10 فیلم برتر مل بروکس؛ به مناسبت 99 سالگی این اسطوره کمدی

ترجمه اختصاصی سلام سینما - مروا موسوی: مل بروکس یکی از نوابغ سینمای کمدی است که فیلمهایی دیوانهوار و درخشان با لحن منحصربهفرد ساخته است. به مناسبت 99 سالگی این کارگردان نابغه، مروری بر ده فیلم برتر او داشتهایم.
10. تاریخ جهان: قسمت اول (History of the World: Part I) - 1981
«پادشاه بودن حس خوبی دارد.»
بروکس در این فیلم ترکیبی از شوخیهای تصویری، لطیفههای پدرانه و استندآپهای سبک را در قالب چندین دوره تاریخی – از دوران غارنشینی تا انقلاب فرانسه – در هم میآمیزد. نتیجه کار یکدست نیست: بعضی قسمتها خوب از کار درآمدهاند و بعضی نه؛ بخش مربوط به رم باستان هم به طرز خستهکنندهای طولانیست. با این حال، قسمت موزیکال بیمزه اما خندهدار مربوط به قرون وسطی و تورکمادا واقعاً تماشاییست.
9. دوازده صندلی (The Twelve Chairs) - 1970
در شورویِ حوالی سال ۱۹۲۷، یک اشرافزادهی سابق، یک شیاد و یک کشیش به دنبال صندلیای گمشده میگردند که درونش جواهرات پنهان شده. دومین فیلم بروکس که اقتباسی از رمانی محبوب در روسیه است، در مقایسه با آثار دیگرش کند و سنگین جلوه میکند، حتی با وجود بازی اغراقآمیز و پرشور ران مودی، دام دلوییز و خود بروکس. متأسفانه فرانک لانگلا در نخستین نقش سینماییاش انتخاب اشتباهی بوده است.
8. رابین هود: مردان در جوراب شلواری (Robin Hood: Men in Tights) - 1993
نسخهی مل بروکسی از قهرمانسازی انگلیسی به سبک کوین کاستنر! کری الوئز در نقش رابین هود، دیو چاپل در اولین حضور سینماییاش در نقش یار غار او، و البته یک انحراف عجیب به قلمرو «پدرخوانده» که شامل دلوییز در حال ناز کردن یک مارمولک است! شوخیها سریع، سطحی و ابلهانهاند – ولی بعضیهایشان درست به هدف میخورند.
7. زندگی افتضاحه (Life Stinks) - 1991
بروکس نقش اصلی را در یک داستان اخلاقمدار بازی میکند که حالوهوایی شبیه فیلم کمدی «اماکن تجاری» (Trading Places) دارد: میلیاردر مغروری که شرط میبندد یک ماه میتواند در خیابانهای لسآنجلس دوام بیاورد. این کمدی درباره بیخانمانی شکست تجاری خورد، اما صداقت تحسینبرانگیزی دارد و چند شوخی بامزه مثل واکنش بروکس وقتی سرپناه مقواییاش را سیلاب با خود میبرد: «محلهمون رفت هوا!»
6. فیلم صامت (Silent Movie) - 1976
بدون هیچ دیالوگی و فقط با میاننویسهایی مثل «او واقعاً خداوندگار کارتنخوابهاست» (مورد علاقهی من!) و موسیقی و افکتهای صوتی، این فیلم متا-کمدیِ بروکس – که در آن خودش نقش کارگردانی هالیوودی را دارد که میخواهد یک فیلم صامت بسازد – حال و هوایی تجربی دارد. حضور کوتاه ستارهها جذاب است، و تانگوی بروکس با همسر واقعیاش، آن بنکرافت، بامزه و دلنشین.
5. اسپیسبالز (Spaceballs) - 1987
این تقلید از «جنگ ستارگان» ده سال دیر رسید، اما حالا از بسیاری از دنبالهها و اسپینآفهای رسمی آن سرگرمکنندهتر به نظر میرسد. سطح شوخیها را از روی اسمهایی مثل Dark Helmet، Dot Matrix و Yogurt میتوان فهمید! اما بازیگران (از جمله بیل پولمن و جان کندی) با انرژی بالا در این هرجومرج طنزآلود حاضر شدهاند. و خبر خوب اینکه: قسمت دوم «اسپیسبالز» در حال ساخت است!
4. اضطراب شدید (High Anxiety) - 1977
بروکس در نقش رئیس یک بیمارستان روانی که از ارتفاع میترسد، درگیر یک پروندهی قتل میشود، با کبوترها مواجه میشود و در صحنهای الهامگرفته از «روانی»، در حمام گیر میافتد – البته مهاجمش کسی نیست جز بری لوینسون آینده! این فیلم تقلیدی گاه درخشان از آثار هیچکاک است که در آن بروکس، مرزهای شکستن دیوار چهارم را تا نهایت ممکن پیش میبرد: در یکی از صحنهها، دوربین سوبژکتیو یادش میرود کجا باید نگاه کند!
3. زینهای شعلهور (Blazing Saddles) - 1974
این کمدی آشفتهی وسترن، جایگاه بروکس را بهعنوان وارث شوخیهای دیوانهوار سبک Hellzapoppin [فیلمی کمدی محصول 1941] تثبیت کرد – سالها پیش از اینکه «هواپیما!» [فیلم کمدی محصول 1980] از راه برسد. کلیوُن لیتل در نقش کلانتر سیاهپوستی بازی میکند که خودش را گروگان میگیرد. مدلین کان تقلیدی بینقص از مارلنه دیتریش ارائه میدهد و کابویهای باددار با صدایشان جایی ابدی در تاریخ سینما برای خود دستوپا کردهاند.
2. تهیهکنندگان (The Producers) - 1967
یک تهیهکنندهی ورشکسته (زیرو موستل) و یک حسابدار عصبی (جین وایلدر) نقشهای میکشند تا با ساخت یک شکست تضمینی در برادوی – نمایشی به نام «بهار برای هیتلر» – پول پارو کنند.
بروکس، در اولین تجربهی کارگردانیاش، مرزهای سلیقهی عمومی را درهم میشکند: از صنعت سرگرمی تجلیل میکند، از کلیشههای یهودی و دگرباشانه لذت میبرد، نازیها را به سخره میگیرد، و در ادامه با اقتباس موزیکال صحنهای از این اثر ثروت زیادی به دست آورد. همانطور که اولای منشی سوئدی میگفت: «گودداگ پُ دیگ!»
1. فرانکنشتاین جوان (Young Frankenstein) - 1974
اکنون فاصلهی زمانی ما از زمان اکران این ادای احترام شیرین بروکس به آثار کلاسیک یونیورسال، بیشتر از فاصلهی همان فیلم تا خود آثار اولیهی ترسناک دههی ۳۰ است. لحظات فراموشنشدنی زیادی دارد: هیولای زیپگردنی پیتر بویل که ترانهی *Puttin’ on the Ritz* را میخواند؛ زاهد نابینای جین هکمن؛ مغز "ابی نرمال"؛ و وایلدر در نقش اصلی که بینقص است. این فیلم یک کمدی کلاسیک شیرین و بامزه است که نمونهاش دیگر تکرار نخواهد شد – مگر آنکه بروکس، ساخت «فرانکنشتاین جوان 2» را اعلام کند!
منبع: گاردین