جستجو در سایت

1400/11/22 00:00

,من مهدی باکری نیستم!

,من مهدی باکری نیستم!
  1. موقعیت مهدی نخستین فیلم هادی حجازی فربامحوریت بخش مهمی اززندگی یکی از مهم ترین فرماندهان دوران دفاع مقدس شهید مهدی باکری است.فیلمی که فراتر ازانتظارها ظاهرشد وبدون شک یکی از بهترین فیلم های دفاع مقدس وجشنواره چهلم است .این فیلم موقعیت های زندگی مهدی باکری را در6 پرده به نمایش گذاشته است.فیلمی که عظمت وشکوه 8سال دفاع مقدس رو به زیبایی هرچه تمام ترشاعرانه به تصویر کشیده است. فیلمی بازبان آذری ولی نه قوم گرایانه بلکه تمامیت خواه درجهت اتحاد ملی ایران بزرگ است. این فیلم بانگاه انسانی سراغ شخصیت قهرمان داستان رفته است وجنگ رو ازپس انسان به ما معرفی می کندوبه دام شعارزدگی  وحذبی شدن نمی افتد.موقعیت مهدی روایتگرقهرمانی است که بدون آنکه بخواهد تلاشی کند قهرمان می شود مثل آدم های معمولی عاشق می شود اهل خانواده وهمسایه است بابچه ها ارتباط خوبی دارد کارهای معمولی می کند آرام ودرونگراست ولی چنان تاثیری براطرافیانش وجنگ می گذارد که هیچ گاه از یاد تاریخ بیرون نمی رود فرمانده ای که اولین نفر به میدان می رود وآخرین نفر هم حتی پیکرش بر نمی گردد واهل عقب نشینی نیست.  فیلم نامه این اثرنوشته ابرهیم امینی با سابقه درخشان درکارهای مهدویان و همچنین هادی حجازی فر با سابقه نوشتن فیلم آتابای است .فیلم نامه ای که شخصیت پردازی دقیقی دارد وهرکاراکتر روبه زیبایی ترسیم می کند ومخاطب را باشخصیت های داستان همراه می کند. فیلم بانوع روایت اپیزودیک با قصه های گوناگون که هربخش مکمل بخش دیگراست روایت می شود اپیزودهایی با یک تم که هریک مانند  دانه های تسبیح  بایک نخ به هم پیوسته در اختیارخط اصلی داستان قرارمی گیرند وتماشاگر رو پله پله به شخصیت قهرمان نزدیک تر می کند. موقعیت مهدی کنار ساختار اپیزودیک یک فیلم بیوگرافیک هم است که براساس مستندات به فرازونشیب زندگی یکی از فرماندهان جنگ می پردازد. دربخش اول:به زندگی خانوادگی وروابط شخصی مهدی باکری وبرادرش حمید باکری می پردازد وبه خوبی شخصیت مهدی وحمید روبه ما معرفی می کند روایتی که به زیبایی روابط خانوادگی وشخصی آنها ازنحوه خواستگاری وازدواج آنها تا اعزام به جبهه را به تصویر می کشد به طوری که ماهم  گویا به عنوان شاهد همراه مهدی باکری به خواستگاری می رویم وعاشق این نوع ارتباط بین آنها می شویم وهمراه مهدی وحمید روانه جبهه می شویم. در میانه داستان: یکی از درخشان ترین اپیزودها به عنوان من مهدی باکری نیستم رو می بینیم داستان 2 رفیق به نام خسرو ومحمد از یک روستا ومحله که به جبهه عازم شدند ودر لشکر 31عاشورا آذری زبان ها تحت فرماندهی مهدی باکری هستند. در این بخش صحنه های زیبای رفاقت آنها در روستا  را با یک ملودی مذهبی بی نظیر دروصف برادری حضرت عباس وامام حسین رو می بینیم که با  این  موسیقی رفاقت وبرادری  بین آنها روقشنگ حس می کنیم .وقتی خسرو برخلاف مهدی باکری که دستور داده حتی پیکر برادرش روهم برنگردونند الی با بقیه پیکرها  پیکر محمد رو برمی گرداند و زمانی که با اعتراض مواجه می شود می گوید من مهدی باکری نیستم جمله ای که با فیلم برداری و میزانسن دقیق از نیم رخ خسرو وقابی که اندازه قد خسرو گرفته شده است  این حس رو به زیبایی القا می کند که این حرفش به معنای اعتراض نیست بلکه او به اندازه مهدی باکری بزرگ نیست که کاراورا انجام دهد واین لحظه یکی از زیباترین سکانس های این فیلم است.  دربخش دشمن شناسی با یک سکانس درآوردن ساعت از دست جنازه دشمن به زیبایی وجه تمایز دفاع مقدس وجنگ روبا زیان تصویرمعنی می کند.درپرده آخر :شاهد شهادت سلحشورانه مهدی باکری هستیم و وقتی  پیکر او به آب می افتد انگار که آب اورا  مثل برادرش به آغوش می کشد دو قهرمانی که هنوز پیکرشان به وطن بازنگشته است. بازی های فیلم همه یک دست وماندگاربازی شده است فیلم برداری بی نظیری دارد که موقعیت وفضا می سازد وبه دام نوستالژیک بازی نمی افتد. موسیقی فیلم درخشان است وبا یک ملودی مذهبی و ترکیب با موسیقی محلی درخدمت برانگیختن حس وموقعیت داستان است.از نظراجرا به عنوان کار اول حجازی فر بسیار هنرمندانه کارگردانی کرده ولایق دریافت جایزه است.درمجموع  این فیلم یکی ازبه یاد ماندنی ترین  فیلم های دفاع مقدس است.                                                                                                                             

فیلم های مرتبط

افراد مرتبط