بلوغ زودرس نوجوانان

فیلم استیگمات درباره بحران های خانوادگی و معضل خیانت و بلوغ زودرس نوجوانان است.
در فیلم محسن کیایی ( مهران) و باران کوثری زن و شوهر هستند و یک پسر دوازده ساله به نام کسری دارند. فیلم از جایی کلید می خورد که برای جلسه اولیا و مربیان از او می خواهند پدر و مادرش شرکت کنند. در ادامه متوجه می شویم که انها از هم جدا زندگی می کنند.مشکل اصلی فیلم نداشتن تم واحد است. کارگردان قصد دارد چندین داستان همزمان جلو ببرد.مشکلات مادر مهران (مهتاب نصیرپور) با هادی حجازی فر پدر مهران و همچنین رابطه بین او با مسول اموزشگاه زبان.و بالعکس ارتباط هادی حجازی فر با زن دیگر.موضوع خانه و قضیه بیرون کردن مهران و مادرش و قضیه شغل مهران و پرورش کرم ها. و سو تفاهم بین معلم ورزش و نیکی کریمی همکارش.خوبی فیلم از خرده پی رنگ های ان است ولی تعدد زیاد این خرده پی رنگ ها باعث خستگی و گیج شدن مخاطب می کند.مشکل اصلی دیگر فیلم نداشتن عنصر مفصل و ریتم پایین ان است. از نکات خوب فیلم استفاده از عنصر غافلگیری است. جایی که متوجه می شویم که هادی حجازی فر خانه چند سال قبل فروخته و تلاش مهران و مادرش بی فایده است. در فیلم از عنصر ایجاز و بسط به درستی استفاده شده است. جایی که پدرش به او می گوید که مخ همکلاسی زبان را بزند و همین طور رابطه پنهانی مادربزرگش با مسئول موسسه باعث شده است که او به فکر نوشتن نامه عاشقانه به معلمش بیفتد.همین طور بازی خوب و متفاوت محسن کیایی، باران کوثری، هادی حجازی فر، مهتاب نصیرپور، و کسری نمیتوان چشم پوشی کرد. کسری در برخی از لحظات فیلم تعیین کننده بوده و فیلم از حالت انفعال خارج کرده و باعث به وجود امدن نقطه عطف هایی در فیلم می شود.مثل قضیه گم شدن حلقه باران کوثری و نامه جنجالی که به معلم نوشت و نابود کردن کرم ها داخل آب که منجر به کشمکش و درگیری بین مهران و باران کوثری میشود.و به تنهایی جریان فیلم عوض می کند.یکی دیگر از نقاط قوی فیلم شخصبت پردازی قوی آن است. ولی اگر روی یک موضوع واحد و چند خرده پی رنگ کار می شد می توانست از ماندگارترین آثار سینمای ایران باشد. ولی در کل شجاعت مجیدرضا مصطفوی برای این اثر قابل تقدیر است و نوید یک کارگردان خوش ساخت و توانمند در سینمای ایران می دهد.