تفاوت های بین کتاب و سریال خاندان اژدها (House of the Dragon)
اختصاصی سلام سینما- امسال «خانه اژدها»(House of Dragon)، سریال پیش درآمد «بازی تاج و تخت»(Game of Thrones)، منتشر شد و فانتزی آتش و خون اثر جورج آر آر مارتین را به روی صحنه آورد.
کتاب آتش و خون تاریخچه خاندان تارگرین را در حین حکومت بر وستروس، از جمله رویدادهایی مانند فتح اولیه اگون و جنگ داخلی که بهعنوان رقص اژدهایان شناخته میشود، بازگو میکند و «خانه اژدها»(House of Dragon) روی رقص و رویدادهای منتهی به آن، مانند رقابت بین پرنسس رینیرا تارگرین و ملکه آلیسنت هایتاور تمرکز دارد. به هر حال مانند مجموعه تلویزیونی «بازی تاج و تخت»(Game of Thrones)، در «خانه اژدها»(House of Dragon) نیز تغییراتی صورت گرفته تا بتواند از صفحه به صحنه منتقل شود. طرفداران کتاب نگران نباشید: تغییر میتواند چیز خوبی باشد؛ در مورد «خانه اژدها»(House of Dragon)، اکثریت بزرگی از انتخابهای اقتباسی به جای کاهش دادن روایت، در جهت تقویت آن کار میکنند.
«خانه اژدها»(House of Dragon) تفاوتهای ساختاری تا شخصیتهای از دست رفته و موارد دیگر را تغییر داده است.
کتاب تاریخی در مقابل اثر تلویزیونی
در واقع بزرگترین تفاوت بین آتش و خون و «خانه اژدها»(House of Dragon) ساختار فردی هر اثر است. آتش و خون عنوان یک کتاب تاریخی میباشد که توسط آرکمستر گیلدن نوشته شده است، در حالی که «خانه اژدها»(House of Dragon) یک نمایش تلویزیونی روایی است که تنها بخش کوچکی از تاریخ تحت پوشش آتش و خون را اقتباس میکند.
در داستان آتش و خون، گیلدن در مورد منابع مختلف کار خود، به ویژه در بخش مربوط به رقص اژدها، صحبت میکند. این منابع شامل گزارشهای متناقض از استادان و سپتونها و همچنین یک شوخی درباری به نام قارچ است. هر منبع برداشت متفاوتی از لحظات کلیدی که پشت درهای بسته اتفاق میافتد را به سبک راشومون ارائه میکند و حسابهای قارچی تمایل دارند که مضحکترین و افراطیترین آنها باشند. در حالی که شخصیتهایی مانند قارچ در «خانه اژدها»(House of Dragon) حضور ندارند، دیدن اینکه این سریال کدام مسیر را برای به تصویر کشیدن وقایع انتخاب میکند، بسیار جذاب خواهد بود، زیرا باید در مورد برخی از لحظات مبهمتر آتش و خون موضع قاطعی اتخاذ کند.
یک عنصر هیجانانگیز که با اقتباس از یک کتاب تاریخی (البته داستانی) به وجود میآید، فرصت بازی در چارچوب تاریخی است. آتش و خون به ندرت به جزئیات سطح صحنه میپردازد، به این معنی که «خانه اژدها»(House of Dragon) میتواند صحنههای جدیدی را اضافه کند یا رویدادهایی را که قبلاً در کتاب هستند، تزئین کند. بنابراین در حالی که خوانندگان کتاب ممکن است داستان کلی «خانه اژدها»(House of Dragon) را بدانند، نمیتوانند برخی از صحنههای دقیقتر و متمرکز بر شخصیت را پیشبینی کنند. این یک راه خوب برای نگهداشتن بینندگان و غیرقابلپیشبینی بودن اقتباس است.
مسابقات و تولد
قسمت اول «خانه اژدها»(House of Dragon) حول دو رویداد کلیدی ساخته شده است: تولد پادشاه ویسریس و پسر ملکه اِما و برگزاری مسابقاتی که برای آن جشن گرفته میشود. صحنههای دعوا، مانند نزاع بین شاهزاده دیمون و سر کریستون کول، مستقیماً با زایمان دردناک ملکه اِما در کنار هم قرار میگیرند، و حرف قبلی او را به دخترش رانیرا نشان میدهد که میگوید زایمان میدان جنگ یک زن است. درحالیکه کار اِما و تورنمنت معرفی کریستون بهطور همزمان در کتابها اتفاق نمیافتد، انتخاب برای گرد هم آوردن آنها انتخابی هوشمندانه است. ما شباهتهای موضوعی که قبلاً ذکر شد و همچنین یک تورنمنت خوب و قدیمی به سبک «بازی تاج و تخت»(Game of Thrones) را دریافت میکنیم. این جشن باشکوه نشان میدهد که حضور یک وارث مرد چقدر در قلمرو اهمیت دارد: اگر اِما یک پسر داشته باشد، صلح به احتمال زیاد ادامه خواهد داشت. در غیر این صورت، سؤالات در مورد خط جانشینی ادامه خواهد داشت.
جزئیات مرگ اِما در حین زایمان در آتش و خون ذکر نشده است. با این حال، دوراهی ویسریس در مورد اینکه آیا باید اِما را بکشد تا مطمئن شود پسرش به دنیا میآید، واقعاً برای دیگر شخصیتهای کتاب اتفاق میافتد. مدتها پیش در سلسله تارگرین، ملکه آلیسا ولاریون، مادر پادشاه جیهاریس، زایمان دردناک مشابهی را تجربه میکند. استادی که از او مراقبت میکند به شوهرش، لرد روگار باراتیون، میگوید که هنوز فرصتی وجود دارد که بتوانند کودک را نگه دارند، اما آلیسا مطمئناً خواهد مرد؛ روگار تصمیم میگیرد تا کودک را نجات دهد. این واقعیت که «خانه اژدها»(House of Dragon) از رویدادهایی مانند این در سراسر آتش و خون برای غنیتر کردن روایت خود استفاده میکند، شگفتانگیز است و انعطافپذیری این نمایش را اثبات میکند.
دوستان دوران کودکی: رینیرا و آلیسنت
«خانه اژدها»(House of Dragon) از همان ابتدا تصمیم میگیرد تا بر دوستی رینیرا و آلیسنت تمرکز کند. شکاف بین آنها چیزی است که باعث ایجاد رقص اژدها میشود، بنابراین منطقی است که «خانه اژدها»(House of Dragon) در همان قسمت اول شروع به توسعه روابط آنها کند.
در آتش و خون، رینیرا و آلیسنت قبل از ازدواج آلیسنت با پادشاه ویسریس چندان صمیمی نیستند، اما در «خانه اژدها»(House of Dragon) بهسرعت باهم دوست میشوند. پیوند دوران کودکی آنها در برنامه نویددهنده پیامدهای دلخراش است که مطمئناً به قسمتهای بعدی وزن عاطفی بیشتری میبخشد.
ترانهای از یخ و اکنون چه؟
در آخرین لحظات اپیزود اول، پادشاه ویسریس یک بمب حقیقت را روی رینیرا میاندازد. جد آنها، اگون فاتح، وستروس را نهفقط به خاطر جاهطلبی، بلکه به خاطر یک رؤیا فتح کرد. آن رؤیا پایان نوع بشر را پیشبینی میکرد که در زمستان وحشتناکی به وجود آمد - وایت واکرها کیستند؟
هیچ نکتهای در آتش و خون وجود ندارد که نشان دهد ایگون این رؤیا را دیده است، اما با توجه به اینکه کتاب به ندرت در افکار شخصیتهایش کاوش میکند، هیچ چیزی نمیگوید که ایگون این رؤیا را ندیده است. شاید هدف مارتین در تمام مدت این بوده است. با این حال، من طرفدار این ترفند داستانسرایی خاص نیستم. این مسئله ارتباط بسیار منظمی با «بازی تاج و تخت»(Game of Thrones) دارد و پس از واکنشهای منفی طرفداران به فصل 8، «خانه اژدها»(House of Dragon) به شروعی تازه نیاز دارد. درواقع آشکار شدن رویای اگان - که او آن را آهنگ یخ و آتش نامید، که باعث چرخش چشمان من شد - تمرکز را از سیاست «خانه اژدها»(House of Dragon) تغییر میدهد. ما از قبل میدانیم که پادشاه شب نمیتواند وستروس را فتح کند، پس چرا به خود زحمت بدهیم که آن را به اگون بازگردانیم؟ در سریالی که تاکنون تصمیمات اقتباسی هوشمندانه زیادی گرفته است، این تنها موردی است که من کاملاً با آن مخالفم. ما نیازی به "زمستان درراه است"؛ «خانه اژدها»(House of Dragon) در حال حاضر تعداد زیادی شخصیت عالی و نقاط داستانی برای انتخاب دارد.
مسابقه در سنگ اژدها
اپیزود دوم «خانه اژدها»(House of Dragon) «شاهزاده سرکش»، به ما نشان میدهد که خشونت تارگرین ممکن است چگونه به نظر برسد. وقتی شاهزاده دیمون یک تخم اژدها را میدزدد و قصد دارد آن را به همراه میساریا به فرزندش بدهد، پادشاه ویسریس اجازه نمیدهد این تخمها باقی بماند. او دست راست خود، لرد اتو هایتاور، را به دراگون استون میفرستد تا تخم را پس بگیرد.
با این حال، بیش از برج بلند به تغییر نظر دیمون نیاز است. درست زمانی که خشونت بین شنلهای طلایی دیمون و سربازان اتو تهدید میشود، رینیرا با اژدهایش، سیراکس، به دراگون استون میرسد. او با دیمون روبرو میشود و از او میخواهد که اگر واقعاً میخواهد وارث باشد او را بکشد. او تسلیم میشود و تخممرغ را پس میدهد و جلسه بدون خونریزی به پایان میرسد. رینیرا پیروزمندانه به پایتخت بازمیگردد تا با خشم ویسریس به خاطر نافرمانیاش روبرو شود.
درحالیکه حماسه تخممرغ بخش قابل توجهی از "شاهزاده سرکش" را به خود اختصاص میدهد، مارتین آن را تنها در چند جمله در آتش و خون شرح میدهد:
شاهزاده دیمون وقتی فهمید که صیغهاش باردار است، یک تخم اژدها به او هدیه داد و خشم برادرش را برانگیخت. شاه ویسریس به او دستور داد که تخممرغ را برگرداند، کنیز خود را بفرستد و نزد همسر قانونی خود بازگردد، وگرنه بهعنوان یک خیانتکار شناخته میشود. شاهزاده اطاعت کرد...
وقتی این قسمت را با نسخه «خانه اژدها»(House of Dragon) مقایسه میکنید، واقعاً روند اقتباس نمایش را میبینید. یک حادثه کلیدی را از کتاب بگیرید و آن را به نقطه کانونی یک اپیزود تبدیل کنید. در حالی که در بیشتر شخصیتهای اصلی خود مانند رانیرا حلقه میزنید.
قاببندی نمایش از رویارویی دراگون استون، رینیرا را با پدر و عمویش در تقابل قرار میدهد. این مسئله به ما کمک میکند تا بفهمیم که او چقدر باید ارائه دهد، و همچنین چقدر او به عنوان یک زن در این دنیای تحت سلطه مردانه باید بجنگد تا بهعنوان یک وارث قابل قبول در نظر گرفته شود. بعلاوه، ما ساراکس و سیراکس را باقدرت کامل میبینیم، و دیدن اژدهایان بیشتر ضرری ندارد.
آلیسنت و ویسریس
مانند فیلم آتش و خون، پادشاه ویسریس در «خانه اژدها»(House of Dragon) با آلیسنت ازدواج میکند. در این کتاب، آلیسنت بهعنوان همراه پادشاه سابق جیهاریس قبل از مرگ او توصیف شده است، اما ما از آن زمان تا اعلام ازدواج چیز بیشتری در مورد او نمیشنویم. با این حال، منابع نامعتبرتر ادعا میکنند که او با دیمون و جیهریس و حتی با ویسریس درزمانی که هنوز با ملکه اِما ازدواجکرده بود، رابطه جسمی داشته است. خوشبختانه نمایش این مسیر را طی نمیکند.
در سریال تلویزیونی، آلیسنت تحتفشار قرار میگیرد تا محبت ویسریس را توسط پدرش جلب کند. او بهوضوح از این موضوع ناراحت است، اما اطاعت میکند، و بهعنوان یک همراه با ویسریس، به روشی مشابه نحوه همراهی او در فیلم آتش و خون با جیهریس عمل میکند. تعاملات او با پادشاه گواه اولیه حیلهگری و دستکاری اوست. بهعلاوه، آنها همچنان به ایجاد شکاف آینده بین او و رینیرا ادامه میدهند.
«خانه اژدها»(House of Dragon) به شکار میرود
قسمت سوم «خانه اژدها»(House of Dragon) ما را به یک سفر شکاری میبرد که برای همه افراد درگیر بسیار پرتنش است. شکار یک ماجرای مجلل است: جشنی برای دومین روز نامگذاری ویسریس و پسر آلیسنت، اگون. البته، ورود یک وارث مرد جدید جرقههایی را در مورد آینده رینیرا ایجاد میکند، بنابراین او بهطور قابلدرکی در آستانه قرار میگیرد. با شروع جشنها، او پیشرفتهای مردانی مانند جیسون لنیستر را رد میکند، با محافظ قسمخورده خودسر کریستون کول ارتباط برقرار میکند. یک آخر هفته پربار برای رینا ایجاد میشود.
آیا نمیدانید، هیچکدام از اینها در آتش و خون نیست! این رمان به جشنهایی که به نام فرزندان آلیسنت برگزار میشود اشاره دارد، اما هرگز در سطح یک سکانس به آنها اشاره نمیکند. همین امر در مورد درخواست ازدواج جیسون لنیستر نیز صدق میکند: یک جمله نشان میدهد که او و برادر دوقلویش تایلند سعی کردند او را در بازدید از کسترلی راک جذب کنند.
اضافه شدن این شکار راهی عالی برای کندوکاو در این وقایع و ایجاد تنشهای ساختمانی بین شخصیتها به خط مقدم است. این طرح نگرانیهای رینیرا در مورد عنوانش، تلاشهای آلیسنت برای راضی کردن دوست صمیمیاش که تبدیل به دخترخوانده شده، بلاتکلیفی ویسریس در مورد لعنتی در مورد همهچیز و خیلی چیزهای دیگر را برجسته میکند. درحالیکه این شکار هرگز به صراحت در آتش و خون اتفاق نمیافتد، کاملاً در صفحه قرار میگیرد.
مبارزه با کرابفیدر
علاوه برشکار، موضوع اصلی دیگر «دومین قسمت نام او» شامل مبارزه کورلیز ولاریون و دیمون علیه کرابفیدر شرور است. تلاش آنها برای پس گرفتن استپ استونها منجر به اولین نبرد واقعی «خانه اژدها»(House of Dragon) میشود، از جمله دویدن دیوانهوار شاهزاده دیمون بهسوی شکوه و پسر کورلیس که سوار بر اژدهایش، سیسموک میشود.
به همان اندازه که این نبرد حماسی است، کمپین دیمون و کورلیس در استپ استونز در آتش و خون بیش از همه آشکار شده است. احتمالاً آرکمستر گیلدن بیشتر به دسیسه در دادگاه اهمیت میدهد. او مینویسد:
هدف ما آن نیست که جزئیات جنگ خصوصی تارگرین و کرلیس ولاریون را که بر روی پلهها به راه انداختهاند، بازگو کنیم. همینقدر بدانید که نبرد در سال 106 بعد از میلاد آغاز شد... در سال 108 پس از میلاد، هنگامیکه [دیمون] سرانجام با کراگاس کرابفیدر رودررو شد، او را بهتنهایی کشت و در تاریکی سرش را برید.
تا اینجا، بهترین انتخابهای اقتباسی «خانه اژدها»(House of Dragon) از این واقعیت ناشی میشود که میداند چه زمانی باید لحظاتی را به آتش و خون اختصاص دهد. نبرد پلهها برای سکانسهای اکشن روندی روبه بالا ایجاد میکند. او را به خاطر بسپار - او بعداً مهم خواهد شد.
بیاید در مورد رابطه صحبت کنیم
بسیار خب اتفاق افتاد. در قسمت 4 «خانه اژدها»(House of Dragon)، "پادشاه دریای باریک"، با محارم خود از خاندان تارگرین رابطه برقرار میکند. دیمون خواهرزادهاش رینیرا را به سفری در پایتخت میآورد و هر دوبهیک عشرتکده میروند. پیوند خانوادگی، روش وستروس! وقتی دیمون ناگهان ترک میکند، رینیرا خواستههای او را به دست میگیرد و با سر کریستون، که خوشبختانه با او ارتباطی ندارد، رابطه جسمی برقرار میکند. با این حال، او یکی از اعضای گارد پادشاهی است و عهد تجرد میدهد، بنابراین میتوان گفت که کل وضعیت به هم ریخته است.
این قسمت نقطه عطفی بزرگ برای رینیرا و روابطش با دیمون، کریستون و ویسریس است. با این حال، اولین تجربیات جسمی رینیرا و پیامدهای آن در آتش و خون تا حدودی مبهم است. به گفته یوستیس، دیمون رینیرا را اغوا کرد و زمانی که آن دو با هم گرفتار شدند، رینیرا از ویسریس درخواست کرد که اجازه دهد او با عمویش ازدواج کند. از سوی دیگر، قارچ ادعا میکند که دیمون به رینیرا در مورد رابطه جسمی آموزش میداد تا بتواند کریستون را اغوا کند. این دروس شامل لباس پوشیدن بهعنوان یک پسر و بازدید از عشرتکدهها بود که میبینیم در «خانه اژدها»(House of Dragon) رخ میدهد. با وجود ابهام در آتش و خون، «خانه اژدها»(House of Dragon) در اینجا تصمیم قاطع میگیرد.
با این حال، وقتی صحبت از عاشقانه رینیرا با کریستون میشود، نمیتوان همین را گفت. یوستیس بیان میکند که کریستون به عشق خود به رینیرا اعتراف کرد و از او التماس کرد که با او فرار کند، اما او نپذیرفت. رینیرا پس از اینکه فهمید قرار است با لینور ازدواج کند، عشق خود را به کریستون اعلام کرد. در این نسخه از داستان، کریستون به دلیل عهدش بهعنوان عضوی از گارد پادشاه، رینیرا را رد میکند. «خانه اژدها»(House of Dragon) هیچ یک از حسابها را انتخاب نمیکند و در عوض مسیر خود را ترسیم میکند. به نظر میرسد این مسئله نشاندهنده شروع یک رابطه پنهانی بین این دو باشد، چیزی که در آتش و خون اتفاق نمیافتد اما مطمئناً عواقب عظیمی در آینده خواهد داشت.
خداحافظ اتو
ویسریس از حیلهگری و جاهطلبی اتو در قسمت 4 آگاه میشود - تنها پس از آن که رینیرا به آن اشاره کرد. او سعی میکند سوءظن را از تلاش خود با دیمون منحرف کند، اما ویسریس مقداری حقیقت را در سخنان او میشنود و اتو را از موقعیتش برکنار میکند.
ویسریس در آتش و خون از شر اتو خلاص میشود، پس از اینکه او مدام تلاش میکند تا پسر آلیسنت به عنوان وارث انتخاب شود. این مسئله قبل از رسوایی رینیرا اتفاق میافتد، به این معنی که «خانه اژدها»(House of Dragon) چندین موضوع مختلف را در اینجا گرد هم میآورد. این انتخابی قدرتمند است: اکنون، رینیرا نقش بسیار بیشتری در اخراج اتو دارد و به ایجاد تنش بین او و آلیسنت ادامه میدهد.
این اپیزود ویسریس را مجبور میکند بین اعتماد به برادر، دختر و مورد اعتمادترین مشاورش یکی را انتخاب کند. در پایان اپیزود، میتوانیم ببینیم که او عناصر اعتقادی هر سه داستان را دارد. او فکر میکند دیمون و رینیرا رابطه جسمی داشتهاند، از این رو معجون ضدبارداری او در پایان قسمت به رینیرا تحویل داده میشود. اما او به گفته رینیرا معتقد است که اتو یک کوهنورد اجتماعی است. پس از گذراندن اپیزودهای زیادی برای تصمیمگیریهای بد، سرانجام ویسریس چند حرکت بزرگ - و جذاب - انجام میدهد. اگر «خانه اژدها»(House of Dragon) این تغییر اقتباسی را انجام نمیداد، هیچ کدام از اینها ممکن نبود.
یک عروسی خونین دیگر
قسمت پنجم از بازی اژدها «ما یکراه روشن میکنیم» یک دید کلاسیک از «بازی تاج و تخت»(Game of Thrones) ارائه میدهد: یک عروسی. همچنین یکی دیگر از عناصر اصلی «بازی تاج و تخت»(Game of Thrones) را یادآوری میکند: مرگ در مراسم عروسی.
قربانی عروسی رینیرا و لینور کسی نیست جز سر جافری – نه او آن جافری نیست. او جافری لونموث، معشوقه لینور است. او به کریستون درباره ازدواج معشوقههایشان با یکدیگر طعنه میزند و کریستون که هنوز از رد کردن نقشهاش برای فرار و ازدواج در اسوس توسط رینیرا نگران است، به این نتیجه میرسد که زمان دلهرهآوری فرا رسیده است.
کریستون جافری را در آتش و خون میکشد، اما او بهجای جشن، در تورنمنت عروسی این کار را میکند. «خانه اژدها»(House of Dragon) قبلاً در قسمت اول خود یک سکانس تورنمنت فشرده را به ما ارائه کرده است، بنابراین انتخاب حرکت مبارزه منطقی است. این نمایش توضیح میدهد که چرا کریستون میخواهد جافری را بکشد. در کتاب فقط گفتهشده که جافری "کمترین میزان خشم [کریستون] را احساس کرد" - سطح خشونت در مسابقات عجیب است، اما ازآنجاییکه اینیک روایت تاریخی است، ما به دلیل پشت پرده نمیپردازیم. در «خانه اژدها»(House of Dragon)، با تعامل کریستون و جافری در مراسم عروسی، میفهمیم که چه چیزی باعث شد تا کریستون به طور کامل عکس بگیرد.
آلیسنت در مرکز صحنه قرار میگیرد
رینیرا و لینور ممکن است ازدواج کرده باشند، اما عروسی آنها بیانگر همهچیز درباره آلیسنت است. آلیسنت در آتش و خون، شرور است و به خود خدمت میکند. «خانه اژدها»(House of Dragon) بیشتر در انگیزههای او کاوش میکند تا او را به یک انسان جذاب تبدیل کند. او به عنوان یک پیاده توسط پدرش مورد استفاده قرار گرفت و بهترین دوست خود را در نتیجه از دست داد. او از آنجایی که فرزندان آلیسنت تهدیدی برای جانشینی رینیرا هستند، او همچنین باید با این نگرانی که رینیرا سعی خواهد کرد آنها را بکشد کنار بیاید. «ما راه را روشن میکنیم» در طرح این موضوع و نشان دادن اینکه آلیسنت چگونه برنامهریزی میکند تا به جلو برود، کار بسیار خوبی انجام میدهد. به عنوان مثال، لباس سبز آلیسنت که به طور گذرا در آتش و خون ذکر شده است، در «خانه اژدها»(House of Dragon) لحظه بسیار بزرگتری مییابد. این اولین موضع اصلی او در برابر ویسریس است: انتقامی برای اینکه پدرش را فراری داد و از دروغ رینیرا مطلع شد.
"ما راه را روشن میکنیم" بیان میکند که چگونه آلیسنت و کریستون به چنین متحدان سرسختی تبدیل شدهاند. کریستون در آتش و خون پس از مسابقهای که در آن جافری را میکشد، محافظ قسمخورده آلیسنت میشود. ما چیز بیشتری نمیدانیم، اما «خانه اژدها»(House of Dragon) این شکافها را پر میکند: کریستون که از ازدواج قریبالوقوع رینیرا دلشکسته است، به آلیسنت در مورد رابطهاش با او میگوید. او پس از کشتن جافری برای خودکشی آماده میشود. با این حال، آلیسنت او را متوقف میکند و با هم متحد میشوند. این انتخاب یک حرکت هوشمندانه دیگر در مجموعهای از انتخابهای اقتباسی قوی است که ادامه روند «خانه اژدها»(House of Dragon) برای برجسته کردن مهمترین نکات تاریخی آتش و خون است. علاوه بر آن او میتواند بعد از اپیزودهایی که اطرافیانش از او استفاده میکنند، متحدانش را جمعآوری کند. اقدامات او در اینجا پیامدهای بزرگی در آینده خواهد داشت و آنها او را به عنوان یکی از مهمترین بازیکنان «خانه اژدها»(House of Dragon) تثبیت میکنند.
لاری آتش را شروع کرد
«خانه اژدها»(House of Dragon) بین قسمتهای 5 و 6 یک پرش زمانی 10 ساله انجام میدهد. در این مدت، رینیرا و آلیسنت هر دو دارای فرزندان بیشتری هستند. با این حال، اصل و نسب فرزندان رینیرا زیر سؤال میرود زیرا هیچ یک از آنها شباهتی به لینور ندارند. آنها حتی علامت تجاری تارگرین و موهای نقرهای ولاریون را ندارند! در عوض، همه آنها به طرز مشکوکی شبیه محافظ قسمخورده رینیرا و رئیس سازمان دیده بان شهر، هاروین استرانگ هستند. وقتی کریستون کول القا میکند که هاروین پدر پسرها است، هاروین خیلی علنی او را کتک میزند. پدر هاروین، لیونل، که اکنون دست راست پادشاه است، به پیامدهای این عمل پی میبرد و تلاش میکند برای حفظ شهرت خانهاش تا حدودی استعفا دهد - جزییاتی که در آتش و خون وجود ندارد.
این مسئله ما را به یکی از بزرگترین صحنههای مرگ قسمت 6 میبرد: آتشسوزی در قلعه استرانگ هارنهال رخ میدهد و هاروین و لیونل را میکشد. چه کسی مسئول بود؟ آتش و خون نظریههای متعددی را در مورد اینکه چه کسی ممکن است آتشسوزی را آغاز کرده باشد ارائه میدهد. آیا ممکن است دیمون باشد که در تلاش برای از بین بردن یک رقیب عاشقانه است یا ویسریس است که قصد دارد افتخار نجات رینرا را کسب کند؟ یا شاید کورلیز بود که به دنبال انتقام رابطه بین هاروین و لینور بود (رینیرا و لینور برای دیدن افراد دیگر تلاش میکنند، بنابراین زناشویی تنش کمتری بین آنها دارد)؟ این کتاب همچنین لریس استرانگ، برادر کوچکتر هاروین را بهعنوان مقصر احتمالی پیشنهاد میکند، و این مسیری است که نمایش طی میکند.
«خانه اژدها»(House of Dragon) با قرار دادن لاریس به عنوان ارکستر مرگ خانوادهاش، یکبار دیگر مسیر قطعی را انتخاب میکند که در آن آتش و خون ابهام تاریخی را انتخاب کرده است. این انتخاب لریس را بهعنوان یک بازیگر اصلی در قسمتهای آینده معرفی میکند. با مرگ پدر و برادرش، او به لرد هارنهال تبدیل میشود. او همچنین خود را بهعنوان بخشی از حلقه درونی ملکه آلیسنت تثبیت میکند - اگرچه از نظر ظاهری، او ممکن است از نزدیک کردن چنین مرد بیرحمانهای به او پشیمان شود.
مرگ توسط "دراکریس"
هاروین و لیونل تنها شخصیتهای «خانه اژدها»(House of Dragon) نیستند که در قسمت 6 در آتش میمیرند. لانا ولاریون، اژدها سوار و همسر دوم دیمون، به مرگ آتشین آنها ملحق میشود. در آتش و خون، لانا پس از یک زایمان وحشتناک میمیرد. او سعی میکند قبل از مرگش برای آخرین بار سوار اژدهایش وهاگار شود، اما قبل از اینکه بتواند به او برسد سقوط میکند و از بین میرود. «خانه اژدها»(House of Dragon) همهچیز را در جهت دراماتیکتری پیش میبرد. در «خانه اژدها»(House of Dragon)، لانا دردناک به واگار میرسد، اما به جای تلاش برای پرواز، این عبارت جاودانه را به زبان میآورد: " دراکریس" بعد از کمی تردید اولیه، واگار لانا را به آتش میکشد.
وقتی صحبت از مرگ «خانه اژدها»(House of Dragon) میشود، خودسوزی با آتش اژدها باید فلزیترین راه باشد. با این حال صحنه غیرقابل انکار غمانگیز است. درگذشت لانا مانند یک همراه برای مرگ بیرحمانه اما در قسمت 1 است. هر دو زن در حین زایمان از درد شدید رنج میبرند و به همسرانشان پیشنهاد داده میشود که برای نجات فرزند، مادر را بکشند. در حالی که اما در معرض این وحشت قرار میگیرد، لنا فرار میکند و در آخرین لحظه تصمیم میگیرد مانند یک اژدها سوار بمیرد.
دعوا در مراسم تشییع جنازه
قسمت 7 «خانه اژدها»(House of Dragon) ما را برای تشییع جنازه لانا به دریفتمارک میبرد، جایی که شاهزاده ایموند تارگرین اژدهای قدیمی لانا، وهاگار را رام میکند و سوار او میشود. هنگامی که او فرود آمد، فرزندان رینیرا و همچنین دختران لانا بائلا و رینا با عصبانیت به او حمله کردند. در نزاع بعدی، لوسریس ولاریون یکی از چشمان ایموند را بیرون میآورد. در آتش و خون، این سکانس در واقع در مراسم تشییع جنازه لنور اتفاق میافتد (در ادامه در مورد آن توضیح خواهیم داد)، و بلا و رنا در آن نقش ندارند. با این حال در مبارزه ایموند و تأکید بر غم و اندوه بائلا و رین، «خانه اژدها»(House of Dragon) میتواند صحنه را عمیقتر نشان دهد و همچنین دلیل ناراحتی کودکان را برجسته کند. لانا به تازگی مرده و ایموند در حال دزدیدن اژدهایش است؟
پس از دعوای بچهها، آلیسنت از لوسریس میخواهد که یک چشمش را درست مثل ایموند از دست بدهد. او این خواسته را در کتاب نیز مطرح میکند. کاری که او در آتش و خون انجام نمیدهد، اما در نمایش انجام میدهد، این است که خنجر ویسریس را میدزدد و سعی میکند خودش چشم رینیرا را بیرون بکشد. حمله کامل آلیسنت رقص آتی اژدها را کاملاً تنظیم میکند و به ما فرصتی میدهد تا عکسهای او را تماشا کنیم. در سرتاسر نمایش، آلیسنت حسابشده عمل میکرد و همیشه آنچه از او خواسته میشد را انجام میداد؛ در حالی که بیند رینیرا بهطور کامل ازدواجش را زیر پا میگذاشت. در اینجا، ناامیدی و خشم او درصحنهای انفجاری که یکی از بهترینهای سریال تاکنون بوده، بهترینها را به دست میآورد. تحویل اولیویا کوک "وظیفه کجاست؟ ایثار کجاست؟" در تاریخ «خانه اژدها»(House of Dragon) ثبت خواهد شد.
لینور زندگی میکند!
برای اولین بار، یک نمایش «بازی تاج و تخت»(Game of Thrones) به یکی از شخصیتهایی که در منبع اصلی خود مرده است، اجازه میدهد بدون آسیب از آنجا دور شود. لینور که در جنگ با سرکارل در آتش و خون کشته میشود، در «خانه اژدها»(House of Dragon) نمیمیرد. در عوض، او و کارل مرگ خود را جعل میکنند و از دریفتمارک فرار میکنند تا از دریای باریک عبور کنند. در آنجا، آنها میتوانند در مورد عشق خود به یکدیگر صحبت کنند.
فرار لینور و کارل چگونه اتفاق افتاد؟ رینیرا و دیمون تصمیم میگیرند برای تقویت قدرت خود با هم ازدواج کنند (میشنوید؟ این صدای زنگهای زناشویی تارگرین است). با این حال، برای اینکه درگیر شوند، باید لینور را از سر راه بردارند. دیمون شنل قتلی را که برای کشتن همسرش پوشیده بود به تن میکند و به کارل برای مرگ سریع رشوه میدهد. اما او هرگز مشخص نمیکند که چه کسی کشته شده است! کارل قتل لینور را صحنهسازی میکند و به نظر میرسد که او در آتشسوزی در دریفتمارک سوخته است. در حالی که کورلیس و رینیس برای پسرشان سوگواری میکنند، رینیرا با دیمون و کارل با لینور زنده ازدواج میکند و راهی دریا میشود.
این مسئله بزرگترین تغییری است که آتش و خون در منبع اصلی خود ایجاد میکند. با این حال، مشخص نیست که آیا بقای لینور بر روند رو به جلو تأثیر خواهد گذاشت یا خیر. همه فکر میکنند که او مرده است، چرا او و کارل به وستروس برمیگردند درحالیکه میتوانند جای دیگری خوشحال باشند؟ همان طور که طرفین در رقص اژدها محکم میشوند، ما میتوانیم از یک چیز مطمئن باشیم: جایی در اسوس، لینور و کارل به لطف پول رشوه دیمون زندگی شاد و مجللی دارند. به همان اندازه که «بازی تاج و تخت»(Game of Thrones) میتواند به پایان افسانه نزدیک شود.
دادخواست برای دریفتمارک
«ارباب جزر و مد»، قسمت 8 «خانه اژدها»(House of Dragon)، حول درخواستهای شخصیتهای مختلف برای تبدیلشدن به ارباب دریفتمارک در صورت مرگ کورلیس میچرخد. رقبای شامل پسر رینیرا و وارث نامگذاری شده لوسریس هستند که ادعای او به دلیل نسب او مورد تردید قرار گرفته است. در حالی که در کتاب به موضوع جانشینی پرداخته شده است، عریضهها افزودههای جدیدی برای نمایش هستند: نمونه دیگری از «خانه اژدها»(House of Dragon) که بحرانهایی را که بهطور خلاصه در آثار مارتین به آنها اشاره شد بسط میدهد.
مرگ ویموند جدید است که سزاوار فریاد ویژه در اینجاست. ویموند پس از متهم کردن لوسریس به حرامزاده بودن در کتاب میمیرد. رینیرا دیمون را میفرستد تا او را بکشد و سپس جسد او را به اژدهایش سیراکس میدهد. با این حال، در نمایش، دیمون مستقیماً سرش را در وسط اتاق تاج و تخت میریزد. این یک حرکت قدرتی بزرگ و یک مرگ کلاسیک در سبک «بازی تاج و تخت»(Game of Thrones) است. برش خورده و خردشده است.
خدا ویسریس را رحمت کند!
پادشاه ویسریس بالاخره در این قسمت ریق رحمت را سر میکشد. همه ما شاهد آمدن آن بودیم؛ او از روز اول با خون علامتگذاری شده است. با این حال، ما هرگز پیشبینی نمیکردیم که این مرگ در «خانه اژدها»(House of Dragon) چگونه اتفاق بیفتد. در آتش و خون، ویسریس پیر میشود و در خواب میمیرد. در «خانه اژدها»(House of Dragon)، مرد به طور کامل به نگهبان سردابه میرود. استخوانهای او میپوسد، اعضای بدنش را چپ و راست از دست میدهد... داره ازش میگذره. سرانجام در پایان «ارباب جزر و مد» از دنیا میرود. درست بعد از یک شام نسبتاً شاد خانوادگی.
اما در این «خانه اژدها»(House of Dragon) است، ما هنوز صلح را نشناختهایم. به این دلیل که ویسریس درست قبل از مرگش پیشگویی آهنگ یخ و آتش را برای آلیسنت ذکر میکند و معتقد است که او رینیرا است. آلیسنت پس از شنیدن چند کلمه زمزمه شده در مورد ایگون (فاتح، نه پسر آلیسنت، اگرچه راهی برای دانستن آن ندارد) و اتحاد پادشاهی، معتقد است ویسریس میخواهد پسرش بهجای رینیرا تاج و تخت را به دست بگیرد. نه، ویسریس، چرا نتوانستی دهانت را ببندی؟ آینده حداقل بر اساس استانداردهای وستروسی تا حدودی روشن به نظر میرسید، اما آخرین سخنان شما ممکن است هفت پادشاهی را برای همیشه تقسیم کرده باشد.
منبع: Cosmopolitan, Mashable, Game of Thrones Wiki