فیلم بمب یک عاشقانه از تولد عشق در سایه موشکباران می‌گوید
اختصاصی سلام سینما – پارسا کمالی : در فیلم بمب: یک عاشقانه، با حضور بازیگران مطرحی چون لیلا حاتمی و پیمان معادی در نگاه اول به نظر می‌رسد با فیلمی مواجه هستیم که قرار است به داستانی عاشقانه میان این زوج آن هم در روزهای پر از موشک و آژیر قرمز سال 1366 بپردازد.
بیشتر بخوانید:
نگاهی دوباره به فیلم خانه دوست کجاست؟ | فیلمی که تاریخ مصرف ندارد
معرفی فیلم تنهای تنهای تنها ؛ فیلمی انسانی از چشمان دو کودک
فیلم سینمایی کیمیا با بازی درخشان خسرو شکیبایی | روایتی از جنگ پس از آتش بس
با این حال حتی با حضور چنین ستاره‌هایی می‌توان روی این موضوع تاکید کرد که این فیلم بیش از آنکه داستان ایرج (پیمان معادی) و میترا (لیلا حاتمی) باشد، روایتگر عشقی است که یک پسر بچه به نام سعید به دختر همسایه در سایه بمب‌های صدام پیدا می‌کند.
ایرج ناظم مدرسه همراه با میترا که یک معلم زبان است زندگی تلخی را در سکوت سپری می‌کند. آنها ارتباط چندانی با یکدیگر ندارند و به ندرت کلامی بینشان رد و بدل می‌شود. هر چند چیستی این سردی به درستی و به اندازه پرداخت نمی‌شود، اما موازی بودن این عشق از هم پاشیده با عشق کودکانه سعید به سمانه که از شهرستان به تهران آمده فضایی پر کشش را ایجاد می‌کند.
حضور شخصیت سعید و خرده روایت او کاملا توانایی این را دارد که تمام خرده روایت‌های دیگر را تحت تاثیر خود قرار دهد. به خصوص که سعید در حال تجربه عشقی کودکانه و شیرین است و سرخوشانه برای آنکه بتواند دختر همسایه را ببیند از صدام تشکر می‌کند که بمب‌هایش را بر سر تهران می‌ریزد؛ زیرا آژیر قرمز باعث می‌شود همه همسایه‌ها از جمله سمانه و خانواده‌اش به زیرزمین بیایند و سعید چند ساعتی را در کنار عشقش بگذراند. هر چند که کلامی بین آنها رد و بدل نمی‌شود و مخاطب نمی‌تواند بفهمد آیا سمانه هم چنین عشقی نسبت به سعید پیدا کرده یا نه.
بمب: یک عاشقانه زمانی مضمون انسانی‌اش را به شکل کامل بسط می‌دهد که ایرج نامه عاشقانه سعید به سمانه را می‌خواند و متاثر می‌شود. این مواجهه نقطه عطفی محسوب می‌شود و متاثر از آن رابطه سرد ایرج و میترا دچار تغییراتی شده و رنگ و بوی زندگی به خود می‌گیرد.
اما در کنار این عاشقانههای موازی، فیلم بمب: یک عاشقانه با تصویر کردن اوضاع مدارس در دوران جنگ و دهه شصت و همین‌طور خشونت حاکم در آن سعی می‌کند علاوه بر بازنمایی آن دوران، به فضای خشک مدارس و رویکردهای جاری در آن بتازد. هر چند که این بازنمایی لحنی شوخ‌طبعانه به خود نیز می‌گیرد و وجود این لحن در کنار فضای عاشقانه جاری در آن، جهانی متناقض و البته پرکشش را ایجاد می‌کند.
بمب: یک عاشقانه فیلم کامل و بدون نقصی نیست اما عشق پرشور و کودکانه سعید و همچنین لحن شوخ‌طبعانه‌ای که هر از گاهی خودنمایی می‌کند، در کنار موسیقی النی کاریندرو که برای برخی از بهترین آثار تئو آنجلو پلوس از جمله دشت گریان و ابدیت و یک روز موسیقی ساخته، منجر می‌شود که مخاطبان لحظات متفاوتی را حین تماشای این فیلم تجربه کنند.
لیلا حاتمی متولد ۹ مهرماه ۱۳۵۱ در تهران، هنرپیشه سینما و تلویزیون، مترجم و صداپیشه است.
پدرش، علی حاتمی کارگردان بزرگ سینمای ایران بود و مادرش زری خوشکام بازیگر است. لیلا حاتمی کار خود در سینما را با حضور در فیلم‌های پدرش آغاز کرد.
لیلا حاتمی یکی از برجسته‌ترین بازیگران زن ایرانی در جهان است و افتخارات مختلفی ازجمله: برنده سه سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر، برنده یک جایزه جشنواره بین‌المللی فیلم برلین، داوری در جشنواره فیلم کن و داوری در جشنواره فیلم ونیز دارد.