آئینها در حال فراموشی هستند؛ نیاز نیست مخاطب مثل کارگردان فکر کند

سیروس کهورینژاد بازیگر و کارگردان تئاتر و تلویزیون که این شبها نمایش «چهلگیس» را در حوزه هنری به صحنه برده است در گفتگو درباره موضوع این نمایش توضیح داد: این نمایشنامه به شخصیتی به نام «چهلگیس» و افسانههایی که پیرامون او شکل گرفته میپردازد. گروهی دیو به محل زندگی «چهلگیس» حمله میکنند و او با داشتن قدرتی ماورایی و طبیعی، دیوها را شکست میدهد و در جنگل نابود میکند. اما در این میان دیوی عاشق او میشود. در بخش جنوب داستان، دختری به نام صفورا وارد ماجرا میشود و پس از دزدیده شدن «چهلگیس» اهالی روستا سعی میکنند تا صفورا را به جای او به عروسی با دیو ببرند.
وی در رابطه با بهرهگیری از آئینهای ایرانی در این نمایش عنوان کرد: به نظر من، نمایش باید ایرانی باشد و برای تماشاگر ایرانی، روایت یک قصه ایرانی بهتر از داستانی خارجی است. ما بسیاری از آئینها و کهنالگوهای خود را داریم که در حال فراموش شدن هستند و این کار، در واقع تلاشی است برای احیای آنها. در تولید فرهنگی، قصد من و محمد چرمشیر این است که تماشاگر به کسی تبدیل شود که بتواند با خیال خود شروع به نوشتن نمایش کند. نمایش ما بر پایه قصههای خیالانگیز است؛ همه قصه را به تماشاگر ارائه نمیدهیم، بلکه بخشی از آن متریالی است برای ساختن و بازخوانی کهنالگوها و یادآوری آنچه در ذهنش فراموش شده است. ما روزمرگیها را بازخوانی و فرهنگ را با این شیوه احیا میکنیم.
به جای گفتار به سراغ تصویر رفتیم
کهورینژاد در رابطه با ویژگیهای اجرایی این نمایش گفت: در کار با مسائل فلسفی و برخی مسائل مربوط به تئاتر تجربی جهانی، روبهرو شدیم که ما را واداشت به آئینهای خودمان بپردازیم و از طریق نشانهها و زبان بدن، کمتر به سراغ گفتار برویم. تصویر در این نمایش بسیار گویا است. وقتی من با شما گفتگو میکنم، تصویری در ذهنم وجود دارد که میخواهم آن را با واژهها و ادبیات فارسی و جملهبندی و دستور زبان فارسی به شما منتقل کنم و شما از طریق این واژهها، به ذهن خود رجوع میکنید و آن را پردازش میکنید. این پروسه، خلق معنا در ذهن شما را رقم میزند.
وی افزود: چگونه تصویر، از طریق زبان شکل میگیرد و دوباره به تصویر تبدیل میشود؟ آیا واژههای من و بانک واژگانی من کافی است تا یک گفتمان موسیقایی ایجاد کنم و بتوانم به شما توانی بدهم که تصویری در ذهن خود خلق کنید؟ اگر تعداد واژگان شما محدود باشد یا نشانههای فرهنگی و گفتاری شما متفاوت باشد، این معناگرایی دچار نقص میشود به عنوان مثال، اگر مخاطب اهل کردستان یا تبریز باشد، تصاویر ذهنی او از افسانهها متفاوت است. من زمانی که درباره ماه صحبت میکنم، تصویری که در ذهن او شکل میگیرد، با تصویر من متفاوت است.
برخلاف سمبولیسم، در این نمایش امید احساس میشود
کارگردان نمایش «چهلگیس» اظهار کرد: ما قصه را به عناصر نمایشی و تصویری تبدیل کردیم. در این تبدیل، بسیاری از جزئیات و کنکاشها اهمیت دارد. ما در دل نمادها و نمادپردازیها حرکت میکنیم. این نوع کار، کار نشانهشناسی است. نمیتوان آن را سمبولیسم نامید، زیرا سمبولیسم معمولاً به مرگ ختم میشود، اما نمایشهای ایرانی ما، امید را نیز منتقل میکنند. هدف ما این است که تماشاگر تصویر را ببیند و برداشت آزاد خود را داشته باشد، بدون آنکه مجبور شود همانطور که کارگردان یا نویسنده میگوید فکر کند. این احترام به تماشاگر است.
کهورینژاد در پایان با اشاره به آئین نقالی در ایران عنوان کرد: نمایش ایرانی، مانند تعزیه، اغلب با تصویر ساده و نمادگرایانه ارتباط برقرار میکند این نوعی توانگری انسانی و تخیل خلاق است. نقال در لحظه همه این نقشها را بازی میکند و تماشاگر را مجذوب میکند. این تجربه شبیه شرکت در یک آئین کهن است؛ تماشاگر تمام کهنالگوها و الگوهای ذهنی خود را به کار میگیرد و به گذشته، حال و آینده سفر میکند. تنها چیزی که میتوان به آن اعتماد کرد، خود هنر است.
نمایش «چهلگیس» از ۱۲ شهریور تا ۴ مهر هرشب ساعت ۱۹ در تماشاخانه مهر حوزه هنری روی صحنه میرود.
عوامل اصلی این نمایش عبارتند از نویسنده: محمد چرمشیر، کارگردان: سیروس کهورینژاد و بازیگران: سیروس کهورینژاد، حمید رمضانی، زهره محمودی، مرجان امینیراد، کیانا نامدار، سیدمحمدحسین صالحی، نیلوفر زمانی، رهام داداشی، نگار شهبازی، علیرضا واحدی، محمدحسین کلانتری، الیکا تصدیقی، دیانا نامدارنیا، یسنا سورانی و محدثه امیریان.
در خلاصه داستان این نمایش آمده است: جمعه به دنبال گم شدن صفورا، به خانه چهلگیس میرود. درپی ازدواج چهلگیس و دیو، دختر تاریکی چهلگیس را میدزدد، اهالی روستای چهلگیس، برای ازدواج، صفورا را به عنوان عروس به مراسم ازدواج دیو میبرند.
عکسها از روزبه و مسعود کهورینژاد است.
منبع مهرنیوز