کدام روز واقعه بهتر است: فیلمنامه بهرام بیضایی یا فیلم شهرام اسدی؟

«روز واقعه» هنوز هم مهمترین دستاورد تاریخ سینمای ایران در به تصویر کشیدن یک واقعه مرتبط با عاشورا است. این فیلم، که دومین تجربه کارگردانی شهرام اسدی در عرصه فیلمهای بلند محسوب میشد، با فیلمنامهای از بهرام بیضایی ساخته شد. بیضایی فیلمنامه «روز واقعه» را سالها قبل نوشته بود اما هرگز نتوانست اجازه ساخت آن را به دست بیاورد و در نهایت شهرام اسدی عهدهدار این امر شد. همین جابهجایی ناخواسته باعث جلب نظر منتقدان شد و عدهای در زمان اکران فیلم به مقایسه فیلمنامه بهرام بیضایی و نسخه نهایی «روز واقعه» پرداختند. نظر اکثر آنها این بود که نبود بهرام بیضایی تاثیری منفی بر کیفیت نهایی گذاشته است.
بیشتر بخوانید:
چهرههای شاخص عاشورایی در سینمای ایران؛ از سفیر تا رستاخیز
کارنامه سینما و تلویزیون در پرداخت به واقعه عاشورا
بهعنوان مثال مسعود پورمحمد در شماره 171 ماهنامه فیلم (نوروز 74) که به بررسی فیلمهای نمایشدادهشده در سیزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر اختصاص داشت، ضمن اشاره به اهمیت «روز واقعه» در سینمای ایران به این اشاره کرد که اگر بهرام بیضایی علاوه بر فیلمنامهنویس در سمتهای دیگر (مثل مشاور کارگردان) حضور مییافت، نتیجه به مراتب بهتری به دست میآمد. همچنین در نظرسنجی ماهنامه فیلم از منتقدان خود در همین شماره، فیلمنامه بهرام بیضایی با اختلاف قابل توجهی نسبت به گزینه بعدی عنوان بهترین فیلمنامه جشنواره سیزدهم فجر را از آن خود کرد درحالیکه خود فیلم در رتبه پنجم بهترین فیلمهای جشنواره قرار گرفت.
بعد از اکران عمومی فیلم در ماههای ابتدایی سال 74، منتقدان بیشتری پای مقایسه متن مکتوب بیضایی و نسخه تصویری اولی اسدی را پیش کشیدند و اولی را در جایگاه برتر قرار دادند. بهعنوان مثال طهماسب صلحجو در شماره 175 ماهنامه فیلم (20 تیر 1374) این ایراد را به کار شهرام اسدی در مقام کارگردان وارد دانست که شکل اجرایی فیلم با جنس متن نوشتهشده همخوان نیست و برخلاف بیضایی بسیار تابع قراردادها و کلیشههای گاه نخنماشده است.
مجید اسلامی هم با بررسی فیلم از جنبههای مختلف به این میپردازد که نسخه نهایی «روز واقعه» ذرهای از شور و کشش فیلمنامه بیضایی را در خود ندارد. او بهعنوان مثال به بازی علیرضا شجاعنوری اشاره میکند. بهنوشته اسلامی، شجاعنوری با تسلط یک شخصیت نمونههای فیلمهای مذهبی-حماسی آشنا برای تماشاگر را بازی میکند درحالیکه شخصیت اصلی فیلمنامه بیضایی چنان شخصیتی نیست و اتفاقا جستوجوگری در مسیر حقیقت است که باید شک در جانش افتاده باشد و بهتدریج به یقین برسد. او باید حیرتزده شود، آشفته شود، از ته دل فریاد بزند (و در فیلمنامه هم به این موارد اشاره شده است) اما در فیلم هرگز چنین نیست. اسلامی همینطور مثالهایی از کارگردانی، موسیقی و صدا در فیلم ذکر کرد که از دید او نسخه اسدی از «روز واقعه» را در جایگاهی پایینتر از متن بیضایی قرار میدادند.
با توجه به این توضیحات مشخص میشود که از دید منتقدان، فیلمنامه بیضایی نقشی بسیار مهم در موفقیت و ماندگاری «روز واقعه» ایفا کرده است و شاید اگر خود بیضایی فرصت ساخت این فیلم را پیدا میکرد، امروز با فیلم شاخصتری روبهرو بودیم. هر چند فیلم در تماشای دوباره کماکان جزییات قابلتحسینی از نظر کارگردانی دارد و زیر سوال بردن تمام و کمال کار شهرام اسدی در مقام کارگردان هم منصفانه نیست.