نقد و بررسی فیلم ترسناک مگان ۲: آیا هوش مصنوعی واقعا قصد جان ما را دارد؟

ترجمه اختصاصی سلام سینما – فریبا جمور: در این دنباله، مگان با روبات پیشرفته و درخشان به نام آملیا روبهرو میشود؛ فیلمی که در میانه موج جهانی هوش مصنوعی ساختهشده و شاید بیشازاندازه نسبت به این موضوع حساس و آگاه است.
بیش از نیمقرن پیش، فیلم «۲۰۰۱: یک ادیسه فضایی» مانیفست سینمایی پیشگام درباره هوش مصنوعی بود؛ جایی که شخصیت هال ۹۰۰۰ با صدای یکنواخت و گرفتهاش نماد فناوری رایانهای آینده به شمار میرفت. آنچه در آن زمان چندان روشن نبود، این بود که این فیلم قرار است تم اصلی صدها تریلر هوش مصنوعی را پیشبینی کند (بسیاری از آنها هنوز ساخته نشدهاند، اما صبر کنید، خواهند آمد). این تم هم چیزی نیست جز: «هوش مصنوعی آمده، و قصد جانتان را دارد».
بیشتر بخوانید:
حمایت همراه با نگرانی کارگردان فیلم ترسناک مگان از هوش مصنوعی | باید به تعادل برسیم
فیلم «مگان ۲» آن تم اصلی را به یک تریلر علمی تخیلی هشداردهنده با اکشنی سنگین و چهرهای جدی و عبوس تبدیل میکند؛ فیلمی که باوجود اغراقهایش، عمدتا روایتی مستقیم و بدون طعنه از تهدید هوش مصنوعی ارائه میدهد. البته جنبههای شبهتصنعی و فانتزی قسمت اول کاملا از بین نرفتهاند، چراکه فیلم جدید نیز بر مبنای تقابل دو اندروید خوشچهره شکلگرفته که گویی مدل لباس هستند. بااینحال، در این قسمت همهچیز با جدیت و بدون شوخطبعی آشکار دنبال میشود.
قاتل اصلی فیلم «مگان» دوباره زنده شده، اما این بار به قهرمانی بی طعنه و جدی تبدیلشده که بیش از هر زمان دیگری پرحرف است. درعینحال، یک ربات زننمای تازه به نام «آملیا» نیز وارد داستان شده است (مخففِ «اندروید خودمختار برای عملیات نظامی، لجستیکی و نفوذ» — فقط معلوم نیست چرا در اسمش عدد ۳ نیست!). آملیا در سکانس افتتاحیه بهعنوان یک آزمایش نظامی فوق سری ارتش آمریکا معرفی میشود که از کنترل خارج شده است. کدهای آملیا درواقع از دل برنامهنویسی مگان بیرون آمده، بنابراین این دو اشتراکات زیادی باهم دارند. بااینحال، مگان که پس از نابود شدن دوباره بازسازیشده، هنوز رگههایی از شوخطبعی در خود دارد، ولی آملیا کاملا خشک، نظامیوار و جدی است.
اگر از دنیای پیچیده فیلمهای ابرقهرمانی صرفنظر کنیم، دنبالهها _ آن نوع سنتی و کلاسیک که لزوما از ابتدا برای ساختشان برنامهریزی نشده بود _ معمولا به یکی از دو دسته تقسیم میشوند: یا سعی دارند جذابیت فیلم اصلی را عینا تکرار کنند، یا میخواهند سطح کار را جدیتر و بلندپروازانهتر بالا ببرند، درست مثل «نابودگر ۲: روز داوری». خودِ عنوان «مگان ۲» بهروشنی نشان میدهد که با نوع دوم طرف هستیم. طعنه ماجرا اینجاست که «مگان»، که در اوایل سال ۲۰۲۴ بهطور غیرمنتظرهای به موفقیت رسید، در اصل فقط یک فیلم کمخرجِ تفننی و خوشاقبال بود.
«مگان ۲» بهسادگی بهاندازه فیلم اول سرگرمکننده نیست. جرارد جانستون، که بار دیگر روی صندلی کارگردانی نشسته و این بار نویسندگی فیلمنامه را هم بر عهده دارد، بیتردید میداند چه میکند، اما اجازه داده بسیاری از عناصری که تماشاگران در فیلم نخست دوست داشتند، از مسیر داستان کنار بروند _ آن حالوهوای هوشمندانه/ ابلهانه فضای اغراقآمیز و طنزآمیز فیلمهای ترسناک کلیشهای که طعم جنونآمیزی داشت. دیگر خبری از آن ایده بکر نیست: یک اندروید عروسکی شیطانی که به آدمکش جانشین یک کودک هشتساله تبدیل میشود. در فیلم اول، مگان نوعی تمثیل طنزآمیز از وسایلی بود که برای سرگرمکردن بچهها به آنها پناه میبریم، اما به مرور بدل شد به یک آدمک رباتیکِ رقصبلد که استاد استفاده از میخکوب هم بود _ ترکیبی از هال، خواهر گمشدهای از خاندان اولسن، و چاکی.
در حالی که فیلم اول جلوتر از زمان خودش بود، «مگان ۲» در اوج انفجار هوش مصنوعی ساخته شده و کاملا از این موضوع آگاه است. فیلم جدید بزرگتر، طولانیتر، «بلندپروازانهتر» و برنامهریزی شده تا یک موضع مهم درباره هوش مصنوعی باشد. آلیسون ویلیامز با آن منطق شاداب و باوقار دوباره در نقش جمّا، خالق مگان، بازگشته و شخصیت او دچار نوعی توبه شده است. او در برنامههای گفتوگوی تلویزیونی به عذرخواهی پرداخته، کتابی با عنوان «اعتدال مدرن» نوشته (درباره روشهای محتاطانه استفاده از اسباببازیهای فناوری برای کودکان) و به شرکتی به نام مرکز فناوری ایمن پیوسته که هدفش محدود کردن استفاده از هوش مصنوعی است.
اما پس از همه این پشیمانیهای اغراقآمیز _ که به نظر من بیش از حد است _ جمّا میفهمد که بدن مگان ممکن است نابود شده باشد، اما برنامهای که به او زندگی بخشید هنوز فعال است. آملیا که به نظر میرسد از برنامهریزی خود فرار کرده و زندگی شرورانهای برای خودش یافته، اکنون تهدیدی برای صلح جهانی به حساب میآید. بنابراین جمّا که توسط مگان در یک آزمایشگاه زیرزمینی حبس شده (که خودش آرزوی بازگشت به زندگی را دارد)، قبول میکند مگان را دوباره فعال کند تا با این تهدید خطرناکتر مبارزه کند.
در ابتدا، جمّا برنامه مگان را در یک ربات معمولی کوتاهقد و ساده که مگان با تمسخر آن را «تلتابی» مینامد، بارگذاری میکند. اما مگانی که ما میشناسیم و دوست داریم، خیلی زود با یک ارتقاء بازمیگردد و از همیشه بیشتر شبیه یک عروسک متحرک جذاب به نظر میرسد. نقش او بار دیگر بر عهده امی دونالد است (که چهرهاش با جلوههای ویژه ترکیب شده) و جنا دیویس نیز صدای طعنهآمیز و شیرین او را به عهده دارد. مگان همچنان تیزهوش و سریعالقول است، اگرچه حالا آنقدر زیاد صحبت میکند که عملا به اندازه هر شخصیت انسانی روی پرده، انساننما شده است.
مگان با چشمان بزرگ و شیشهای و پوست مصنوعیاش، هنوز فقط حدود ۶۰ درصد واقعی به نظر میرسد، اما آملیا، هرچند بیشتر شبیه یک قاتل یکبعدی و کموکاز است، حدود ۹۵ درصد انسانی جلوه میکند. او که در یک گردهمایی تکنولوژی با لباسی طلایی و موهای بلوندی که روی شانههایش ریخته، حاضر میشود، یک سلاح جذاب است که توسط ایوانا ساخنو، بازیگر اوکراینیتبار، نقشآفرینی شده است؛ بازیگری که ترکیبی از روپال و بیبی آندرسون به نظر میرسد. وقتی آلتون اپلتون (جیمین کلمانت)، یک میلیاردر احمق و پرمدعا در حوزه تکنولوژی کاشت مغزی که روی لبه برش فناوری زندگی میکند (او دیگر نیازی به کامپیوتر ندارد؛ فقط… همه چیز را میبیند)، او را به کاخ بازیکنپسند خودش میکشاند، میتوانیم دلیلش را بفهمیم، اما سرنوشتش از پیش مشخص است.
آلتون به اندازه کافی شرور به نظر میرسد، اما یک تکنولوژیباز بدذات و خطرناکتر هم وجود دارد که کنترل توطئه فیلم را در دست دارد. این توطئه مربوط به یک برنامه ربات خانگی قدیمی از دهه ۸۰ میلادی است که تنها با... نشستن در یک خزانه به موجودی خائن تبدیل شده است. (ظاهرا کامپیوترها در یاد گرفتن نحوه تخریب خودشان ماهرند.) در کنار این، داستانی انسانی هم وجود دارد که حول محور جِماست که به دنبال رستگاری خود است و البته، سرنوشت کِیدی (با بازی وایولت مکگراو) را نیز پی میگیرد؛ همان دوست صمیمی مگان در فیلم اول. حالا کِیدی دوازده ساله شده و هنوز کسی است که مگان برنامهریزی شده تا از او محافظت کند، اما بیشتر زمانش را در حاشیه سپری میکند.
آیا «مگان ۲» مرتکب خطای مرگباری میشود وقتی که ربات شرور و عنوان فیلم اول را به قهرمانی دوستداشتنی تبدیل میکند؟ تا حدی، اما نه کاملا. او در اصل فقط کاری را انجام میداد که برایش برنامهریزی شده بود. و وقتی مگان با پوشش یک اندروید آسیایی در آن کنفرانس تکنولوژی نفوذ میکند، کاریزمایش کاملا نمایان است. محدودیت «مگان ۲» این است که تبدیل به نسخهای پرجزئیات و پیچیده اما سنگین و کمی دست و پاگیر از مفهوم مگان شده است. لحظاتی هست که دلتان میخواهد ببینید، مثل رقص رباتیک مگان روی صحنه، یا مبارزه اوجگیری که حول پرستش استیون سیگال میچرخد، یا مضحک بودن صحنهای که مگان با خواندن آهنگ «کار این زن» از کیت باش، جمّا را آرام میکند. اما شاید اینها کافی نباشد. «مگان ۲» در برخی لحظات سرگرمکننده و در برخی دیگر اغراقآمیز است. امیدواریم «مگان ۳» جسورتر، متفاوتتر و دیوانهوارتر باشد.
نویسنده: اوون گلیبرمن
منبع: ورایتی