی کارگاههای آموزشی در فراخوان اجرایی جشنواره تصریح کرد: «این اتفاق بسیار ارزشمند است. پیشتر سنت استادـشاگردی یا مکتبخانهای و میراث پدر به پسر در نمایشهای سنتی جریان داشت، اما سالهاست این روند رو به فراموشی رفته است و با از دست دادن هر استاد بزرگ و قدیمی حلقه ارتباطی ما با بخشی از آیین و سنت از بین رفته است حال این فرصت خوبی هست که جشنواره مهیا کرده است برای انتقال تجربه قدیمیها به جوانترها. اکنون با این رویکرد پژوهش، آموزش و درنهایت اجرا، نسل جدید میتواند در کنار اساتید، آموزش ببیند، اجرا کند و تجربهها هم منتقل شوند. این روند نهتنها به حفظ نمایشهای آیینی کمک میکند، بلکه علاقهمندی جوانان را هم برمیانگیزد.»
این پژوهشگر تئاتر در ادامه تأکید کرد: «نکته مهم این است که این توجه نباید به یک شور و هیجان مقطعی در این دوره از جشنواره آیینی و سنتی محدود شود بلکه تداوم این روندی که پایه گذاری شده باید در طول سال تداوم داشته باشد و نتایجش در دوسالانه آینده قابل مشاهده باشد. اگر با پایان جشنواره همهچیز فراموش شود، به نتیجهای نخواهیم رسید. نقشه راهی که سیاوش ستاری ترسیم کرده باید از سوی اهالی فرهنگ و مدیران فرهنگی حمایت شود. تداوم این مسیر اهمیت بیشتری از هیجانهای کوتاهمدت خواهد داشت.»
عظیمپور سپس به وضعیت دانشگاهها اشاره کرد و گفت: «نمایشهای آیینی و سنتی در برنامههای درسی دانشگاهها بسیار کمرنگ شدهاند. در گذشته درسهایی مانند تعزیهشناسی، کارگاههای آشنایی با نمایشهای ایرانی و شیوههای سنتی داشتیم، اما امروز برخی در بازنگریهای جدید حذف شدهاند و یا به یک یا دو واحد درسی تقلیل پیدا کرده است. در حالیکه گستردگی آشنایی و آموزش نمایش ایرانی در دو ترم خلاصه نمیشود. منابع هم اندک است؛ کتابهای ارزشمند استادان بهرام بیضایی، داوود فتحعلیبیگی، محمدحسین ناصربخت، اردشیر صالحپو رو دیگر پژوهشگران جوان هم تنها بخشی از نیازها را پوشش میدهد. عدم مستند نگاری و گردآوری آرشیو تخصصی هم از دیگر آسیبهایی است که این حوزه از هنرهای نمایشی ایرانی را تهدید میکند. برای حفظ این حوزه، باید پژوهشکده یا حتی موزه نمایشهای ایرانی با تمرکز بر آیین و سنت ایجاد شود.»
وی وضعیت امروز نمایشهای آیینی را چنین توصیف کرد: «این نمایشها در حال احتضار بوده و روبه فراموشی هستند چرا که جایگاه خودشان را از دست دادهاند. جشنواره آیینی و سنتی امسال روزنه امیدی ایجاد کرده است. اگر آموزش، پژوهش و اجرا همزمان تقویت شوند، میتوان امیدوار بود این جریان ادامه پیدا کند؛ در غیر این صورت همه تلاشها به محاق خواهد رفت.»
عظیمپور همچنین تجربه کشورهای دیگر را یادآور شد و گفت: «برای نمونه قرهگوز نمایش سایه در ترکیه توانسته خود را با رسانههای جدید مانند تلویزیون و حتی صنعت گردشگری پیوند بزند و همچنان زنده بماند. در غرب هم عموزادگان مبارک مانند پانچ، گینیول و پولچینلا همچنان با مخاطبین خود ارتباط برقرار کرده و حضور پررنگی دارند. اما ما شخصیت «مبارک» را فقط هر دو سال یک بار در جشنواره میبینیم. تا زمانی که برای او کتاب نوشته نشود، سمینار و برنامه مستمر برگزار نشود، پژوهشهای عمیق انجام نشود نمیتوان انتظار داشت این سنت نمایشی -عروسکی به راحتی به حیات خود ادامه دهد البته با تاسیس موزه خیمه شب بازی و فعالیتهای مستمر و تلاشهای هنرمندان این عرصه میتوان خوشبین بود که مبارک هم به زودی زود حالش خوب همچون عموزادگانش شود،اما نباید فراموش کرد که باز هم به توجه و حمایت بیشتری نیاز دارد.»
او تأکید کرد: «باید از استادان بزرگمان بهره ببریم. هنر آنها نباید با رفتنشان از بین برود. باید کلاسهای متعددی برگزار شود، تجربیاتشان ثبت گردد و پلی میان آموزش سنتی و آموزش آکادمیک زده شود. این مسیری است که جهان تجربه کرده و شدنی است.»
این پژوهشگر تئاتر با انتقاد از بیتوجهی به ظرفیتهای معماری سنتی برای اجرای نمایشها گفت: «خانههای اصیل تهرانی یا بناهای قدیمی در شهرهایی مثل کاشان و اصفهان میتوانند مانند قدیم بهترین مکان برای اجرای نمایشهای شادیآور باشند. این نمایشها مردمیاند و باید در میان مردم اجرا شوند، نه فقط در سالنهای رسمی. وقتی بستر مناسب فراهم نباشد، هنرمندان هم ناگزیر به سمت شیوههای مدرن و مخاطبپسند میروند و نمایشهای آیینی از نفس میافتند.»
او در پایان گفت: «امروز این دوره از جشنواره فرصتی تازه برای احیای نمایشهای آیینی و سنتی فراهم کرده است. اگر این جریان ادامه پیدا کند، میتوان امیدوار بود که این نمایشها نهتنها حفظ شوند بلکه دوباره رونق بگیرند.»
بیستودومین جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی در سه بخش آموزشی، پژوهشی و اجرایی برگزار میشود. دورههای آموزشی تا ۲۴ شهریور برگزار شد؛ از ۳ تا ۱۱ مهر نشستها و سمینارهای تخصصی داخلی و بینالمللی برگزار خواهد شد و از ۱۲ مهر نیز اجراهای غیررقابتی بهعنوان بخش پایانی جشنواره آغاز میشود. این جشنواره به دبیری سیاوش ستاری در حال برگزاری است.