گلشیفته فراهانی: زندگی ام را از صفر ساختم
ترجمه اختصاصی سلام سینما - گلشیفته فراهانی کاملا نمیدانست با امضا کردن قرارداد سریال علمی-تخیلی invasion خودش را در چه وضعیتی قرار خواهد داد. سریالی که پخش آن در شبکه اپل تیوی پلاس از جمعه آغاز شد.
فراهانی در تماسی اخیرا با نیویورک تایمز گفت:
«من هیچ ایدهای نداشتم، حتی نمیدانستم داستان سریال چه خواهد بود. من از آدمفضاییها سردرنمیآوردم. هیچچیز نمیدانستم.»
فراهانی در مورد شخصیتش در این سریال گفت: «به یاد دارم از سیمون کینبرگ (کارگردان) شنیدم که او قرار است یک آدم فضایی را با یک کارد بزرگ بکشد. من گفتم، داری شوخی میکنی؟»
فراهانی با ایفای نقش در فیلمهای اکشن ناآشنا نیست. او پیش از این در فیلم «یک مشت دروغ» به کارگردانی ریدلی اسکات و در «خارج کردن» هم بازی کریس همسورث بوده است.
با این حال شهرت جهانیاش را بازی در فیلمهایی با سبکهای متمایز ساخته است؛ فیلمهایی مانند «دربارهی الی» از اصغر فرهادی و «پترسون» از جیم جارموش، فیلمی که نقش همسر آدام درایور را بر عهده داشت.
جارموش در گفتگویی در مورد گلشیفته فراهانی گفت:«عاشق حضورش شدم. عاشق چشمان شیطنتآمیزش و بازیگوشی او شدم. به عنوان یک انسان روحیه بسیار مثبتی دارد.»
سابقهی کار فراهانی به این فیلمها محدود نمیشود. او یک تمثیل جهانیست که در هفتهی مد پاریس در ردیف اول مینشیند و مدل جواهرات کارتیر میشود. با این حال تنها کاری که فراهانی انجام نداده بود بازی در یک سریال تلویزیونی بود.
او گفت: «من یکی از آن دایناسورهایی بودم که به سینما و فیلم وفادار بود. من هیچ پیشنهادی را قبول نکرده بودم چرا که فکر میکردم میخواهم روح سینما را زنده نگه دارم.»
سیمون کینبرگ کارگردان سریال گفت: «این یک سریال در مورد هجوم موجودات فضاییست. اما در واقع در مورد اختلافات، آسیبپذیری و انسانیت شخصیتهاست. و این چیزیست که فراهانی میداند که چگونه در ان نقشافرینی کند.»
فراهانی که داوطلبانه و آزادانه مسیر گفتگو را به دست میگیرد از سفری که به تازگی به اسپانیا داشت گفت. سفری برای ماقات با خانوادهاش که از ایران به انجا آمده بودند. بعد از این وقفه، او برنامه دارد که به تعادل دادن هنر و گلوله برگردد، بازی در فیلمی از آرنود دسپلشین به همراه مارین کوتیلارد در دنبالهی فیلم «خارج کردن».
در زیر بخشیهایی از این گفتگو آمده است.
*در ابتدا به نظر میآید سیر داستانی شخصیت آنیشا تقریبا یک درام تکنفره شخصیست که درون یک فیلم بزرگتر اکشن است. دید شما هم به این شخصیت همین بود؟
من خیلی افتخار میکردم به نحوهای که داستان را در آنیشا شخصی میکنند. من یک نقطه ضعف نسبت به سینمای مستقل دارم: اگر درام کوتاه باشد برای من هم جذاب خواهد بود. این داستان ما هم کمی مثل آن است. من به این پروژه خیلی افتخار میکنم چرا که فقط یک سریال عامهپسند بلاکباستری نیست. چیز بیشتری در آن جود دارد. این سریال شگفتانگیزترین تجربه در تمام زندگی ام بود.
*یکی از اولین چیزهایی که در سریال میبینیم این است که آنیشا متوجه میشود همسرش به او خیانت کرده که صحنههای کم دیالوگی هستند که ما همهچیز از صورت شخصیت میخوانیم. بازی کردن آن چطور بود؟
زنانی مثل آنیشا در اطراف من زیاد هستند که بخاطر راحتی و نه ضرورت انتخاب کردهاند که مادرانی خانهدار باشند. من آنها را زیر نظر داشتهام پس بسیار خوب میدانم که چطور میخواهی همه را راضی نگهداری و فرزندان فوقالعادهای داشته باشی. و در آخر روز همه چیز اشباع و پرفشار به نظر میرسد. بنابراین من میتوانستم این حس را درک کنم.
خندهدار است، تنها یک دسته از بانوان هستند که به آنها حسادت میکنم. آنهایی که به تازگی همسری پیدا کردهاند و یک شبه احساس میکنند که دنیا را دارند. بعضی وقتها من مردی را دوست دارم تا فقط برایم یک ماشین یا خانهای بخرد. من زندگیام را از صفر به تنهایی ساختهام و به آنها حسادت میکنم. و دوستانم میگویند: «تونمیتوانی مثل آنها باشی». ولی من بودم که در ۱۴ سالگی به سختی کار میکردم.
تصویر جدید گلشیفته فراهانی در سریال «هجوم»
*چالش خاصی بود که در انتخاب تلویزیون با آن روبهرو شده باشید؟
خیلی چیزها بود. من فکر میکردم اپل قرار است برای خدا میداند که چه زمانی صاحب من باشد. البته چیزهای کاربردی نیز بودند، مثل اینکه ما تمام فیلمنامه را نداشتیم. در ابتدا فقط دو قسمت را داشتیم و از ادامهی قسمتهای دیگر بی خبر بودیم. نمیدونم آنها چطور میتوانند بدون داشتن تمام فیلمنامه پروژه را شروع کنند. آنها مجبور بودند من را آرام کنند چرا که من میگفتم: «چیزی که از من میخواهید دیوانگیست».
*در آخر به تو گفتند که اتفاقی برای آنیشا میافتد؟
من هیچ ایدهای نداشتم. فقط خیلی جزئی میدانستم که این شخصیت، که به او میگفتند قلب سریال، کسی است که قرار است کار دیوانهواری انجام دهد.
دو روز قبل از فیلمبرداری گفتم: بچهها میشه حداقل بدونم سریال در مورد چیه؟ و شروع کردم به دزدیدن فیلمنامه از دپارتمان گریم، چون آنها فیلمنامه را داشتند و من نداشتم. میگفتند قرار است فیلمنامه تغییر کند و من میگفتم مهم نیست. من فقط میخواهم بدانم که شخصیت به کجا میرسد.
*کار کردن با نویسندهها وکارگردان متفاوت چطور بود؟ تفاوت بزرگ سینما و تلویزیون چیست؟
من یادگرفتم به کارگردانم وفادار باشم. بنابراین تغییر کردن کارگردانان برای من مثل دائما تغییر کردن همسر بود و برایم کار سختی بود.
*شما تقریبا ۱۲ میلیون فالوور در اینستاگرام دارید. آن قسمت از زندگیتان را چطور مدیدیرت میکنید؟
صادقانه بگویم من ایدهای ندارم. با توجه به اینکه بسیار دیر به اینستاگرام آمدم، زمان زیادی از من گرفت تا بخواهم در آنجا فعالیت کنم. فکر میکنم کلید در صداقت و صادق بودن است.
اینستاگرام من پیچیدهست. چرا که تعداد زیادی دنبالکنندهی فارسیزبان و تعداد دیگری بینالملی هستند. برای کسانی که در تبعیدند، این مثل بودن در برزخ است. من فرانسوی نیستم اما ۱۳ سال است که خارج از ایرانم. پس مجبوری قارهای برای خود بسازی، با قوانین خودت و به نحوی برا خودت میشوی. من در کارم فقط فیلمهای عامهپسند بلاکباستری یا فقط فیلمهای مستقل کار نکردهام. من همیشه در حال حرکت بین دنیاها هستم اهل و گیر افتادن در یک ژانر خاص نیستم.
*البته به غیر از ژانر کمدی که تقریبا بجز فیلم فرانسوی کریسمس و شرکا به سراغش نرفتهاید.
چون خیلی بانمکم! به اندازهای که در خودم درام و تراژدی دارم درونم یک دلقک هم دارم. فیلمهایی داشتهام که در موقعیت بامزه بودهام اما دوست دارم که کاری انجام بدهم که در آن واقعا بامزه باشم، چون واقعا بامزه ام. اولین کسی که این را به من گفت ریدلی اسکات در فیلم یک مشت دروغ بود. او گفت: «بهترین صفت تو اینه که میتونی کمدی بازی کنی.» پس اره من امیدوارم که یک روز این اتفاق بیافتد.
گلشیفته فراهانی در ۱۹ تیر سال ۱۳۶۲ در تهران به دنیا آمد و کودکی خود را در محله یوسف&...