جستجو در سایت

1404/03/11 19:06

«دستاورد»های توقیف!

«دستاورد»های توقیف!
می‌توانیم روند توقیف محصولات تصویری و تبعات آن را در دهه‌های اخیر دنبال کرده و با احتمال بالایی حدس بزنیم که در ادامه قرار است با چه مسیری روبه‌رو باشیم. پاسخ، به‌سادگی، این است: همان مسیرِ سال‌های اخیر! مرور برخی از این تبعات خالی از لطف نیست.

توقیف سریال «سووشون» به کارگردانی نرگس آبیار، که این‌بار با بدعت مسدود کرد پلتفرم نمایش‌دهنده آن (نماوا) هم همراه بود، یک بحث قدیمی را برای بار چندم داغ کرد: توقیف، به‌خصوص در عصر دسترسی آزاد به اطلاعات، چه نتایجی به همراه دارد؟ همان‌طور که در فیلم «قصه‌ها» (رخشان بنی‌اعتماد) گفته شد، هیچ فیلمی برای همیشه در کمد نمی‌ماند. می‌توانیم روند توقیف و تبعات آن را در دهه‌های اخیر دنبال کرده و با احتمال بالایی حدس بزنیم که در ادامه قرار است با چه مسیری روبه‌رو باشیم. پاسخ، به‌سادگی، این است: همان مسیرِ سال‌های اخیر! این مسیر، بیش یا کم، شامل بخش‌های زیر است:

  1. فرصت‌طلبی

به سبک لیگ برتر فوتبال ایران که در آن تمام تیم‌ها (جز تیم قهرمان) اعتقاد دارند که مشکلات داوری باعث ناکامی‌شان شده است، در سینمای ایران (و به‌تازگی شبکه نمایش خانگی) هم دست‌اندرکاران بخش عمده‌ای از آثار ناموفق به اثرات سانسور و نگرانی توقیف بر سرنوشت آثارشان اشاره می‌کنند. بدیهی است که این بحث‌ها در اکثر موارد جدی نیست و صرفا برای ایجاد جنجال مطبوعاتی جهت دیده‌شدن بیشتر آن فیلم یا سریال یا به‌عنوان توجیهی برای شکست‌های بزرگ مطرح می‌شود. یکی از مشکلاتی که در سال‌های اخیر و به‌ویژه با گسترش تعداد رسانه‌های فعال در عرصه فرهنگ و هنر ایجاد شده است، سخت‌شدن کار تشخیص نمونه‌های اصل از بدل است. این اواخر، داستان جنجال‌های مرتبط با سانسور یا توقیف و در نهایت بازگشتن همه‌چیز به حالت اول (انگار نه خانی آمده و نه خانی رفته) آن‌قدر تکرار شده که دیگر به‌سختی می‌توان فهمید کدام اثر واقعا در معرض سانسور/ توقیف قرار دارد و عوامل کدام محصولات دارند پیاز داغ قضیه را زیاد می‌کنند. این ابهام ناشی از سازوکار نامشخصی است که انگار می‌توان هر فیلم یا سریالی را به آن چسباند.

  1. سرخوردگی

تکلیف آن دسته از آثاری که با بودجه عمومی ساخته می‌شوند مشخص است. عدم پخش به‌موقع این محصولات ضربه‌ای به سرمایه‌گذار نمی‌زند. با این وجود زمانی‌که بحث سرمایه شخصی مطرح است شرایط متفاوت است. شاید توقیف یک فیلم یا سریال، خواسته یا ناخواسته، منجر به نوعی برندسازی شود و ظرفیت‌های دیده‌شدن آن محصول را بالا ببرد اما ضررهای ماندن پشت خط نمایش (به‌خصوص اگر طولانی‌مدت باشد) می‌تواند هر سودی را تحت‌الشعاع قرار دهد. در دوره‌ای که ارزش پول ملی را حتی تا 24 ساعت آینده هم نمی‌توان پیش‌بینی کرد، خوابیدن سرمایه حتی برای یک یا دو ماه می‌تواند ضرر بزرگی به کسانی وارد کند که پول خود را پای تولید یک اثر سینمایی یا نمایش خانگی گذاشته‌اند. با این شرایط ناپایدار، روز به روز از تعداد افرادی که حاضرند چنین قماری انجام دهند کاسته می‌شود. در مورد عوامل تولید هم شرایط چندان متفاوت نیست. هر چند توقیف یک اثر ممکن است به شنیده‌شدن بیشتر اسم عوامل آن فیلم یا سریال در کوتاه‌مدت منجر شود اما دیده‌شدن آن‌ها در یک محصول مهم و پرسروصدا می‌تواند تاثیر مثبتی بر آینده کاری‌شان بگذارد و توقیف آن محصول این فرصت را از بین می‌برد. طبیعی است که بحث جنجال‌های رسانه‌ای و پدیده‌ای که می‌توان آن را «توقیف لحظه‌ای» نامید (ایجاد یک موج رسانه‌ای و سپس رفع توقیف در کوتاه‌ترین زمان) مشمول این گزاره نمی‌شود.

  1. تغییر مسیر

راه‌های تولید و انتشار محتوا آن‌قدر گسترش پیدا کرده است که دیگر سانسور و توقیف کارکرد قبلی‌اش را از دست داده است. البته این استراتژی حتی همان چهار دهه قبل هم کارآمد نبود. جوانان دهه 1360 می‌توانند صدها خاطره از دست‌به‌دست کردن نوارها، ویدیوها و دیگر محصولات غیرقانونی را یادآوری کنند! اما اگر در آن دوران اجرای سفت‌وسخت قوانین می‌توانست کار مردم را سخت‌تر کند، امروز دیگر در این حد هم نمی‌توان جلوی پیشرفت را گرفت. راه‌های درآمدزایی محصولات تصویری از راه‌هایی خارج از مجاری رسمی روز به روز گسترده‌تر و رسیدن به درآمد از طریق آن‌ها هم به همان نسبت ساده‌تر می‌شود. بنابراین یکی از نتایج تدریجی روند فعالی (همان‌طور که در سال‌های اخیر نشانه‌هایش را دیده‌ایم) ادامه کوچ گروهی از تولیدکنندگان محصولات و تصویری و گروه احتمالا بسیار گسترده‌تری از مردم به‌سمت محدوده‌های دیگر تولید، عرضه و تماشای این محصولات است.

 

آریا قریشی، سردبیر وبسایت سلام سینما

 


ارسال دیدگاه
captcha image: enter the code displayed in the image