جستجو در سایت

1403/04/20 17:20

برادران مارکس؛ این کمدی، خانوادگیست!

برادران مارکس؛ این کمدی، خانوادگیست!
مروری بر کارنامه برادران مارکس. کمدین هایی که در کنار چارلی چاپلین، هارولد لوید و لورل و هاردی، در شمار مهم‌ترین کمدین های تاریخ سینما قرار می گیرند.

اختصاصی سلام سینما- وودی الن در فیلم منهتن می‌گوید:« چرا زندگی ارزش زیستن دارد؟ سوال بسیار خوبی است. خب فکر می‌کنم چیزهایی هستند که زندگی را ارزشمند می‌کنند. مثل ... گروچو مارکس!...»

با ورود صدا به سینما در اواخر دهه 1920، سینما ستارگان جدیدی به خود دید؛ ستارگانی که آواز می‌خواندند، ساز می‌زدند و شوخی‌های کلامی می‌کردند؛ ستارگانی مثل برادران مارکس.

تریلر، تریلر و چیزهای دیگر | بررسی کارنامه دیوید فینچر

«برادران مارکس» نام گروهی متشکل از پنج برادر به نام‌های هنری چیکو، گومو، هارپو، گروچو و زپو است که در نیمه اول قرن 21 به انواع و اقسام هنرهای اجرایی و نمایشی پرداختند. آن‌ها 1887 تا 1901 از دل خانواده‌ای‌ اصالتا آلمانی-فرانسوی ساکن نیویورک به دنیا آمدند. از همان ابتدا در موسیقی استعداد نشان دادند و هر کدامشان در نواختن یکی دو ساز یا آواز خواندن به مهارت رسیدند.

مادرشان که به نقل از خود برادران مارکس به نوعی رئیس خانواده بود و آن‌ها را به سمت هنر سوق می‌داد، از دهه اول قرن بیستم یکی یکی آن‌ها روی استیج برد و خود نیز مشوق اصلی‌شان در راه تشکیل یک گروه هنری بود. او حتی تا سال‌ها مدیریت برنامه‌های پسرهایش را به عهده داشت!

برادران مارکس؛ این کمدی، خانوادگیست!- پشت صحنه برادران مارکسباری، برادران مارکس، به استیج رفتند و غالبا کارهایی با محوریت موسیقی به مخاطبان ارائه کردند. تا این که طبق یک داستان معروف، در سال 1912، روزی هنگام یکی از اجراها، یک قاطر افسارگسیخته باعث برهم‌زدن اجرا می‌شود و حواس تماشاگران را کاملا پرت می‌کند. گروچو مارکس که آن لحظه در حال اجرا بوده، از این اتفاق عصبانی می‌شود و بعد از بازگشت تماشاگران، با جملاتی طنزآمیز آن‌ها را مسخره می‌کند. اما در کمال تعجب، حضار نه تنها ناراحت نمی‌شوند، بلکه کلی هم می‌خندند!

این واقعه، خانواده را به فکر می‌اندازد که آن‌ها پتانسیل طنزپردازی را نیز دارند. بنابراین طنز را کم‌کم وارد کارهایشان می‌کنند. آن‌ها ابتدا با آوازهای کمدی شروع می‌کنند و سپس سر از کمدی‌های موزیکال درمی‌آورند.

در سال 1915 کوچکترین عضو خانواده یعنی زپو برای اولین بار به استیج می‌‌آید و به مدت کوتاهی هر 5 برادر با هم به اجرا می‌پردازند. تا این که همان سال گومو تصمیم می‌گیرد گروه را برای همیشه ترک کند و در جنگ جهانی اول خدمت کند. استدلال او این بوده است که :« هر چیزی بهتر از بازیگری است!».

سال‌های جنگ جهانی اول، سال‌های ساده‌ای برای خانواده مارکس نیست. با شیوع جو ضدآلمانی، خانواده ابتدا تلاش می‌کند تا اصالت آلمانی خود را مخفی نگه دارد. در ادامه نیز مادر خانواده، برای معاف شدن فرزندانش از حضور در میدان جنگ، شگرد جالبی را به کار می‌برد. او با توجه به قانون معافیت کشاورزان، بیش از 100 هزار متر زمین زراعی می‌خرد و این گونه قانون را دور می‌زند.

برادران مارکس؛ این کمدی، خانوادگیست!- فیلم گروچو مارکسزمان می‌گذرد و برادران مارکس بیشتر و بیشتر به آنچه امروزه از آن‌ها سراغ داریم نزدیک می‌شوند. به سبک کمدین‌های معروف آن روزگار، سعی می‌کنند سبک و ظاهر مخصوصی برای خود دست و پا کنند. گروچو سبیل و ابروی مصنوعی پرپشتی به صورتش می‌چسباند و عینک معروفش را هم می‌زند. هارپو تصمیم عجیب‌تری می‌گیرد؛ او علاوه بر انتخاب پوشش و ظاهر، تصمیم می‌گیرد که دیگر روی صحنه حرف نزند! برادر بزرگ، چیکو نیز کلاه بر سر می‌گذارد و یک لهجه ایتالیایی ساختگی را وارد حرف زدنش می‌کند. اما برادر کوچکتر، زپو، خیلی تغییری در خود واقعی‌اش ایجاد نمی‌کند و بیش از این که یک کارکتر کمدی بسازد، به سمت خلق یک کارکتر معمولی عاشق‌پیشه می‌رود.

در دهه 1920، دیگر برادران مارکس چهره‌های کمدی محبوبی در آمریکا شده بودند. مدل طنز عجیب و غریب هجوگونه‌شان، بداهه پردازی‌هایشان و حتی طنز‌های بزن‌-بکوبشان (Slapstick) طرفداران زیادی برایشان دست و پا کرده بود.

دو سال بعد از اولین فیلم ناطق سینما، یعنی در سال 1929، زمینه برای به تصویر کشیدن هنر برادران مارکس مهیا شده بود. آن‌ها قراردادی با کمپانی پارامونت امضا کردند و طی 4 سال، به ترتیب فیلم‌های «نارگیل‌ها»، «بیسکوییت‌های باغ‌وحشی»، «خانه‌ای که سایه‌ها ساختند»، «میمون بازی»، «پرهای اسب» و فیلم ماندگار «سوپ اردک» را روی پرده بردند.

برادران مارکس؛ این کمدی، خانوادگیست!- کاریکاتور برادران مارکسبعد از اتمام قرارداد با پارامونت، زپو نیز گروه را ترک کرد و وارد عرصه تجارت شد و به برادر بزرگترش گومو پیوست که او نیز در این عرصه به موفقیت‌هایی رسیده بود. سه برادر باقی‌مانده یعنی در عرصه هنر یعنی گروچو، چیکو و هارپو قراردادی با کمپانی بزرگ آن روزها یعنی MGM امضا کردند. به توصیه تهیه‌کنندگان این کمپانی، کمی شکل و شمایل فیلم‌های برادران مارکس تغییر کرد. آن‌ها تا پیش از این در کمدی‌های پرهرج و مرج و سناریوهای عملا بی‌سناریو(!) ایفای نقش می‌کردند. اما قرار شد که داستان‌های آن‌ها هدفمندتر شود و بیشتر طنزشان در یک روایت پیوسته بگنجد. محصول این تغییرات، دو کمدی بسیار موفق «شبی در اپرا» و «روزی در مسابقه» بود که گروچو مارکس تا آخر عمرش این دو فیلم را بهترین فیلم‌های کارنامه‌یشان می‌دانست. البته منتقدانی هم هستند که اعتقاد دارند بهتر بود آن‌ها به همان سناریوهای شلخته و عجیب و غریب پایبند می‌ماندند.

پس از این دو فیلم، آن‌ها «خدمات اتاق» را با همکاری RKO ساختند و سپس سه فیلم دیگر با MGM روی پرده بردند: «در سیرک»، «به غرب بروید» و «مغازه بزرگ». بعد از این سه فیلم بود که گروه برادران مارکس اعلام بازنشستگی کرد. البته 4 سال بعد به اصرار چیکو، آن‌ها باز گرد هم آمدند و دو فیلم «شبی در کازابلانکا» و «عاشق‌پیشه» را ساختند تا چیکو بدهی‌هایی را که از قمار بالا آورده بود، صاف کند!

برادران مارکس؛ این کمدی، خانوادگیست!- گروچو چیکو و هارپ مارکس در پشت صحنه«عاشق‌پیشه» آخرین فیلم برادران مارکس بود. آن‌ها در سال‌های بعد به صورت تکی، دوتایی و یا حتی سه‌تایی (در آثاری که نمی‌توان آن‌ها را خیلی برادران مارکسی حساب کرد!)، در سینما، تلویزیون و رادیو به اجرا پرداختند. این گونه بود که کارنامه هنری این خانواده بامزه برای همیشه بسته شد.

همانطور که اشاره شد گومو و زپو، به اندازه گروچو، هارپو و چیکو به فعالیت‌های هنری مقید نماندند و امروزه وقتی از برادران مارکس یاد می‌شود معمولا منظور همین سه‌تای اخیر است و بعضا زپو را نیز با آن‌ها می‌شمارند. بنابراین برای شناخت طنز و هنر برادران مارکس، آنچه باید دانست مربوط به گروچو، هارپو و چیکو است.

گروچو مارکس؛ حاضرجواب‌ترین آدم تاریخ!

برادران مارکس؛ این کمدی، خانوادگیست!- گروچو مارکس

گروچو سرشناس‌ترین عضو گروه برادران مارکس است. اگر چه که زمان فیلم‌ها نسبتا به عدالت بین برادران برای شوخی‌هایشان تقسیم شده است ولی این گروچو است که معمولا نقش اول فیلم‌ها را به عهده دارد و هارپو و چیکو معمولا نقش‌های اقماری دارند. سبک کمدی گروچو مبتنی بر حاضرجوابی و کمدی wit است؛ نوعی کمدی کلامی که می‌توان آن را با بازی با کلمات و جملات طنز خلاقانه توصیف کرد.

همین مدل طنز که حسابی گروچو را متمایز و محبوب کرده، کمی او را از محبوبیت‌های بین‌المللی بازداشته است؛ چرا که برای درک بخش اعظمی از شوخی‌های او باید با زبان انگلیسی آشنایی کافی داشت و تماشای طنز او به صورت دوبله یا زیرنویس به زبانی غیر از انگلیسی، چیز زیادی از طنزشان باقی نمی‌گذرد. برای مثال در فیلم «سوپ اردک»، گروچو در جایی به یک زن می‌گوید:« من حاضرم با تو تا زمانی که گاوها به خانه می‌آیند برقصم. اما ترجیح می‌دهم با گاوها تا زمانی که تو به خانه می‌آیی برقصم!». «زمانی که گاوها به خانه می‌آیند» که ترجمه تحت‌اللفظی عبارت «until the cows come home» است، کنایه از «زمانی بسیار دور و دراز» است که ترجمه آن چه به صورت تحت‌اللفظی، چه به صورت کنایی، ایهام به‌کاررفته را خراب می‌کند و چیزی از ظرافت آن طنز باقی نمی‌گذارد.

البته دانستن زبان انگلیسی کافی نیست؛ بسیاری از شوخی‌های گروچو دم‌دستی نیستند و به طرز هوشمندانه‌ای در کنایه و ایهام و جناس و ... پوشانده شده‌اند و لزوما هر مخاطب انگلیسی‌فهمی هم از عهده درک تمام آن‌ها برنمی‌آید. شیوه بیان دیالوگ‌ها از سوی گروچو، از دیگر ویژگی‌های سبکی اوست. او معمولا با سرعت بسیار بالایی حرف می‌زند و مخاطب را با انبوه جملات و شوخی‌ها بمباران می‌کند. البته طنز گروچو، محدود به کلام نیست و او هر وقت پایش بیفتد آماده است تا در فیلم‌ها بخواند و برقصد؛ اصلا گروچو هنر را از خوانندگی شروع کرده است. یکی دیگر از چیزهایی که حسابی گروچو را متمایز کرده، ظاهر ویژه او، یعنی همان ترکیب ابرو و سبیل مصنوعی و عینک است. ظاهری که بارها در فیلم‌ها و نمایش‌های طنز تقلید شده و اجزای آن به فروش می‌روند و حتی ایموجی مخصوص آن نیز در تلفن‌های همراه وجود دارد؛ بی‌آنکه اکثر مردم حتی نام او را بدانند!

هارپو مارکس؛ کمدین صامت در عصر صدا

برادران مارکس؛ این کمدی، خانوادگیست!- هارپو مارکسگفتیم که هارپو مارکس از جایی تصمیم گرفت دیگر روی صحنه‌ سخن نگوید. دلایل متفاوتی برای این تصمیم مطرح شده است. گروچو در جایی که ذکر کرده که علتش این بوده که هارپو در حفظ کردن دیالوگ‌ها مشکل داشته است! به هر حال، همین تصمیم هارپو، او را حسابی از گروچو که بیشتر طنزش بر اساس کلام بود، متمایز می‌کند.

بی‌شک، هارپو را باید یکی از بهترین کمدین‌های بزن-بکوب (slapstick) تاریخ دانست. بزن-بکوب، گونه‌ای از کمدی است که شوخی‌هایش بر اساس اغراق در حرکات فیزیکی ساخته می‌شود و هارپو مارکس با آن کارکتر بی‌پروا و بی‌مسئولیتش بهترین انتخاب برای انجام چنین شوخی‌هایی‌ست. او ابایی از اذیت و آزار دیگران ندارد و هر وقت اراده کند هر کسی را کلافه می‌کند ولی به قدری شیرین و معصوم پرداخته شده است که مخاطب‌‌ها با شیطنت‌هایش همراهی می‌کنند و به آن‌ها می‌خندند.

ظاهر منحصر بفرد و ادوات همیشه همراهش نیز حسابی او را تودل‌برو کرده است: کلاه گیس معروفش، یک کلاه و کتی با جیب‌های بزرگ و یک بوق که همیشه همراهش است و معمولا آن را برای ترساندن بقیه استفاده می‌کند! سکانس‌های هارپو همیشه خنده‌دار است. برخلاف گروچو که فهمش برای مخاطبان غیرانگلیسی‌زبان دشوار است، هیچ کس نیست که به هارپو نخندد.

چیکو؛ چیزی میان گروچو و هارپو

برادران مارکس؛ این کمدی، خانوادگیست!- چیکو مارکسچیکو بزرگترین عضو گروه برادران مارکس است و در بسیاری از سال‌ها او مسیر کاری گروه را با بستن قراردادها و انتخاب برنامه‌ها هدایت کرده و از این حیث بسیاری از اعتبار این گروه را می‌توان به پای مدیریت او نوشت. سبک کمدی او را نیز می‌توان چیزی بینابین گروچو و هارپو دانست. او در حاضرجوابی دستی بر آتش دارد و شوخی‌های کلامی‌ای می‌کند که غالبا مبتنی بر غافلگیری و یا تشابهات لفظی است.

اما در سوی دیگر، بیشتر سکانس‌هایش در همراهی با هارپو است و این دو با همکاری یکدیگر حسابی آتش به پا می‌کنند و شوخی‌های فیزیکی بامزه‌ای را به وجود می‌آورند. او همچنین با یک لهجه ساختگی ایتالیایی حرف می‌زند و در فیلم‌ها نام‌های ایتالیایی دارد. هم‌چنین او پیانیست چیره‌دستی است و هر وقت پایش بیفتد در فیلم‌ها پیانو می‌نوازد.

به هر حال چیکو نه در کمدی کلامی جایگاهی به اندازه گروچو پیدا کرد و نه در بزن-بکوب جایگاهی به اندازه هارپو، ولی او نیز کمتر از دو برادر دیگر محبوب نیست و شاید اگر او نبود هم گروچو و هم هارپو از خلق بعضی شوخی‌های ماندگارشان عاجز می‌ماندند.

از برادران مارکس چه فیلم‌هایی ببینیم؟

برادران مارکس؛ این کمدی، خانوادگیست!- فیلم های برادران مارکس سوپ اردکاگر یک فیلم از برادران مارکس ببینید و آن را دوست داشته باشید، هر 13 فیلم دیگر فرصت‌های نابی است برای شما تا به کمدی آن‌ها بخندید. ولی به هر حال اگر کسی قرار باشد تنها دو سه اثر از برادران مارکس ببیند، «شبی در اپرا»، «روزی در مسابقه» و سپس «سوپ اردک» انتخاب مناسبی است. همان‌طور که پیشتر اشاره شد، گروچو «شبی در اپرا» و «روزی در مسابقه» را بهترین آثار برادران مارکس می‌داند و «سوپ اردک» نیز موردپسندترین فیلم آن‌ها از نگاه منتقدان و شاید معروف‌ترینشان است.

میراث برادران مارکس

برادران مارکس؛ این کمدی، خانوادگیست! سوپ اردک میراث برادران مارکسبرادران مارکس جزیی جداناپذیر از تاریخ کمدی هستند. آن‌ها از اولین کمدین‌های ناطق بودند و راه را برای کمدین‌های بعدی گشودند. البته تاثیرآن‌ها تنها محدود به عصر خود نیست و کمدین‌های معروفی را در دهه‌های بعد تحت تاثیر خود قرار داده‌اند. معروف‌ترین کمدینی که بارها ارادت خود را به برادران مارکس ثابت کرده، «وودی الن» است.

او در فیلم‌هایش بارها جملاتی را از گروچو نقل کرده است و حتی نام یکی از فیلم‌هایش را از روی آوازی از او انتخاب کرده است. او در فیلم «منهتن»، گروچو را دلیلی برای ارزشمندی زندگی می‌داند و در فیلم «هانا و خواهران» پس از یک تلاش برای خودکشی، با فیلم «سوپ اردک» معنایی برای زندگی‌اش پیدا می‌کند! گروه «مانتی پایتون» و کارگردان‌های کمدی‌ساز مشهوری مانند «دیوید زوکر» و «مل بروکس» نیز برادران مارکس را از منابع الهام خود معرفی کرده‌اند.

فیلم پربازی برادران مارکس-برادران مارکس؛ این کمدی، خانوادگیست!پنج فیلم از برادران مارکس در لیست بهترین کمدی‌های تاریخ آمریکا از دید انستیتوی فیلم آمریکا (AFI) قرار دارد و از این میان «سوپ اردک» در رده پنجم است. هم‌چنین از نگاه همین انستیتو، برادران مارکس با هم در رده بیستم ماندگارترین ستارگان مرد تاریخ آمریکا قرار دارند؛ تنها گروه بازیگری که در این لیست حاضر است!

برادران مارکس، میراثی را از خود به جا گذاشته که تاریخ سینما و به خصوص کمدی، آن را هرگز از خاطر نخواهد برد و ما هنوز از پس سالیان دراز با تماشای‌ آن‌ها می‌خندیم.

فیلم های مرتبط

افراد مرتبط