سینما بدهکار حسین (ع) است

در ایام عزاداری امام حسین(ع) و یاران با وفایش قرار داریم، سینمای تهی از فیلم برای بزرگترین درام و اتفاق تاریخ بشریت و تلویزیون بی محتوا و فاقد فیلم و سریال و نمایشنامه جدید، آنهم در کشوری که خود را پرچمدار حسین(ع) و یارانش قلمداد می کند ، به هیچ وجه نمی تواند، پذیرفتنی باشد.
سینمای دینی و مذهبی ما چرا به این روز افتاده است؟ آیا سفارشی در کار نبود تا فیلم و سریالی ساخته شود؟ آیا نبض دل های تپیده برای حسین از تب و تاب افتاده است که قطعاً اینجوری نیست؟ مشکل کجا است؟ "هل من ناصر ینصرنی!"
سینمای دینی و مذهبی ما مدت ها است که درگیر دخالت عوامل خارج از سینما است. طبیعی است در سایه دخالت عناصر متعدد سیاسی، فرهنگی، مذهبی و....، تنها کسانی جرئت ورود به مقوله ساخت فیلم های دینی را پیدا می کنند که یا وابسته به ارگان و نهاد خاصی باشند و یا اینکه صرفاً با گرفتن دستمزد، به ساخت فیلم سفارشی اقدام کنند، در حالی که این نوع سینما ( دینی) نه تنها نباید سفارش پذیر باشد که به طور طبیعی از مخاطب کمتری برخوردارمی شود، بلکه باید با نیت خالص، بدون توجه به مادیات و با دل و روح عاشقانه نسبت به موضوع و اثری که قرار است، خلق شود، توام گردد، تا اثر به وجود آمده، تاثیر گذار و ماندگار باشد.
ساخت فیلم و سریال راجع به زندگی امام حسین(ع) و واقعه جانگداز کربلا، از جمله راه های ادای دین به این امام بزرگ و اسطوره شجاعت و دلاوری و وفاداری محسوب می شود. متاسفانه نگاه به این حادثه عظیم، همواره بر یک بعد استوار بوده است و آن اینکه حسین(ع) بر علیه حکومت یزید قیام کرد و در نهایت همراه با یاران وفادارش، در روز دهم محرم به دست لشکریان ابن زیاد مظلومانه به شهادت رسید. این ساده ترین روایتی است که از حادثه کربلا ارائه می شود و بر اساس آن نیز تا کنون چندین فیلم و سریال ساخته شده است که درهمه آن ها، جنگ و درگیری و کشت و کشتار، مقدم بر سایر ابعاد واقعه کربلا جلوه کرده است، اما آیا مسئله واقعاً به همین جا ختم می شد؟
واقعه کربلا اقیانوسی از سوژه است که می تواند تک تک آنها مورد توجه نویسندگان و فیلم سازان ما قرار گیرد. اما اینکه چرا تا کنون موضوع یک بعدی دیده شده و به ابعاد مختلف زندگی امام حسین( ع) پرداخته نشده است، سوالی است که همواره وجود داشته است؟
دو نکته اساسی در این رابطه وجود دارد:
ساخت فیلم توسط افراد مذهبی و سفارش پذیر که طبعاً سوژه فیلم را نه فیلم ساز که سایرین برایش آماده می کنند و فیلم ساز در هر حال باید بر اساس سناریوئی که برایش نوشته اند، فیلم بسازد، که با توجه به پر رنگ بودن برخی وقایع و اتفاقات درحادثه کربلا، غالب این فیلم ها نیز بر اساس همان عناصر شکل می گیرند که به ساخت فیلم با سوژه های مشابه می انجامد، این امر ضمن اینکه باعث غفلت نسبت به توجه به سایر ابعاد فاجعه کربلا و زندگی و وفات امام حسین(ع) می شود در عین حال، لطمه جدی به استقبال از این فیلم ها را نیز فراهم می آورد. یادمان نرود که از فیلم خوش ساخت " روز واقعه " استقبال جدی بعمل نیامد!؟
موضوع دوم، ورود روشنفکران و افراد نیمه مذهبی به عرصه ساخت فیلم در ارتباط با ابعاد مختلف زندگی امام حسین(ع) و واقعه کربلا است. در این خصوص اصولاً نوعی بی علاقگی نزد قشر روشنفکر برای ورود به موضوع و در مقابل نیز بی علاقگی و عدم استقبال دست اندرکاران از ساخت فیلم مذهبی توسط قشر روشنفکر جامعه وجود دارد. چرائی این موضوع جای بررسی دارد.
اینکه سینما عرصه فعالیت های روشنفکری است، شکی در آن نیست، اما این کوچکترین مباینتی با پرداختن روشنفکر به موضوعات دینی و مذهبی ندارد، این موضوع را ما بارها در تولیدات سینمائی کشورهای غربی و حتی هالیوود شاهد بوده ایم که آخرین مورد آن فیلم لوسی بود که فیلمی بسیارعمیق از زاویه نگاه به موضوع زندگی و مرگ تلقی می شد. ( نقد نویسنده راجع به فیلم مذکور در همین سایت قابل دسترسی است).
در عین حال، این فرضیه که روشنفکررا تافته جدا ازبافته (عوام) معرفی می کند، در ارتباط با موضوع امام حسین(ع) و کربلا رنگ باخته است. برای درک موضوع نیاز نیست، راه دوربرویم، اگراطراف دسته های در حال عبور را نگاه کنیم، چهره ها و کسانی را با اعتقادات و دیدگاه های مختلف خواهیم دید که با گذاشتن دست به روی سینه، به احترام آقا امام حسین(ع) به آهستگی در حال سینه زنی هستند. موضوع کربلا و قیام حسین ارتباط قلبی با انسان ها دارد نه شرطی و تئوریک. تعلق به امام حسین (ع) یک تعلق خاص نیست. حسین (ع) به نسل بشریت، فارغ از هر گونه دیدگاه و دین و مذهب تعلق دارد. " این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست."
مثالی می زنم: چندی قبل یکی از شبکه های تلویزیونی ماهواره ای، مصاحبه ای را از...... یکی از خوانندگان و نوازندگان معروف جنوبی کشورمان که اکنون مقیم فرانسه است، پخش کرد، وقتی از وی سوال شد که زیباترین و دلنوازترین صوت موسیقی برای شما کدام است، با سیمائی گرفته و صدائی لرزان گفت: صوت دمام در دسته های محرم، حیف که ایران نمی توانم، بروم و در دسته دمام زنی بکنم، این یک آرزو برای من شده است.
این نوع نگاه روشنفکر ایرانی به موضوع حسین(ع) و کربلا است. روشنفکر ما بی دین نیست، روشنفکر ایرانی حتی متزلزل در برخی امور شخصی مذهبی، وقتی به حسین و کربلا می رسد، خود را متعهد به حسین می داند، اما صد افسوس که فضا برای کار او مهیا نیست، تا بتواند، ایمان و اعتقاد خود به حسین(ع) را در قالب هنر سینما به نمایش عموم بگذارد.
امام حسین(ع) ابعاد شخصیتی والائی داشت، عظمت، جلال، بزرگی، جسارت و قیام او، دربردارنده ده ها سوژه ومطلب برای عرضه از طریق سینما برای مخاطبین نه تنها داخلی که حتی خارجی است، صلح طلبی، تمایلات انسان دوستانه، نگاه عاشقانه به فرزندان و خواهر، حمایت بی نظیراز یاران، فداکاری و شهامت بی مثال، شهادت مظلومانه و جانگداز فرزندان، یاران و نزدیکان، له شدن حقوق بشر در حادثه کربلا، ابعاد مختلف قیام و شهادت و اتفاقات بعد از آن و ده ها و صدها موضوع دیگر که دلیلی برای اشاره به همه آنها در اینجا وجود ندارد، از جمله موضوعاتی هستند که شایستگی کار روی خود را پیدا می کنند. لذا انتظار ورود روشنفکر ایرانی به این عرصه ها و ابراز ارادت خالصانه و صادقانه آنها به مولا و سرورمان انتظاری عبث و بیهوده نمی تواند، باشد، چه بسا نتیجه اقدام آنان، به مراتب بهتر و تاثیر گذارتر از کسانی خواهد بود که پول می گیرند و فیلم سفارشی می سازند!
در یک کلام باید گفت که سینما قبل از اینکه عرصه فعالیت ها و انتشار افکار روشنفکرانه باشد، عرصه جلب توجه و برآورده ساختن تمایلات و خواسته عموم در چارچوب خاص خود است. مردم به دنبال پاسخ به سوالات و مسائلی هستند که سینما می تواند در قبال آنها روشنگری داشته باشد، لذا سینمای ایران برای موفقیت بیشتر و برآورد ساختن خواست عمومی، باید زمینه آشتی روشنفکر با اسطوره های دینی و امکانات ورود آنان به مقوله های دینی را فراهم آورد و واقعه کربلا می تواند مهمترین عنصر آشتی روشنفکر با سینمای دینی تلقی گردد.