ستاره (باران کوثری) و نوید (نوید محمدزاده) در فیلم عصبانی نیستم! (رضا درمیشیان، 1392): عشق در روزگار خشم

نوید و ستاره در «عصبانی نیستم!» نمایندگان نسلی عاصی و بحرانزدهاند که هر چه زدهاند به در بسته خوردهاند و حالا این بغض باعث شده است تا آنها چارهای جز فریاد زدن نداشته باشند. نوید (با بازی برونگرایانه نوید محمدزاده) دانشجوی ستارهداری است که انگار بغضی دائمی گلوی او را میفشارد. در چنین شرایطی، حضور ستاره، تنها کورسوی امید زندگی او است. عشق میان ستاره و نوید نوعی مقاومت خاموش در برابر شرایط غیرمنصفانهای است که راه فراری برای آنها باقی نگذاشته است. در نگاهی بدبینانه، شاید آنها عاشق یکدیگر میشوند چون چاره دیگری ندارند و بدون وجود یکدیگر در این محیط دوام نمیآورند اما عشق آنها فقط ناشی از ناچاری نیست. آنها کنار هم پیش میروند تا نشان دهند در یک دوره تاریک و غمبار هم میشود امیدوار ماند و منفعل نشد. عشق دو شخصیت اصلی «عصبانی نیستم!» احتمالا یکی از عملگرایانهترین تصاویری است که در سینمای سالهای اخیر ایران از یک رابطه عاطفی دیدهایم.