مقصد نهایی۶؛ بازگشت ترس از چیزهای عادی

مجموعه فیلمهای ترسناک «مقصد نهایی» (Final Destination) طی سالها به طرز استادانهای توانستهاند وسایل و موقعیتهای روزمرهای مانند تختهای سولاریوم، درایوینگ پشت کامیونهای چوببری، آسانسور، صندلی دندانپزشکی، یا حتی دستگاههای بدنسازی را به منبعی از وحشت همیشگی برای تماشاگران تبدیل کنند. حالا قسمت ششم این مجموعه با عنوان «مقصد نهایی: خطوط خونی» (Final Destination: Bloodlines) آمده تا نسل جدیدی از ترسهای غیرمنتظره را خلق کند.
فرآیند انتخاب "ترس روزمره"
طبق گفته زک لیپوفسکی، یکی از کارگردانان فیلم، فرآیند انتخاب این موقعیتهای ترسناک کاملاً پیچیده، چندساله و گروهی است. او میگوید:
«ما دور یک میز مینشینیم و میپرسیم: چه چیزهای روزمرهای را میتوانیم برای مردم خراب کنیم؟ چیزهایی که وقتی بعداً در زندگی میبینند، فوراً به یاد فیلم ما بیفتند.»
اما چالش بزرگ اینجاست: باید صحنهای خلق شود که قابل پیشبینی نباشد و در عین حال فیزیکی و واقعی به نظر برسد. صحنه مرگ در تخت برنزه در قسمت سوم نمونهای عالی از چنین ترکیب هوشمندانهای بود.
الهام از قسمتهای قبل
لیپوفسکی و تیمش هنگام ساخت قسمت ششم، از برخی مرگهای مشهور در قسمتهای دوم و پنجم الهام گرفتند. صحنه ژیمناستیک در قسمت پنجم الهامبخش سکانس باربیکیو در فیلم جدید شد — جایی که تنش از یک پیچ کوچک آغاز میشود و به مرگی وحشتناک منتهی میشود. یا در قسمت دوم، جایی که یک شخصیت به خاطر انداختن اسپگتی از پنجره، در نهایت با افتادن نردبان از راهپله و سوراخ شدن چشمش کشته میشود — اتفاقی که سازندگان آن را نمونهای عالی از "عدالت کارمایی" و پرداخت جزئیات میدانند.
لیپوفسکی حتی یک فایل اکسل عظیم درست کرده که در آن مرگهای تمام قسمتهای قبلی با دقت بررسی شدهاند.
ترسهای واقعی بازیگران و سازندگان
علیرغم ساخت یک فیلم ترسناک، تیم سازنده خود نیز ترسهایی دارند. آدام بی. استاین، دیگر کارگردان فیلم، میگوید به خاطر ترس از گیر کردن حلقه ازدواج در انگشتش، آن را با حلقه سیلیکونی جایگزین کرده است.
کایتلین سانتا خوانا (بازیگر اصلی) از وسایل حرارتی مو میترسد. دیگر بازیگران نیز ترسهایی مانند چرخگوشت، دریچههای استخر و حتی بنزین زدن بدون خاموش کردن خودرو دارند. اما عجیبترین ترس مربوط به بازیگر ریچارد هارمون است:«میترسم وقتی از تخته شیرجه به داخل استخر میپرم، در لحظه ورود به آب، کوسهای از در پنهانی وارد استخر شود و من را بخورد!»
منبع: slashfilm