نجات در چرخه مرگ: توضیح پایان فیلم Until Dawn

ترجمه اختصاصی سلام سینما - نگار رعنایی: فیلم «تا سپیدهدم» (Until Dawn) که از بازی ویدیویی محبوبی به همین نام الهام گرفته شده، این روزها در فهرست پربینندهترین آثار نتفلیکس قرار دارد. این اثر به کارگردانی دیوید اف. سندبرگ و نویسندگی گری دابِرمن و بلر باتلر، با وجود شباهتهایی به بازی، روایت و ساختاری کاملاً متفاوت ارائه میدهد؛ روایتی پر از هیولا، حلقههای زمانی، رواندرمانیهای مرگبار و ترسهای درونی.
ماجرای گمشدن مرموز دره گلور
کلور (با بازی الا روبین) برای یافتن خواهر گمشدهاش، ملانی، راهی منطقهای دورافتاده به نام «دره گلور» میشود؛ جایی که پس از مرگ مادرشان، ملانی برای آخرین بار در آن دیده شده است. او همراه با دوستپسر سابقش، مکس، و چند دوست دیگر این سفر را آغاز میکند. آنها پس از توقفی در پمپ بنزینی مشکوک، به شهری متروکه میرسند و شب را در مرکز بازدیدکنندگان سپری میکنند.
مهمان ناخوانده و قتلهای پیاپی
همه چیز بهسرعت رنگ ترس به خود میگیرد. نشانههایی عجیب از حضور ملانی دیده میشود و خیلی زود، یک قاتل نقابدار به جان گروه میافتد و همه را میکشد... اما این پایان نیست.
حلقه زمانی؛ مرگ دوباره و دوباره
گروه دوباره زنده و شب از نو آغاز میشود، اما با تغییراتی وحشتناک. هر شب، نوعی جدید از ترس و فاجعه بر سر آنها نازل میشود: جنزدگی، سوختن ناگهانی بدنها، کابوسهای روانی و در نهایت، درگیری با موجوداتی موسوم به «وندیگو» — هیولاهایی انساننما که از گرسنگی افراطی زاده شدهاند.
راز پشت پرده: دکتر هیل، روانپزشک شیطانی
در یکی از تکرارها، گروه متوجه میشود که مرد پمپ بنزینی، در واقع دکتر هیل است. روانپزشکی که پس از حادثهای در معدن، به شهر آمده تا به بازماندگان کمک کند، اما به جای آن، آزمایشهای روانی وحشتناکی روی آنها انجام داده است. هیل معتقد است که ترس شدید میتواند روان انسان را دگرگون کند، و برای اثبات این موضوع، بیماران را در شرایط جهنمی قرار میدهد.
هیولاهایی که دوستان با آنها مواجه میشوند، نماد ترسها و آسیبهای روانی کلور هستند: قاتل نقابدار نشانگر ناتوانی، جادوگر نماد سرکوب روانی، و سوختن نماد خودویرانگری.
پایان فیلم: نجات یا چرخهای بیپایان؟
در نهایت، کلور موفق میشود دکتر هیل را فریب داده و او را وادار کند از آب آلوده بنوشد؛ و این باعث انفجار بدنش میشود. حالا که او مرده است، گروه از چرخه زمانی آزاد میشود و با طلوع خورشید، از ویرانی بیرون میآیند.
اما فیلم با صحنهای نهایی مرموز به پایان میرسد: دوربینهای امنیتی دکتر هیل فعال میشوند، و یک کابین چوبی جدید در مکان متفاوتی را نشان میدهند؛ جایی که قربانیان جدید وارد آن میشوند. آیا آزمایشهای دکتر هیل ادامه دارد؟ آیا مرگ او پایانی برای این کابوس بوده است؟
وندیگوها در فیلم «تا سپیدهدم» چه هستند؟
در فرهنگ بومی اقوام آلگونکین، وندیگو موجودی افسانهای است که بهدلیل گرسنگی افراطی، به انسانخواری کشیده میشود. در فیلم، وندیگوها قربانیان آزمایشهای روانی دکتر هیل هستند که عقل و انسانیتشان را از دست دادهاند. گرچه در بازی ویدیویی، این هیولاها محور داستان بودند، اما در فیلم، بهنظر میرسد صرفاً برای اشارهای به بازی گنجانده شدهاند، بیآنکه با خط اصلی داستان هماهنگ باشند.