10 فیلمی که کلینت ایستوود را به اسطوره سینما تبدیل کردند

اختصاصی سلام سینما - کلینت ایستوود، در آستانه ۹۵ سالگیاش، هنوز همان مرد آرام و خونسردیست که دههها پیش از دل وسترنهای غبارآلود برخاست و به اسطورهای بیهمتا در تاریخ سینما بدل شد. او که هم با اسلحهای در مشت و هم با دوربینی در دست پرده نقرهای را فتح کرده، اکنون در آستانه صدسالگی، نماد پایداری، تحول و تسلیمناپذیری در برابر زمان است. به بهانه تولد این شخصیت پرصلابت، نگاهی میاندازیم به ده فیلمی که کلینت ایستوود را از یک بازیگر خوشتیپ به یک اسطوره ماندگار تبدیل کردند.
10. به خاطر یک مشت دلار (1964)
کلینت ایستوود با فیلم «بهخاطر یکمشت دلار» (A Fistful of Dollars)، پا به دنیای وسترن اسپاگتی گذاشت و مرد بینام متولد شد. این اثر به کارگردانی سرجو لئونه، بازتعریفی از قهرمانان وسترن بود: سرد، مرموز، و خونسرد در دل بیقانونی.
لباسهای خاکآلود، سیگار خاموش گوشه لب، و آن چشمان خیره؛ کلینت ایستوود در این فیلم نه فقط بازی کرد، بلکه ژانری را متحول ساخت. شروعی طوفانی برای افسانهای که هنوز پایان نیافته.
مردی بینام وارد شهری کوچک میشود که درگیر نزاع میان دو خانواده تبهکار است. او با فریب هر دو طرف، آنها را به جان هم میاندازد تا از آشوب آنها سود ببرد. اما در نهایت، عدالت به شیوه خودش اجرا میشود.
9. خوب، بد، زشت (1966)
«خوب، بد، زشت» (The Good, the Bad and the Ugly) آخرین بخش از سهگانه دلار، شاهکار بینظیری در ژانر وسترن اسپاگتی است. کلینت ایستوود در نقش بلوندی، توازن کمنظیری از خویشتنداری و خشونت را به تصویر میکشد.
دوئل نهایی همراه با موسیقی شاهکار انیو موریکونه این فیلم را به نمادی از سینمای قرن بیستم بدل کردند. در اینجا کلینت ایستوود به چهره سینمای وسترن بدل شده بود.
سه مرد با شخصیتهایی کاملاً متفاوت خوب، بد و زشت در جستجوی گنجی مخفی در دوران جنگ داخلی آمریکا با یکدیگر رقابت میکنند. کلینت ایستوود بازیای پر از فریب، دوئلهای نفسگیر همراه با رقابتی مرگبار و پیچیده برای رسیدن به طلا را هدایت میکند.
8. هری کثیف (1971)
کلینت ایستوود در «هری کثیف» (Dirty Harry) در نقش هری کالاهان وارد دنیای شهری، مدرن و جنایی شد. او پلیسی سرد و بیرحم، اما جذاب بود که قانون را دور میزد تا عدالت را اجرا کند.
با این فیلم، کلینت ایستوود نماد ضدقهرمانی شد که در دل آشفتگی دهه 70، پاسخ سادهای به پیچیدگیهای جامعه میداد: یک گلوله. دیالوگ معروف «Do you feel lucky?» هنوز در گوش تاریخ میپیچد.
هری کالاهان، پلیسی سرسخت در سنفرانسیسکو، در تعقیب یک قاتل زنجیرهای بیرحم است. وقتی سیستم قضایی ناکارآمد از آب درمیآید، هری تصمیم میگیرد خودش عدالت را اجرا کند. او بهتنهایی با جنایت، ترس و قوانین دستوپاگیر میجنگد.
7. غریبه دشتهای بالا (1973)
کلینت ایستوود در فیلم «غریبه دشتهای بالا» (High Plains Drifter) نهتنها بازی کرد، بلکه کارگردانی را هم برعهده داشت. ترکیبی از وسترن، اسطورهشناسی و انتقام، آن را به اثری رازآلود تبدیل کرده است.
او در نقش مردی مرموز که وارد شهری گناهکار میشود، مفهوم عدالت ماورایی را پیش میکشد. فیلمی شبیه یک کابوس وسترن، با رنگهایی از فاوست و اسطورههای انجیل.
یک غریبه مرموز وارد شهری گناهکار میشود و مردم از او کمک میخواهند تا در برابر تهدیدی بیرونی از آنها دفاع کند. اما مرد، گذشتهای تاریک با این شهر دارد. او به سبک خودش حساب قدیمی را تسویه میکند.
6. جوسی ولز یاغی (1976)
در قامت یک شورشی تنها، کلینت ایستوود قصهای از انتقام، بقا و همدلی را در «جوسی ولز یاغی» (The Outlaw Josey Wales) به تصویر کشید. وسترنی انسانی که خشم و شفقت را در کنار هم مینشاند.
او در مسیر انتقام، همراهانی از اقلیتها پیدا میکند؛ و این، لحظهایست که شخصیتش از یک قهرمان فردی به رهبری اخلاقی بدل میشود.
خانواده کشاورزی به نام جوزی ویلز در جریان جنگ داخلی آمریکا به قتل میرسند و او در پی انتقام به یک قانونگریز بدل میشود. در مسیرش، با گروهی از راندهشدگان همسفر شده و کمکم قلبی که از خشم میتپید، راهی بهسوی همدلی مییابد.
5. سوارکار رنگپریده (1985)
کلینت ایستوود با فیلم «سوارکار رنگپریده» (Pale Rider)، بار دیگر از غبار وسترن سر برآورد. فیلمی با قهرمان خود که شبیه به یک فرشته مرگ است، ارجاعات سنگین مذهبی دارد.
او ناجی فقرا در مقابل ثروتمندان است، اما نمیتوان بهراحتی وی را در دسته خیر یا شر قرار داد. سکوتش، زبان فریاد عدالت است.
وقتی معدنچیان فقیر در کوهستانهای غرب تحتفشار یک سرمایهدار زورگو قرار میگیرند، مردی مرموز با لباس کشیش وارد ماجرا شده و با گذشتهای خشن و روحی تاریک، ناجی آنها میشود. اما حضورش هم بیانگر آرامش است و هم طوفان.
4. نابخشوده (1992)
«نابخشوده» (Unforgiven) شاهکار کارگردانی کلینت ایستوود و یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینماست. او در نقش ویلیام مانی، یک آدمکش سابق، بازگشتی سنگین و تلخ به گذشتهاش دارد.
فیلم، افسانه وسترن را زیر سؤال میبرد و چهرهای انسانی و پشیمان از خشونت ارائه داده وخودِ اسطوره را به گونه جسورانه و عمیق محاکمه میکند.
ویلیام مانی، یک قاتل بازنشسته، برای کمک به دوست قدیمیاش، بار دیگر اسلحه خود را برداشته تا انتقام یک زن آسیبدیده را بگیرد. اما بازگشت به دنیای خشونت، او را با تاریکیهای درونیاش روبهرو میکند.
این فیلم در چهار رشته بهترین کارگردانی، بهترین فیلم، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (جین همکن) و بهترین تدوین (جوئل کاکس) برنده جایزه اسکار شد.
3. محبوب میلیون دلاری (2004)
کلینت ایستوود در نقش مربی بوکس سرسخت، تصویری متفاوت و انسانی از خود ارائه میدهد. «محبوب میلیوندلاری» (Million Dollar Baby) فیلمی احساسی و تأثیرگذار درباره رؤیا، شکست و انتخابهای دشوار است.
کلینت ایستوود با کارگردانی مینیمال و بازیهای درخشان، نشان داد که پیریاش نه رو به افول که رو به بلوغ است. این فیلم نه درباره بوکس که درباره زندگی و مرگ است.
دختر جوانی با رؤیای قهرمانی در ورزش بوکس، مربی تلخ و منزویای به نام فرانکی را متقاعد میکند تا آموزشش دهد. رابطهای پدرانه میانشان شکل میگیرد، اما یک حادثه همه چیز را تغییر میدهد.
محبوب میلیوندلاری در هفتاد و هفتمین دوره جوایز اسکار موفق به کسب جایزه برای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر مکمل مرد (مورگان فریمن) و بهترین بازیگر زن (هیلاری سوانک) شد.
در طول تاریخ مراسم آکادمی اسکار تنها دو نفر برای دریافت جایزه بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر نقش اول مرد آن هم برای یک فیلم نامزد شدهاند؛ یکی از ان دو نفر کلینت ایستوود است و جالب اینکه این اتفاق دو بار برای او روی داد. بار اول برای فیلم نابخشوده و بار دوم برای فیلم محبوب میلیون دلاری.
وی با کسب اسکار در سال 2004، لقب مسنترین کارگردان تاریخ سینما برنده این جایزه را به خود اختصاص داد. دومین نفر کوین کاستنر است که برای بازیگری و کارگردانی فیلم «رقصنده با گرگها» (Dances with Wolves) کاندید شد.
2. گرن تورینو (2008)
کلینت ایستوود در نقش مردی کهنه سرباز و نژادپرست، باز هم به بازنگری چهره خود پرداخت. «گرن تورینو» (Gran Torino) فیلمی است درباره تغییر، رستگاری، و تعامل نسلها.
کلینت ایستوود با طنز تلخ و نگاهی انسانی، شخصیتی ساخت که هرچند خشن است، اما در نهایت فداکاری میکند. قهرمانی که دیگر با اسلحه نمیجنگد، بلکه با سکوت و شرافت خود در مقابل دشمنان میایستد.
والت کوالسکی، کهنه سرباز جنگ کره، مردی منزوی و نژادپرست است که با مهاجران آسیایی همسایه میشود. وقتی یک پسر نوجوان از آن خانواده با باندهای خلافکار درگیر شده ، والت برای نجات او تلاش میکند.
1. رودخانه مرموز (2003)
فیلم «رودخانه مرموز» (Mystic River) به کارگردانی کلینت ایستوود در سال 2003 یکی از درامهای جنایی و روانشناختی برجسته دهه 2000 میلادی است. این فیلم اقتباسی از رمانی به همین نام نوشته دنیس لهان است و با بازیهای تحسینشدهای از شان پن، تیم رابینز، کوین بیکن، لارنس فیشبرن و مارسیا گی هاردن همراه است. فضای تیره و تلخ فیلم، موسیقی دراماتیک و روایت عمیق از زخمهای روانی و گذشتههای تاریک، آن را به یکی از آثار ماندگار کلینت ایستوود تبدیل کرده است.
داستان فیلم حول سه دوست دوران کودکی میچرخد: جیمی، دیو و شان که در یکی از محلههای کارگرنشین بوستون بزرگ شدهاند. در کودکی، اتفاقی تلخ برای دیو میافتد؛ او ربوده شده و برای چند روز توسط دو مرد آزارگر جنسی مورد سوءاستفاده قرار میگیرد. این حادثه تأثیر عمیقی بر شخصیت او میگذارد و روابط میان دوستان را دگرگون میکند.
فیلم با نگاهی روانشناسانه به تأثیرات کودکآزاری، خشونت، و بیعدالتی اجتماعی میپردازد. کلینت ایستوود با فضاسازی استادانه و اجرای بازیگرانی قدرتمند، بیننده را درگیر احساسات پیچیدهای از همدردی، خشم، و اندوه میکند.
شان پن و تیم رابینز هر دو برای نقشآفرینی فوقالعاده خود در این فیلم به ترتیب برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی و نقش مکمل مرد شدند.
