مختارنامه ، حماسه ی پرشکوه

کم تر سریالی را میتوان نام برد که پس از نمایش چند باره ، همچنان خریدار داشته باشد ؛ آن گونه که مخاطب تمام قصه را بداند و بسیاری از سکانس ها را از بر باشد ، ولی باز به شوق لمس هنر ، عاشقانه به تماشای اثر بنشیند.
«مختارنامه» چنین است. به عقیده ی نگارنده ، این سریال ، بهترین و فاخرترین و شکوهمندترین محصول صدا و سیمای ایران است. آخرین بازپخشش هم در شبکه آی فیلم با استقبالی چشمگیر روبرو شد ؛ چنان که در کوچه و بازار و دیگر مجامع ، نقل دیالوگ های مختارنامه به گوش می رسید.
دست مریزاد داوود میرباقری ! دست مریزاد که بر قلّه ی سریال های تاریخی تلویزیون ایستاده ای و «امام علی» و «مختارنامه» با همه ی رخدادهای تلخ و شیرینشان ، در حافظه ی این مردم ماندگار شده اند. دست مریزاد که حاصل طبع تو ، بهانه ای شد برای کنار یکدیگر نشستن و یک فیلم خوب از تلویزیون دیدن ؛ چیزی که مدت ها در حسرتش بودیم و از این پس نیز خواهیم بود.
امّا عوامل موفقیت «مختارنامه» بسیارند که در این نوشتار به برخی از آن ها اشاره می شود:
1) نویسنده و کارگردان: در نظرسنجی از اصحاب هنر در اسفند 1389 که در ویژه نامه سروش منتشر شد ، داوود میرباقری بهترین نویسنده فیلمنامه ، بهترین کارگردان سال و اثر او بهترین سریال سال شناخته شد.
اگر داوود میرباقری فقط «امام علی» را در کارنامه داشت ، برای اثبات توانایی هایش کافی بود. او با ساخت «مسافر ری» و «معصومیّت از دست رفته» بر اعتبار خود ، بیش از پیش افزود. و در نهایت «مختارنامه» نام میرباقری را بر جریده ی جاودانگی نمایش ایران حک کرد.
دیالوگ های «مختارنامه» جذاب اند و فصیح و ماندگار که در ذهن جای می گیرند :
((غرورم را زخمی کنی ، عشقم را سر می برم)) ((تزویر با لباس دیانت و تقوا به میدان می آید. تزویر سکه ای دوروست که بر یک رویش نام خدا و بر روی دیگرش نقش ابلیس است. عوام خدایش را می بینند و اهل معرفت ، ابلیسش))
میرباقری آن چنان با محیط فکری و جغرافیایی اعراب صدر اسلام آشناست که گویی سال ها با آن ها زندگی کرده و عادات و حالاتشان را به چشم دیده ؛ به همین خاطر شخصیت پردازی ها تا آن جا که قضاوت تاریخ اجازه داده ،درست اند و بی عیب. داستان یکنواخت و بی حادثه روایت نمی شود و معمولا در هر قسمت با یک یا چند اوج مواجه می شویم.
البته باید از نقش نویسندگان اولیه ، یعنی حسن میرباقری و محمد بیرانوند هم نام برد و به آنان خسته نباشیدِ جانانه گفت.
2) گروه بازیگری :بازیگران ، نقش عمده و کتمان ناپذیری در ماندگاری یا فراموشی اثر دارند. بدون اغراق، بهترین بازی های تلویزیون ایران ، در دو سریال «امام علی» و «مختارنامه» اتفاق افتاده. در «امام علی» به یاد بیاورید زنده یاد مهدی فتحی و زیرکی های عمروعاصش را. داریوش ارجمند و حماسه ی مالک اشتر را. بهزاد فراهانی و جاه طلبی های معاویه را.
در «مختار» هم یک جشنواره ی بازیگری برپاست. هنرمندان ، درست و بجا و شایسته انتخاب شده اند. هنرمندانی که نزدیک به 30 نفر از آنان ، نقش اول کارهای تلویزیونی و سینمایی بوده اند.
فریبرز عرب نیا پیداست که برای ایفای نقش قهرمان میرباقری ، از جان و دل مایه گذاشته و از این آزمون سخت ، سرفراز بیرون آمده. بهترین بازی عرب نیا را همین جا می توان دید.
فرهاد اصلانی شگفت انگیز و رشک برانگیز است. همه زوایای شخصیت ابن زیاد را هنرمندانه به تصویر می کشد ؛ اضطراب ، تشویش ، قدرت ، سیاست و درماندگی در صحنه های مختلف.
رضا کیانیان که پیش از این فیلم ، سابقه ی ایفای نقش تاریخی نداشت ، در همان سکانس نخست حضورش ، بیننده را متحیر می کند : ((من ... من با یزید بر سر شریعت مشکل دارم مسلمان! به سیاست او که معترض نیستم ؛ به دیانت او معترضم))
امّا بازیگری که شاید کم تر به او توجه شد زنده یاد رضا خندان بود که سنان بن انس را دیگرگونه و استادانه ثبت کرد.
فخیم زاده اگر چه کلیشه ای است ؛ با این حال قدرتمند است و رضا رویگری هم انصافا به خوبی توانسته نقش یک دلاور ایرانی را ایفا کند.
بازیگران بانو هم به خوبی از پس نقششان برآمده اند؛ ماهچهره خلیلی که همواره تقابل و کشمکش هایش با مختار دیدنی است. فریبا گوثری هم در چند قسمت پایانی ، صحنه های ماندگاری در مبارزه کلامی با مصعب و آل زبیر می آفریند. نسرین مقانلو نیز نقش همسر عاشق ، اما بی ثبات را به درستی اجرا می کند.
3) عوامل حرفه ای: باید یاد کرد از شادروان عظیم جوانروح و فیلمبرداری باشکوهش. باید نام برد از عبدالله اسکندری و مسعود ولدبیگی برای چهره پردازی باورپذیر ، در خدمت نقش ، منطقی و طبیعی. باید آفرین گفت به امیر توسلی و موسیقی درگیرکننده، خوش نشین و حماسی اش. باید تجلیل کرد از محسن شاه ابراهیمی و طراحی صحنه و لباس درخشانش که بیننده را به حال و هوای سال های 40 تا 67 هجری می برد. و یک نکته مهم صحنه های اکشن مختار که بدون شک فراتر از انتظار مخاطب ایرانی از یک فیلم ایرانی است ؛ آبرومند، باکیفیت، نو و پرجلوه.
4) مصور کردن کربلا: ارتباط نهضت مختار با قیام امام حسین-علیه السلام- و خونخواهی ایشان ، حتما در استقبال مخاطب مسلمان تاثیرگذار بوده. از محبوب ترین و خوش ساخت ترین صحنه های فیلم ، سکانس های زهیر بن قین و وهب نصرانی است.
5) استنادات تاریخی:از چند مورد که بگذریم - مثل نبرد مختار و حرمله - «مختارنامه» پیوسته سندیت تاریخی خود را حفظ کرده ؛ آن گونه که بعضی از دیالوگ ها ، عینا در کتابی مثل تاریخ طبری که به نظر می رسد مهم ترین منبع فیلم بوده ، ذکر شده که به نمونه ای اشاره می کنم ؛ قسمت قیام مختار که شبث با یارانش نماز جماعت به جا می آورد :
شبث بن ربعی را دیدم که سپاهی انبوه همراه داشت ... و با یاران نماز کرد ... کسانی گفتند : بهتر بود دو سوره درازتر از این خوانده بودی. ... شبث گفت : دیلمان به شما هجوم آورده اند و شما می گویید بهتر بود سوره بقره و آل عمران می خواندی ؟! (تاریخ طبری ، ترجمه ی ابوالقاسم پاینده ، ج 8 ، ص 3307 ، انتشارات اساطیر ، چاپ پنجم ، 1375) و همگونی بسیاری از رخدادها و گفتگوهای دیگر که می توانید به انتهای جلد 7 و آغاز جلد 8 تاریخ طبری مراجعه کنید.
امید است مختارنامه و عوامل موفقیتش ، آموزه ای باشد برای کسانی که می خواهند فیلمی موفق و پر مخاطب داشته باشند.
با آرزوی موفقیت و سلامتی برای داوود میرباقری عزیز و به امید شاهکارآفرینی های دیگرش
و با آرزوی افزایش فیلم های خوب و خوبان پسند .