نقد فصل دوم سریال ونزدی | خانوادهای هراسانگیز که همچنان هویت میسازد

اختصاصی سلام سینما - فریبا جمور: فصل دوم سریال ونزدی دیگر فقط ادامهی موفقیت پر سر و صدای فصل اول نیست. این بار نتفلیکس مسیری تازه انتخاب کرده؛ مسیری که قلب روایت را از ماجراجوییهای فردی ونزدی به محوریت خانواده آدامز منتقل میکند. آنچه در فصل نخست بیشتر یک سایه در پسزمینه بود، حالا بدل به شریان اصلی داستان شده: خانواده، با همهی عجیببودن و تاریکبودنش، به عنوان محور هویت و پشتیبان ونزدی. این تغییر نه تنها انتخابی خلاقانه در سطح روایت است، بلکه تصمیمی آگاهانه در سطح اجتماعی و فرهنگی به شمار میرود.
بیشتر بخوانید:
نقد فصل دوم سریال ونزدی | جادوی جنا اورتگا و ادامه پیشتازی سریال
از همان ابتدای سریال، ونزدی نماد نوجوانی است که استقلال را بر هر چیز مقدم میداند. لحن سرد، نگاه بیرحم و طنز گزندهاش او را از هر پیوند عاطفی جدا میسازد. اما فصل دوم دقیقا بر همین شکاف دست میگذارد: ونزدی هر چه بیشتر میکوشد فاصله بگیرد، بیشتر به سوی خانواده بازکشیده میشود. این کشمکش نه صرفا در کلمات، که در صحنهها و لحظههای دراماتیک دیده میشود؛ جایی که پدر و مادر یا حتی اعضای حاشیهای خانواده، ناگهان نقش تعیینکنندهای در سرنوشت او پیدا میکنند. این تقابل مداوم، شخصیت ونزدی را به بلوغی تازه میرساند: استقلال بدون ریشه، معنایی ندارد.
خانواده آدامز هرگز خانوادهای معمولی نبوده و نخواهد بود. آنها عجیب، هراسانگیز و در تضاد کامل با معیارهای اجتماعیاند. اما درست همین غیرعادی بودن است که در فصل دوم به یک پیام قدرتمند بدل میشود: حتی غیرمتعارفترین خانواده، نهادی است که در لحظهی بحران، تنها پناه واقعی باقی میماند.
در عمق طنز سیاه سریال، نوعی گرمای ناگفته جریان دارد؛ گرمایی که نه از سازش با قواعد جامعه، بلکه از وفاداری بیقید و شرط اعضای خانواده به یکدیگر سرچشمه میگیرد. این همان پیامی است که فصل دوم را فراتر از یک سرگرمی نوجوانانه میبرد.
درک اهمیت این محوریت خانوادگی بدون توجه به سیاست فرهنگی نتفلیکس کامل نمیشود. نتفلیکس بهعنوان پلتفرمی جهانی، بهخوبی میداند که در زمانهای زندگی میکنیم که خانواده برای بسیاری از نوجوانان و جوانان مفهومی متزلزل شده است؛ یا بهخاطر فاصلهی نسلی و بحرانهای ارتباطی، یا به دلیل تحولات اجتماعی و اقتصادی. آوردن خانواده به مرکز داستان ونزدی دقیقا پاسخی به همین شرایط است.
پیامی که سریال منتقل میکند ساده اما عمیق است: حتی در دنیای فردگرا، حتی در تاریکترین و عجیبترین شکل روابط انسانی، خانواده هنوز ستون اصلی هویت باقی میماند. این یک استراتژی فرهنگی هوشمندانه است؛ ایجاد لایهای احساسی که هم قابلیت جهانی دارد، هم توان بازاری برای نگهداشتن مخاطب.
فصل دوم سریال نشان داد که یک سریال موفق تنها با تکرار فرمولهای فصل اول نمیتواند ماندگار شود. تأکید بر خانواده، با تمام تاریکی و تناقضهایش، به این فصل هویتی تازه بخشید. در جهانی که نوجوان امروز بیش از هر زمان دیگری میان میل به استقلال و نیاز به تعلق سرگردان است، ونزدی نمادی شد از این تناقض. او شاید همچنان سرکش و تلخگو باشد، اما ریشههای خانوادگیاش را نمیتواند انکار کند.
نتفلیکس در اینجا تنها یک داستان گوتیک تعریف نکرده؛ بلکه آینهای اجتماعی به دست مخاطب داده است: خانواده، حتی در عجیبترین و تاریکترین شکل، همچنان خونی است که هویت را زنده نگه میدارد.

متولد ۱۳۶۵. دانشجوی دکتری پژوهش هنر در دانشگاه تهران. نویسنده، مترجم و پژوهشگر حوزه سینما و ادبیات نمایشی، و برنامهریز سینما. ۱۲ سال سابقه ترجمه و یک سال سابقه همکاری با سلام سینما.