نقد و بررسی بازی خونی به کارگردانی حسین میرزامحمدی
فیلم بازی خونی به کارگردانی حسین میرزامحمدی روایتی از قیام آمل در سال 1360 را ارائه میدهد. هر چند این واقعه پتانسیل بالایی برای به تصویر کشیده شدن دارد اما فیلمساز در ارائه آن ناتوان بوده و تنها توانسته فیلمی بیجان و فراموششدنی به مجموعه تولیدات سفارشی در این زمینه اضافه کند.
مشکل اصلی بازی خونی به آشفتگی روایت در فیلمنامه بازمیگردد. در حالی که نیمی از فیلم با مجموعهای از ماموران بسیجی و ژاندارمری پیش میرود، به ناگاه با ورود شخصیتهای جدید با یک روایت ملودرام مواجه میشویم و به این ترتیب روایت چند پاره میشود. اما این آشفتگی به همین جا ختم نمیشود و کشته شدن فرزند یکی از ماموران این تعدد حوادث را تشدید میکند. حوادثی که تنها برای برانگیختن احساسات مخاطب طراحی شدهاند و از دل روایت بیرون نیامدهاند.
یکی دیگر از نکات قابل بررسی در این فیلم کیفیت اجرای بازیگران است که به صراحت میتوان گفت هیچ کدام فراتر از تیپسازی نرفتهاند و تنها میتوان به لیندا کیانی که در چند سکانس محدود حضور داشته نمره قابل قبولی داد. این در حالی است که در جشنواره چهل و دوم به ارسطو خوشرزم یکی از بازیگران اصلی بازیخونی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد تعلق گرفت.
همچنین سارا حاتمی تا به حال دو نامزدی و یک تندیس سیمرغ در کارنامه بازیگری خود دارد. آشفتگی در فیلمنامه بزرگترین ضربه را به اجرای بازیگران زده است و از طرفی نحوه کارگردانی نیز کمکی به بهتر شدن و یا دیده شدن بازی بازیگران نکرده است.
از آنچه که این واقعه در شهرهای شمالی کشور روایت میشود، کارگردان تلاش داشته تا از ویژگیهای آب و هوایی این اقلیم در فیلم خود سود ببرد. با این حال این رویکرد منجر به خلق تصاویری عموما ناواضح و گنگ شده است که از زیباییشناسی سینمایی نیز به دوراند.
با این حال فیلمبرداری علیرضا برازنده از معدود نقاط قابل توجه فیلم محسوب میشود. هر چند تمرکز بیش از حد بر نحوه فیلمبرداری و به رخ کشیدن بیش از حد آن موجب شده است تا در برخی سکانسها، آزاردهنده و همچنین ناکارآمد جلوه کند.