جستجو در سایت

1398/01/08 00:00

تنهایی یک مرد

تنهایی یک مرد

  

رضا اولین فیلم سینمایی علیرضامعتمدی در نگاهِ اول یک فیلم جمع و جورِ هنری محسوب می شود، اساسا از فیلم رضا نمی شود توقع قصه گویی داشت چرا که در این گونه از فیلم ها فرم نقش بسزایی دارد، رضا یک فیلم شخصیت محور و یک اثر مردانه ست و خودِ معتمدی شخصیت رضا را بازی کرده است. تمرکز و نگرش و قالب اصلی فیلم کندوکاو دنیای ذهنیِ مردانه ست در سینمای ایران درباره زن ها فیلم های بسیاری ساخته شده اما معتمدی در اولین اثر سینمایی اش درباره عوالم مردانه فیلم ساخته فیلم در بعضی از سکانس ها کدهایی از طرف رضا می دهد که احساس می شود با یک اثر شخصی طرف هستیم و علیرضا معتمدی با ساخت این فیلم قصد داشته یک چالش مردانه را به تصویر تبدیل کند، شاید تعداد کمی از تماشاگران با این فیلم ارتباط برقرار کنند چرا که رضا از نظر لحن و روایت به ملودرام های مرسوم سینمای ایران شباهتی ندارد، حتی شخصیت های فیلم هم از تیپ های مرسوم نمی باشند، البته نمی توانیم بگوییم که شخصیت های فیلم رفتار و نگرشِ روشنفکرانه ای دارند چرا که فیلمساز برای به چالش کشیدن یک موضوع بسترسازی کرده و این بستر سازی به یک بحران مردانه مربوط می شود، رضا و فاطی با توافق دوطرف از هم جدا می شوند، به یاد بیاورید که سکانس بعد از محضر در یک نمای لانگ شات رضا و فاطی را می بینیم پس از خداحافظی از هم فاطی از کادر خارج می شود و دوربین رضا را دنبال می کند حالا تنهایی رضا بی آنکه بدانیم مسئله ی اساسی و مهم طلاق آن ها چه بوده برای مخاطب ارجحیت پیدا می کند، معتمدی مخصوصا شخصیت رضا را خودش بازی کرده چرا که فقط خودِ او می توانست عوالم و نگرش مردانه این شخصیت را به تصویر بکشد، رفتار و عکس العمل های رضا در مواجهه با یک زن و اشتیاقش برای ایجاد رابطه تا حدی شخصیت او را منفی می کند اما همانطور که گفته شد رضا به عنوان یک مرد بعد از طلاق دچار یک خلا عاطفی می شود سکانس آشنایی اش را با ویولت به یاد بیاورید چند سکانس جلوتر ویولت را به خانه اش دعوت می کند و تدارک می بیند اما بعد از تماس فاطی رضا قرارش را با ویولت کنسل می کند و اصلا از این اتفاق عصبانی نمی شود در همین سکانس رضا به طور کامل به مخاطب معرفی می شود رضا هنوز دلش با فاطی است اما اگر برای ایجاد رابطه با دیگران تلاش می کند فقط به دلیل پر کردن یک خلا عاطفی ست، رضا یک مرد ست با دنیایی از تنهایی اما کسی را ندارد که برایش دردودل کند حتی وقتی سکته می کند یک غریبه او را به بیمارستان می رساند، رضا از اول تا انتهای فیلم یک شخصیت دارد شوخ طبع ست، تنهایی و انزوایش را دوست دارد و تلاشی برای تغییر کردن نمی کند اینکه تحول شخصیتی برای رضا رخ نمی دهد یک نکته مثبت است از سوی دیگر بلد نبودن رانندگی یا دست پخت خوبش او را به شخصیت تبدیل می کند ، حتی زنگ زدن رضا به ویلوت وقتی می گوید فاطی می خواهد برگردد و می خواهم با تو هم رابطه داشته باشم، هوشمندی رضا به حساب می آید اگر چه در آن سکانس ما از رضا بیزار می شویم اما در چند سکانس جلوتر زمانی که ویلوت از عصبانیت و ناراحتی رضا را می زند او هیچ دیالوگی نمی گوید چون می خواهد دیگر با او رابطه ای نداشته باشد ، فیلم یک ضعف اساسی دارد که به آن پاسخ نمی دهد و آن هم ورود شبانه ی فاطی به خانه است که شاید فاطی دلتنگ رضا بوده ارجاع به نوشته های فاطی روی آینه.

فیلم در اصفهان ساخته شده اما فیلمساز نخواسته که یک فیلم توریستی بسازد اما همان سکانس راه رفتن رضا از کنار زاینده رودِ خشک شده و ثابت ماندن کادر روی دیوار برای این فیلم کافی است، سکانس های فیلم طولانی ست که این به دلیل فرم است و اساسا کارکرد مهم در بوجود آوری موقعیت ها دارد رضا اثری بی ادعاست که نمی خواهد با ادا واطوار خاصی وارد جریان روشنفکرانه بشود اساسا نماهای طولانی و دیالوگ های کم و روایت پرده ای غیرمرسومش دلیلی بر سینمای روشنفکرانه نیست اکران شدن رضا در گروه هنروتجربه مناسب است چرا که مخاطب عام با این گونه از فیلم ها نمی تواند ارتباط برقرار کند.