جستجو در سایت

1397/05/23 00:00

دختری تنها

دختری تنها

  فیلم(رُزِتا) محصول کشور فرانسه و ساخته برادران داردن در سال1999است و موفق به دریافت جایزه مهم نخل طلای کن شده است. داردن‌ها ساختن فیلم‌های داستانی و مستندشان را از اواخر دهه ۱۹۷۰ آغاز کردند، آنها اولین جایزه مهم بین‌المللی خود را هنگامی به دست آوردند که فیلم رزتا در جشنواره فیلم کن برنده نخل طلا شد. رزتا جایزه بهترین بازیگر زن آن جشنواره را نیز برای امیلی دوکن به ارمغان آورد. در سال ۲۰۰۵ داردن‌ها دومین نخل طلای کن را برای فیلم بچه به دست آوردند.

 برادران داردن در فیلم‌های خود سعی می‌کنند تا مخاطب را تا می‌توانند  به شخصیت اصلی نزدیک کنند. همچنین داردن‌ها سعی می‌کنند ذهن مخاطب را تنها به داستان اصلی فیلم متوجه سازند و برای همین از استفاده از صحنه‌های اضافه و همچنین خلق شخصیت‌هایی که به داستان زیاد کمکی نمی‌کنند پرهیز می‌کنند. نکته دیگری که در فیلم‌های داردن‌ها دیده می‌شود این است که سعی دارند در فیلم‌های خود فضای جامعه فرانسه را نقد کنند. برای درک این نکته در این فیلم کافی است که به رنگ‌بندی فیلم رُزِتا توجه کنیم. در این فیلم مدام از رنگ‌های آبی، قرمز و سفید استفاده شده است که رنگ‌های پرچم فرانسه هستند.

نکته بعدی فیلم این است که کارگردانان برای نزدیک‌تر کردن فیلم به واقعیت از کات‌های کمی استفاده کرده‌اند که این کار نه تنها صحنه‌ها را به فضای واقعیت نزدیک‌ترکرده بلکه باعث شده تا تمرکز مخاطب در صحنه‌ها حفظ شود.

در فیلم رُزِتا دوربین از همان ابتدا به چهره شخصیت رُزِتا نزدیک است و کلا در طول فیلم و در بیشتر صحنه‌ها نماهای کلوزآپ یا مدیوم کلوزآپ از چهره رُزِتا گرفته شده است و با این کار به مخاطب اعلام می‌شود باید با این شخصیت همراه شود و رفته رفته مخاطب به درونیات رُزِتا پی می‌برد و اعمال او برایش قابل درک می‌شود.

در صحنه‌هایی که تشنج بالاست از دوربین روی دست استفاده شده تا این تشنج موجود در صحنه‌ها بهتر به مخاطب منتقل شود. برای مثال در سکانس ابتدایی فیلم که رُزِتا سریع حرکت می‌کند، درها را به هم می‌کوبد و در انتها با کارفرمایش دعوا می‌کند دوربین روی دست به خوبی تنش موجود در صحنه را نمایان می‌سازد.

در اینجا باید به شخصیت‌پردازی رُزِتا پرداخت. رُزِتا دختری است که در حاشیه شهر و در یک کاروان زندگی می‌کند و کارش را از دست داده و به دنبال کار است و همچنین مادری دارد که از لحاظ روحی بیمار است و با مردان زیادی ارتباط دارد. رُزِتا نمادی از  قشر فقیر جامعه است. کسانی که رها شده‌اند و هیچ‌کس به فکر آن‌ها نیست(برای درک بهتر این نکته باید به رنگ لباس‌های رُزِتا در فیلم توجه کرد که همواره یکی از رنگ‌ها آبی، قرمز یا سفید در لباس‌هایش دیده می‌شود.) 

برای نشان دادن اینکه رُزِتا رها شده و درکی از شادی و در اجتماع بودن ندارد باید به سکانسی توجه کرد که رُزِتا برای شام به خانه پسری می‌رود که باهم دوست شده‌اند. در این سکانس وقتی پسر آهنگی می‌گذارد خودش شادی می‌کند اما رُزِتا نمی‌تواند شادی کند و حتی وقتی پسر می‌خواهد با او برقصد رُزِتا اصلا احساس خوبی ندارد و در جریان رقص حالش بد می‌شود.

اما نکته‌ اصلی‌ای که شخصیت رُزِتا را خاص می‌کند قانونی است که او از آن پیروی می‌کند. او با خود عهد کرده است تا به فساد کشیده نشود و همچنین او نمی‌خواهد کار خلافی برای بدست آوردن پول انجام دهد. رزتا دنبال کار است اما می‌خواهد یک کار قانونی انجام دهد اما ناموفق است و در انتها بالاخره اصل خود را زیر پا می‌گذارد و پسری که با او دوست شده بود را جلوی کارفرمای پسر لو می‌دهد و همین اقدام باعث می‌شود تا رُزِتا کار پسر را بدست آورد اما در انتها می‌بینیم که عذاب وجدان می‌گیرد و وقتی درمی‌یابد که در این جامعه نمی‌تواند با صداقت و درستی زندگی کند تصمیم به خودکشی می‌گیرد و برای اینکار برای اجاق گاز خانه کپسول گاز تازه‌‎ای می‌خرد تا اینگونه خودکشی کند. 

صحنه آخر فیلم که رُزِتا در حال حمل کردن کپسول آبی رنگ گاز به طرف خانه‌اش است دارای دو نکته قابل توجه است. اول اینکه رُزِتا با زحمت بسیار زیادی کپسول را حمل می‌کند و این به نوعی مجازاتی است که او باید برای زیر پا گذاشتن قانون خود تحمل کند. دومین نکته هم  این است که کپسول، آبی رنگ است و رنگ آبی از رنگ‌های پرچم کشور فرانسه است و به‌گونه‌ای بیان می‌شود این جامعه است که رزتا را می‌کشد.

فیلم رزتا نقدی است از جامعه. جامعه ای که افراد را به حال خودشان رها کرده و برای کمک به آنها کاری انجام نمی‌دهد


فیلم های مرتبط

افراد مرتبط