نقد فیلم مفت آباد،دنیای سامورایی های واقعی،گا گا لند
مفت آباد که اولین کار بلند پژمان تیمورتاش است که در حوزه ادبیات فعالیت داشته و همین رمان نویسی تاثیر خودش را بر اولین فیلمنامه ی بلند او گذاشته و داستانک ها دیالوگ های فیلم عالی در آمدند ولی حیف که کارگردانی به اندازه ی فیلمنامه خوب نیست و در فیلم کاملا مشهود است و بازی بازیگران دیگر نقطه قوت فیلم است.
فیلمنامه ی ای که بر پایه و اساس دیالوگ می گذرد و طول فیلم داستانک های کوتاهی از هر شخصیت تعریف می شود که بیشتر آنها پایان ندارد و تاثیری در داستان ندارند و فقط اوضاع خانه را خراب می کند و خانه که در نیمه دوم تبدیل به زندان می شود و هر کس دغدغه خودش را برای بیرون رفتن و آزادی دارد و شاید تیمورتاش با ساخت مشکلی به نام بسته شدن در و گم شدن کلید و محدود کردن فضا و حضور شخصیت هایی با ویژگی های مختف از سرباز تا فردی که حرف نمی زند ولی به همه کمک می کند و کار درست را انجام می دهد تا یک دختر معتاد و دو فرد که انگار افراد اصلی خانه و مهم آن هستند و آدم هایی که پشت در هستند و وارد ماجرا می شوند خواسته جامعه را نشان بدهد و به قولی مشکل آنها را با مشکلات جامعه مقایسه کند و حرف های مهم و بزرگ بزند که فیلم در این بخش نا توان است و از هر چه بگذریم نمی شود در مورد شخصیت ها گفت که کل داستان به آن ها و دیالوگ ها و بدبختی هایشان می پردازد ولی فیلم مشکل شخصیت سازی دارد و نمی شود با شخصیت ها ارتباط برقرار کرد و دلیلش این است که تا بیننده می آید با شخصیتی ارتباط برقرار کند و به او حق بدهد ناگهان همه چیز بهم می ریزد و آن شخصیت از بحث اصلی خارج می شود و شخصیت دیگری با داستانک خودش می آید و این امر تا آخر فیلم هم در حال تغییر است و بیننده نمی تواند با دنیا و آدم های فیلم ارتباط برقرار بکند آدم هایی که در جامعه ما زندگی می کنند و شاید در بحث شخصیت سازی تنها نقطه مثبت بازی بازیگران آن مخصوصا امین اسفندیار و سجاد افشاریان است که عدم شخصیت سازی درست فیلمنامه را تا حدودی جبران کردند.یکی از ضعف های فیلم تدوینش است که دارای پرش های زیاد است و قطع شدن های آن بسیار بد موقع است و فیلمبرداری که می توانست بهتر شود و اصرار بر اینکه دوربین باید در خانه باشد و نما های بسته باعث از دست دادن نماهایی مانند نشان دادن شخصیت های بد حال درون خانه از بیرون و پشت آن میله ها یا نشان دادن خانه و محله ای که آنها در آن زندگی می کنند.دیالوگ های کمدی فیلم و بیان مشکلات با زبان طنز باعث شده که بیننده احساس خستگی نکند و فیلمی که فقط یک لوکیشن دارد و بیشتر اتفاقاتی که در آن می افتد تلخ است این دیالوگ ها باعث شدند فیلم تا پایان مهیج باشد.
فیلم پایانش به شروعش وصل می شود و این هم برای داشتن پایانی منسجم و با استدلال برای فیلم است و ای کاش از داد و بیداد های فیلم کم می شد و مشکلات فیلم در کارگردانی کمتر بود ولی فیلمنامه ای پر از دیالوگ های درست و جذاب و شخصیت های واقعی ای که در اطراف ما زندگی می کنند را نمی توان فراموش کرد و مفت آباد شاید در حد ابد و یک روز نباشد ولی فیلمی خوب که ای کاش در جشنواره فیلم فجر حضور داشت و اگر می شد شاید اتفاقات بهتری برای این فیلم در زمان اکران می افتد و شاید جذاب ترین مورد این فیلم کار اولی بودن بیشتر کادر فیلم بود و می توان امیدوار فیلمهایی خیلی بهتر از فیلم مفت آباد که خودش هم خیلی خوب است در آینده بود.
علی منصورآبادی