اختلاف داوران ونیز بر سر برنده شیر طلایی

شایعاتی از جشنواره ونیز درباره ا اختلاف نظر میان داوران به گوش رسیده که ظاهراً با مشاجرات داغ همراه بوده است. یکی از اعضای داوران فرناندا تورس امروز ویدیویی منتشر و بازگشت خود را اعلام میکرد، که نشان میدهد او در مراسم اهدای جوایز حضور نخواهد داشت. گفته میشود این اختلاف نظر درباره اهدای جایزه شیر طلایی به فیلم «صدای هند رجب» ۲ در برابر ۵ است و این احتمال را افزایش میدهد که یکی از دو مخالف، رئیس داوران، الکساندر پین، باشد. ، اما برخی گمان میکنند که اقلیت مخالف جایزه به فیلم کوثر بن هنیه ممکن است در برابر اعطای جایزه به فیلی با موضوع غزه مقاومت کند.
به گزارش دنیای تصویر آخرین فیلم انیدی، «دوست ساکت»، در ونیز به نمایش درآمد و تاکنون نقدهای بسیار خوبی از آن منتشر شده است. ایندیوایر، ، ورایتی، دِرپ
اکنون هر 21 فیلم بخش مسابقه در ونیز به نمایش درآمده است – چه فیلمی برنده شیر طلایی میشود؟ بهترین گزینه «صدای هند رجب» ساخته کوثر بن هانیه خواهد بود، فیلمی ترکیبی با محوریت غزه که به قتل یک دختر فلسطینی میپردازد. به نظر میرسد منتقدان به فیلم «چاره دیگری نیست» ساخته پارک چان-ووک تمایل دارند که در متاکریتیک امتیاز 88 را کسب کرده است.
از دیگر مدعیان میتوان به «وصیتنامه آن لی» ساخته مونا فاستولد، یک فیلم شبهموزیکال خیالپردازانه درباره مذهب، و «خانهای از دینامیت» ساخته کاترین بیگلو اشاره کرد که منتقدان آمریکایی/بریتانیایی به شدت از آن تمجید کردهاند.
لوئیجی لوکاتلی، روزنامهنگار برجسته ایتالیایی، درباره بن هنیه، که فیلمش امتیاز ۸۴ در متاکریتیک دارد، استدلال میکند که نمایش آن در بخش مسابقه «ناعادلانه» بوده است، زیرا موضوع آن به تنهایی تقریباً تضمینکننده نامزدی شیر طلایی قبل از اینکه کسی آن را دیده باشد، بوده است.
«اشتباه، قرار دادن آن در بخش مسابقه بود که شرایط آشکارا ناعادلانهای را برای سایر فیلمها ایجاد کرد. این فیلم باید جداگانه و به عنوان یک رویداد ویژه نمایش داده میشد. در عوض، داوران اکنون خود را تحت فشار (نه باجگیری، بلکه نزدیک به آن) میبیند: اگر شیر طلایی را به فیلم صدای هند رجب ندهند، در معرض خطر متهم شدن به بیتفاوتی اخلاقی، چشمپوشی از فاجعه غزه، تبانی با دشمن، نازی-صهیونیسم و چه کسی میداند چه چیزهای دیگری قرار میگیرند. طبیعتاً، این موضوع به بحثبرانگیزترین موضوع اینجا در لیدو تبدیل شده است. من مخالفم – معتقدم که این فیلم شایسته جایزه نیست. اما به من گفته شده که پیامش آنقدر مهم است که هر ملاحظه دیگری باید در اولویت دوم قرار گیرد یا حتی کاملاً از بین برود. ببخشید، من موافق نیستم.»
«نظر من این است که اول و مهمتر از همه، فیلمسازی باید توسط داوران ارزیابی شود. آیا فیلم فقط یک اثر کنشگری است یا یک اثر هنری نیز هست؟ آیا از موضوع خود فراتر میرود و از نظر هنر، فرم و بینش به چیزی ماندگار دست مییابد؟ زیرا اگر این اتفاق نیفتد، ما دیگر سینما را قضاوت نمیکنیم – ما سیاست را در لفافه تصاویر متحرک قضاوت میکنیم. درست مانند نخل طلای «فارنهایت ۹/۱۱»، این جایزه به یک بیانیه تبدیل میشود، نه به رسمیت شناختن یک دستاورد سینمایی.»