سینا دادخواه: پرخاشگری یک فیگور مجازی است/ نظرات مردم در بخش فیلم و سریال بازار
در بخش ویدیوی بازار، شاهد مشارکت کاربران برای درج نظرات و دیگاههایشان نسبت فیلمها و سریالها هستیم. حضور کاربران میلیونی در پلتفرمی آنلاینی که فیلم و سریالهای آن همه رایگان و در دسترس عموم است نشانه هایی از فرهنگ این روزها دارد. جامعهای از افراد را ایجاد کرده که دائما در حال ارسال پیام و پاسخدادن به پیامهای همدیگر هستند.
این پیامها و نظرات کاربران قابل بررسی است. چون میزان بالای حضور کاربران برای اظهار نظر در مورد فیلم و سریال یا انیمیشنی که دیدهاند و پیامهایی که ارسال میکنند، حاوی ارسال پیام بزرگتری است که میخواهد وجود این کاربران را با صدای بلند اعلام کند.
اما همانطور که در شبکههای اجتماعی هم شاهد هستیم، معمولا با کامنتهایی مواجه میشویم که غلط املایی زیادی دارند، محتوای آنها پرخاشگرانه است، از سوی کاربران با شخصیتهای منفی فیلمها همذاتپنداری میشود و تفاوت معناداری بین نظرات کاربرانی که در سینما و جشنوارهها فیلم میبینند با نظرات کاربران بخش ویدیوی بازار که با اشتراک رایگان و اینترنت نیمبها فیلم میبینند، دیده میشود. در این گزارش به بررسی دلایل این نکات پرداختهایم.
دلایل غلطهای املایی کاربران در کامنتها
سینا دادخواه، کپیرایتر و نویسنده، در مورد کامنتهای کاربران بخش ویدیوی بازار که در مورد فیلمها و سریالها مینویسند، در مورد چرایی زیاد بودن غلط املایی و نگارشی در کامنتهای کاربران در بخش ویدیوی بازار میگوید: نه تنها زیر فیلمها و ویدیوهای بازار بلکه بهطور کلی در سوشال مدیای فارسی غلط املایی زیادی وجود دارد؛ یکی از دلایل این مسئله برمیگردد به نسلی که حضور بیشتری در سوشال مدیا دارند؛ نسل جوانی که خیلی از کلمات را مختصر میکنند یا اهمیتی برایشان ندارد که واژه را درست بنویسند. این مسئله خاص ایران نیست و در سطح جهان هم دیده میشود. مثلا در توییتر کامنتهای کاربران غیر ایرانی حاوی مختصر نویسی و تغییر املایی کلمات است.
بنابراین این مسئله یا به خاطر مختصرنویسی است، یا به خاطر بیسوادی است یا به این دلیل است که کاربران، فضای مجازی را برای نوشتار، عموما فضایی جدی نمیدانند. ضمن اینکه فضای دیجیتال، زبان را دچار تحول کرده است و انگار زبان دیگری که اتفاقا طیف وسیعی از نسل جوان هم آن را میفهمند، شکل گرفته است.
این مسئله یک تهدید است که نه تنها زبان فارسی بلکه کلیه زبانها را تهدید میکند. اما تهدید ویرانکنندهای نیست. بلکه این پیچی است که سر راه همه زبانها قرار گرفته است. راهحل هم شاید این است که الگوریتم اتوکارکتی ایجاد شود که کاربر هنگام تایپکردن، مجبور باشد واژه را درست تایپ کند وگرنه امکان ارسال نداشته باشد. الان در زبان فارسی چنین امکانی وجود ندارد که زبان کاربران را بهصورت خودکار اصلاح کند. بنابراین در محیط دیجیتال باید دنبال راهحل دیجیتال باشیم مانند استفاده از کیبوردهای هوشمند یا استفاده از الگوریتمهای تصحیح هوشمند واژهها.
پرخاشگری کاربران در بیان نظراتشان چه دلیل دارد؟
پرخاشگری فقط ویژه کامنتهای مربوط به فیلمها نیست. نویسنده «یوسفآباد، خیابان سی و سوم» میگوید: حتی بخشی از این مسئله به فرهنگ جهانی هم برمیگردد. در چنین موقعیتهایی بیشتر با فرهنگ ترولینگ مواجه هستیم. الان محتوای توهینآمیز و پرخاشگری زیادی در فضای دیجیتال دیده میشود.
از دلایل این مسئله میتوان به احساس آزادی کاربران در فضای مجازی اشاره کرد. کاربر در این فضا انگار در خرده فرهنگ ویژهای مشارکت دارد و میخواهد از آزادی بیان فوقالعادهای که نصیبش شده، استفاده کند. مثلا قبلا خرده فرهنگ لاتها را داشتیم که آداب حرفزدن ویژهای داشتند. در فضای دیجیتال هم انگار خرده فرهنگی با زبانی ویژه شکل گرفته است. این فرهنگ کدهای ویژه خود را دارد و کاربران با این کدها با هم حرف میزنند.
در حال حاضر افرادی هم هستند که به شدّت از ادبیات آزادانه و همراه با پرخاش کاربران در فضای مجازی دفاع میکنند. چون آن را مصداق آزادی بیان میدانند و معتقدند که چون جوامع معمولا مردم را سانسور میکنند، کاربران آزادی مورد نظرشان را در فضای دیجیتال دنبال میکنند. البته الان فیسبوک و توییتر در دفاع از آزادی بیان دیگران، افرادی را که پرخاشگر هستند، محدود میکنند. اما در سطح جهان اول، خیلیها معتقدند که پرخاشگری یک فیگور مجازی است که آسیبی جدی در بر ندارد.
همذاتپنداری کاربران با شخصیتهای منفی فیلمهای ایرانی
در کامنتهایی که برای فیلمها و سریالها در بخش ویدیوی بازار نوشته میشود، شاهد این نکته هستیم که کاربران با شخصیتهای منفی همذاتپنداری میکنند. آیا این نکته، نگرانکننده است؟ سینا دادخواه در اینباره میگوید: من دقیقا نمیدانم که چقدر مشت نمونه خروار است. اما میتوان گفت که بخشی از این همذاتپندازی به این دلیل است که شخصیتهای منفی جذاب هستند. بنابراین این مسئله بیشتر ناشی از یک التذاذ هنری است تا اینکه نشانه شکاف و بحران اجتماعی باشد. پس اصلا بحث نگرانکنندهای نیست.
ضمن اینکه این همذاتپنداری در چهارچوب و درون قالب سینما و ادبیات قابل فهم است. همانطور که معمولا محبوبترین سریالهای جهان، مافیایی هستند و تماشاگران قهرمانان فیلمهای مافیایی را دوست دارند. به همین دلیل مثلا فیلم سینمایی پدرخوانده برترین فیلم جهان میشود. درحالیکه در آن شاهد جنایات سازمانیافته زیادی هستیم. اما تماشاگر با تماشای این فیلم قرار نیست تبدیل به ویتو کورلئونه بشود.
در این زمینه میتوان براساس نظریه دریافت به این پرسش پاسخ داد. براساس این نظریه میتوان متوجه شد که تماشاگران چگونه دنیای فیلمها را از آن خود کرده و فهم میکنند. یعنی همدلی و همذاتپنداری با قهرمان اصلی فیلم چگونه اتفاق میافتد.
تفاوت نظرات کاربران در مورد ویدیوها
یکی از سوالاتی که هنگام خوانش نظرات ارسالی کاربران در مورد ویدیوهای بازار به ذهن خطور میکند، این است که چرا نظرات مردم در مورد فیلمهای جشنوارهای یا فیلمهایی که در سینما میبینند و فیلمهایی که در بازار رایگان هستند، بسیار متفاوت هستند؛ آیا دلیلی برای این مسئله وجود دارد؟ نظر دادخواه این است که مهمترین دلیل این مسئله برمیگردد به رایگانبودن ویدیوها در بازار. چون تماشاگران برای رفتن به جشنواره و سینما پول پرداخت میکنند. این طیف که برای دیدن ویدیوها هزینه میکنند، معمولا افرادی هستند که سطح مشخصی از سواد و شناخت از فیلم و سریال را داشته و به اصطلاح دغدغه سینما را دارند. این دسته از افراد نظر کارشناسیتری ارائه میکنند چون نگاه جدیتری دارند و انتظاراتشان هم بیشتر است.
اما کاربران عمومیتر که فیلمها را به صورت رایگان میبینند، دنبالکردن سیر حوادث داستان، بیشترین دغدغه آنهاست. مخاطبان بخش ویدیوی بازار را یک جمعیت ۲۰تا ۳۰ میلیونی از جوانانی که ادبیات خاص خودشان را دارند و موسیقی ویژه خودشان را گوش میدهند و بخش زیادی از افراد خانوادهها تشکیل میدهند. این افراد حوادث پشت سر هم فیلمها، بیشتر سرگرمشان میکند تا اینکه دنبال درک خیلی عمیق و پیچیدهای از ویدیوها باشند.
بنابراین میبینیم که قشری که برای دیدن فیلم هزینه میکنند و به سینما و جشنواره میروند و قشری که فیلمها را در بخش ویدیوی پلتفرمها و بهصورت آنلاین و رایگان میبینند، در درج دیدگاه خود بسیار متفاوت عمل میکنند. قشر آنلاین بیشتر همان افرادی هستند که حساب اینستاگرام یک خواننده را که مقبولیت عمومی ندارد، فالو میکنند و آن ادبیات را دوست دارند و سرگرمشدن بیشتری دغدغه آنهاست.
ریپورتاژ آگهی