جستجو در سایت

1396/06/25 00:00

مرز بین لوده بازی و کمدی

مرز بین لوده بازی و کمدی

من و شارمین، همان چیزی را به مخاطب ارائه می کند که کارگردان اثر، بیژن شیرمرز، چندی پیش در طول مصاحبه خبری گفته بود: «من و شارمین ، فیلمی تجاری و بدسلیقه نیست بلکه آن را حساب شده و با فیلمنامه‌ای دقیق،قصه‌گو و کلاسیک ساختیم که چه در جشنواره و چه در اکران عمومی مخاطبان را به سوی خود جذب خواهد کرد». مشکل حرف ایشان یک جاست؛ اينكه من و شارمین در هیچ جشنواره ای مخاطب را به سوی خود جذب نمی کرد و همان بهتر که در جشنواره ها دیده نشد. فیلم برای مخاطب عام ساخته شده و داستان سرراست و ساده‌اش و همچنين انتخاب بازیگران برای چنین فیلمی،کمی با سایر فیلم‌های این ژانر سینمای ایران فرق دارد. فرقی که احتمالا به ‌دليل همان تفاوت اندک من و شارمین با سایر آثار است.

داستان فیلم

تینا (با بازی ویشکا آسایش) ، دختری خرافاتی است که بنا به توصیه های عمه رمالش (با بازی گوهر خیراندیش) ،منتظر فردی به نام شارمین کوپال اصل نشسته تا به زندگی‌اش وارد شود و با او ازدواج کند. به همین جهت تمام خواستگارهایش را رد کرده و تلاش های برادرش،مانی (با بازی مجید صالحی) و زن برادرش (با بازی سحر قریشی) توفیری در عوض کردن عقیده اش ندارد. تا اینکه از طریق فیس‌ بوک با فردی به این نام آشنا شده (با بازی پژمان بازغی) و با او قرار ملاقات می‌ گذارد. شروع ملاقات این دو که به تعبیر تینا دو نیمه گمشده یکدیگر در این جهان هستی هستند سرآغاز ماجراهای داستان فیلم را تشکیل می دهد.

نمره ناپلئونی فیلم

من و شارمین به چند دلیل فیلم قابل احترامی محسوب مي‌شود. از مهم‌ترين دلايل آن مي‌توان سوژه اصلی فیلم یعنی نقد و مبارزه با خرافه گرایی که مساله بسیار مشکل‌سازی برای بعضی از خانواده ها شده است را نام برد.(البته این روزها فیلم پریناز را نیز در گروه هنر و تجربه به اکران داریم که بسیار بهتر و حرفه ای تر به این مساله پرداخته است).خرافه گرایی در این فیلم به هجو کشیده شده ولی این شوخی‌ها به حدی نیست که فیلم را تبدیل به یک اثر سینمایی لوده بازی کند. دومین دلیل احترام به فیلم هم در همین موضوع جا می گیرد. من و شارمین برخلاف فیلم های دیگر کمدی خانوادگی سال های اخیر، یک فیلم کمدی سخیف نیست و به شعور مخاطب خود توهین نمی‌کند. کارگردان تا حدودی توانسته از هدر رفتن اثر و تبدیل آن به یك کمدی بی ارزش دوری کند . انتخاب بازیگران نیز به خوبی صورت گرفته و به ویژه کاراکتر عمه غیبگو که انگار برای شخص گوهرخیراندیش نوشته شده است. البته ویشکا آسایش، بازی نامیزانی از خود به جا گذاشته و همین مساله به فیلم کمی لطمه زده است. از آن سو انتخاب بازیگران فرعی و البته گزینه سحر قریشی که تا به این لحظه هنوز از حل مساله چرایی بازیگر شدن ایشان به شخصه رنج می‌برم با بدسلیقگی انجام شده است. اشکالات فیلمنامه به حدی واضح است که حتی کودکان داخل سینما در حین پخش فیلم با صدای بلند نسبت به آن اعتراض می کردند. اینکه به‌طور مثال در سکانسی که در روز روشن ضبط می‌شود مجید‌صالحی ، زوج عاشق فیلم را براي صرف شام به داخل خانه دعوت مي‌كند! یا اینکه برادر تینا ماشین او را نمی‌شناسد و از فاصله دو قدمی آن رد شده و متوجه او نمی شود و یا جایگزینی بدلکار به جای سحر قریشی در سکانس پرش از میله های خانه که به وضوح حس می‌شود. مشکلات مشخصي از این قبیل در طول فیلم بسیار دیده می شود و به ارزش آن خدشه وارد کرده است.در واقع من و شارمین ، اثری نیست که بتوان آن را زیاد مورد کنکاش قرار داد. کارگردان و تیم احتمالا خودشان نيز می‌دانند که فیلمی برای مخاطب عام ساختند و به زعم تمام ایرادها، برای خانواده ها فیلم قابل تحملی خواهد بود. کمتر بودن شوخی های مستهجن که امروزه در بيشتر فیلم ها دیده می‌شود و استفاده از بازیگران آشنای تلویزیونی و سینمایی در کنار هم و همه و همه منجر به این شده که من و شارمین برای خانواده ها گزینه مناسب تری باشد؛ هرچند هنوز تا مرز یک فیلم خوب خانوادگی فرسنگ‌ها فاصله دارد.