بزرگداشت مسعود جعفری جوزانی در «شبهای بخارا»
به گزارش سلام سینما شب «مسعود جعفری جوزانی» تهيهكننده، فیلمنامهنویس و کارگردان سینما و تلویزیون ایران به همت مجله «بخارا» با سردبیری و اجرای علی دهباشی و با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی و همچنین با حضور تعدادی از کارگردانان سینما و شخصیتهای برجسته فرهنگی و هنری ایران از جمله؛ جواد طوسی نویسنده و منتقد سینمایی، خسرو دهقان نویسنده و منتقد سینما، هارون یشایائی تهیهکننده باسابقه سینما، علیرضا رئیسیان کارگردان سینما، دکتر محمدهادی کریمی کارگردان و فیلمنامهنویس سینما، على روئينتن کارگردان سینما، محمدرضا عرب کارگردان سینما، فتحالله جعفری جوزانی تهیهکننده و بازیگر، سحر جعفری جوزانی بازیگر، دکتر مجید پازوکی تهیهکننده سینما و مولوی پژوه، ناهید تیموری تهیهکننده سینما، على رئيسى سرمايهگذار، سمیه نجومی بازیگر، مسعود صادقیان گرافیست و طراح صحنه، حسین غفوری صدابردار باسابقه سینما و تلویزیون، حسین دلیر کارگردان سینما و تلویزیون، سعید دلیری بازیگر، آرش نصیری روزنامهنگار و منتقد موسیقی و تعدادی از علاقمندان به هنر سینما در تالار فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
شب مسعود جعفرى جوزانى 424 شب بخارا
در ابتدای این نشست، علی دهباشی سردبیر مجله «بخارا» و مجری این مراسم گفت: چهارصدوبیست و چهارمین شب از «شبهای بخارا» را آغاز می کنیم، خدمت استاد ارجمند جناب آقای مسعود جعفرى جوزانى و دیگر اساتید سخنران و علاقمندان و حضار گرامی خیرمقدم میگویم. ما پیش از این در «شبهای بخارا» شبهایی را به سینمای ایران اختصاص دادهایم از جمله؛ شب فراموش نشدنی تولد بهرام بیضایی، نصرت کریمی، مسعود کیمیایی و از هنرمندان سینمای ایران جشن هشتاد سالگی داوود رشیدی، جشن هشتاد سالگی امیرهوشنگ کاووسی، زندهیاد جمشید ارجمند، پرویز پرستویی و در عرصه سینمای جهان هم؛ شبهایی را برای آندره وایدا، وودی آلن، لوئیس بونوئل، کریشتف کیشلوفسکی، سرگئي پاراجانوف و ... اختصاص دادهایم.
مسعود جعفرى جوزانى نام خاطرهانگیر و پرافتخاری در عرصه سینما است
وی همچنین گفت: نام گرامی مسعود جعفرى جوزانى برای همه ما متضمن خاطراتی است از یک دوره خاصی از تاریخ ایران که علاقمندان به سینما نوجوانی، جوانی و میانسانی خود را با آثار ماندگار ایشان سپری کردهاند و یک نام خاطرهانگیر و پرافتخاری در عرصه سینما است.
تلاش و پایمردی شگفتانگیز علی دهباشی در راه اعتلای فرهنگ ایران
مسعود جعفرى جوزانى با انرژی و پر از شوق، سخنانش را اینگونه آغاز کرد: قبل از هر چیز از جناب آقای علی دهباشی، به خاطر تلاش و پایمردی شگفتانگیز او در راه اعتلای فرهنگ ایران، سخنرانان و اهالی رسانه تشکر و قدردانی میکنم؛ از اینکه این بزرگان اهل فرهنگ، من را که همواره خود را کودکی پنج ساله میبینم که در میدانی وسیع با شوق میدود و از دیدن هر تلخ و شیرینی به شوق میآید؛ لایق برگزاری چنین شبی دیدهاند؛ سپاسگزارم.
شرمندهام اگر میبینم در کشور زرخیزم سفرهها خالی است
وی در فراز دیگری از سخنان خود گفت: شرمندهام اگر میبینم در کشور زرخیزم سفرهها خالی است؛ شرمندهام که گرانی بیداد میکند و نوکیسهها حتی کاغذ در اختیار اهل قلم و فرهنگ نمیگذارند. تا به نشر افکار پویا و رشد اندیشه جامعه خدمت کنند. از اینکه ناباورانه شاهدم که انسانهای خستگی ناپذیری مانند آقای علی دهباشی، آقای مسعود داوودی و دیگران با تحمل چه رنجی از سفره خانواده خود میزنند و چراغ فرهنگ این مرز و بوم را روشن نگه دارند؛ به خود میبالم. وقتی میبینم که چطور آقای دهباشی در چنین شرایط دشواری با دستهای خالی غیرت میکند و مجله ارزشمند بخارا را که در واقع کتابی است؛ به چاپ میرساند؛ احساس ناتوانی و کوچکی میکنم. و افسوس میخورم که چرا نمیتوانم در این راه، قدمی بردارم. چرا نمیتوانم در این شب تاریک من هم شمع کوچکی بیافروزم.
ثبت قانونی اصناف سینمایی و هنری به عهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است
او در فرازى ديگر از سخنان خود افزود: اخیراً خانه سینما به دلایلی آشکار و پنهان، از اصناف سینمایی از جمله؛ کانون کارگردانان، طراحان صحنه و دیگران خواسته است که برای قانونیشدن، صنف خود را در وزارت کار به ثبت برسانند؛ پیشنهادی که همزمان شگفانگیز و سؤال برانگیز است. آیا واقعاً وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از ثبت قانونی اصناف سینمایی آنقدر عاجز شده است که ما را به وزارت کار ارجاع میدهد؟ بدتر آنکه اصناف، تهدید شدهاند که اگر به ثبت قانونی در وزرات کار اقدام نکنند از خانه سینما اخراج خواهند شد. اگر وزارت کار، قدرت انجام کارهایی وراى مسئولیتهای بزرگ خود را دارد ، چرا از گرفتن حقوق عقب مانده کارگران عاجز است؟ چرا حق این زحمتکشان را از حلقوم کاسبکاران رانتخوار بیرون نمیکشد؟ چرا اجازه میدهد کارگرانی که به خاطر سفرههای خالی و حقوق عقب مانده خود به خیابانها آمدهاند ، تمشیت شوند ؟جالب است که اين برادران ،برای یکبار هم که شده يكى از اين نوکسیههای رانتخواری را که حق کارگران را بالا کشیدهاند دستگیر نمیکنند، تا ما هم کمک کنیم و با هم بادشان بزنیم. وقتی هم که امثال من، دوستانه مخالفت میکنیم و میگوییم ثبت قانونی اصناف سینمایی و هنری به عهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و این کار، باید ریشهای حل شود تهدیدمان میکنند.
تهدید اهل فرهنگ و هنر تلاش مذبوحانهای بیش نیست
این تهیهکننده باسابقه سینما و تلویزیون تأکید کرد: من به شما میگویم تهدید اهل فرهنگ و هنر تلاش مذبوحانهای بیش نیست؛ امثال من چیزی نداریم که از دست بدهیم، من لُرم، خون ایلاتی دارم، ایلامیام من. گویا این نوکیسهها فراموش کردهاند که اندیشه و فرهنگ را نمیشود کُشت. در کشوری که آذربایجان دارد، کُرد دارد، لُر دارد؛ عشایریم ما، هنوز هم ایلیاتی هستیم بر روی باد سواریم؛ خاکی نشدیم که بترسیم خانهمان را ویران کنید، آنها كه روی باد سوارند از تهدید و شلتاق شما نوکیسههاى تازه به دوران رسيده هراسی ندارند. مائيم و یک قلم؛ نگذارید فیلم بسازیم مینویسیم؛ این را که دیگر نمیتوانید از ما بگیرید. ایرانی از طوفان گذشته است بیدی نیست که از این بادها بلرزد.
120 سال است که سینمای ملی ایران به عنوان صنعت به رسیمت شناخته نشده است
وی افزود: راه راست ساده است نشانی را غلط به اهل سینما ندهید. یعنی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به این عریض و طویلی نمیتواند اصناف فرهنگی و هنری را خودش به ثبت قانونی برساند؟ یا واقعاً نمیخواهد. چرا دولتها برای رأی گرفتن به ما رجوع میکنند اما هیچکدام تا به امروز نخواستهاند یا نتوانستهاند براى مجلس یک لایحه ساده بنویسند و صنعت سینمای ملی ایران را به عنوان صنعت به رسیمت بشناسند. در واقع 120 سال است که این اتفاق نیافتاده است. واقعیت این است که تا خانواده سینما تعریف قانونی نداشته باشد و به عنوان صنعت به رسمیت شناخته نشده باشد؛ مشكلش حل نخواهد شد و در بر روی همین پاشنه میچرخد، يعنى سازمان تأمين اجتماعى حداکثر میتواند ما را به عنوان کارگران ماهیگیر فصلی بیمه کند و ثبت شدن قانونی در وزارت کار هم دردی را از کسی دوا نمیکند. این كارى بيهوده، یک نشانی غلط و یک سرگرمی است که رانتخوارهای نوکیسه برای اهالی سینمایی درست کردهاند و بس.
میخواستیم به جهان بگوییم که ما صاحب اندیشه و فرهنگ هستیم
چهره ماندگار سینمای ایران در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت: پیشتازان سینمای اندیشمند ایران در اولین سالهای پس از انقلاب بر آن بودند که طرحی نو دراندازند؛ با شور و شوق دور هم جمع مىشدیم و فیلم میساختیم چون عشق و هدف داشتيم ،ما میخواستیم افقهای تازهای را نشان بدهیم. میخواستیم به جهان بگوییم که ما صاحب اندیشه و فرهنگ هستیم؛ میخواستیم نشان بدهیم که فرهنگ ما بالنده و پویا و تأثیرگذار است. میخواستیم به مردم دنیا بگوییم ما هم ملتی هستیم، اما دوستان رانتخوار، سینما را تبدیل به مطربخانه کردهاند.
بهرام بیضایی جایی در این سینما ندارد و مجبور است ناخواسته به آنور دنیا برود
وی همچنین گفت: امروز اکثر قریب به اتفاق سالنهای سینمای کشور در دست یکی دو نفر رانتخوار اسیر است. این کارها نشان میدهد که شما سینما نمیخواهید مطربخانه و بنگاه شادمانى میخواهید. ما یک جشنواره باارزش داشتیم آن را دو پاره بىارزش کردید؛ اصناف ما را هم که دارید از بین میبرید؛ شما شرکتهای تولید فیلم هم نمیخواهید، پیداست که شما بنگاه شادمانى میخواهید. معلوم است که در این مطربخانه، جایی برای اندیشه نیست؛ جایی برای فیلمسازانی مانند؛ خسرو معصومی، کیانوش عیاری، محسن امیریوسفی و دیگر عزيزان نیست. معلوم است که بهرام بیضایی جایی در این سینما ندارد و مجبور است ناخواسته به آنور دنیا برود؛ چرا که اهل اندیشه میدانند اگر فیلمی بسازند رانتخوارها و انحصارگران سر گردنه، هرگز فیلم آنها را اکران نخواهند کرد.
تورج منصوری و علیرضا رئیسیان؛ جواهری در درونشان بود
کارگردان سریال فاخر «در چشم باد» در ادامه سخنانش با سپاس از آقای دهباشی گفت: ممنون برای شبی که به من اختصاص دادید؛ این کار آقای دهباشی واقعاً استثنایی است؛ این حرکت تاریخساز مردم ماست، مردم ما همینها هستند، همینها فرهنگ ما را نگه داشتهاند و همینها به ما معنی میدهند از دوستان عزیزم تورج منصوری و علیرضا رئیسیان که مرا مورد لطف خود قرار دادند و گفتند که موجب معرفی آنها به سینما شدم باید بگویم آنها جواهری در درونشان بود؛ من کاری نکردم، فقط وجود آن جواهر را در نهادشان به آنها یادآوری کردم، همین و همین. ما رفیق بودیم با هم کار می کردیم و به هم بال و پر میدادیم.
دلم نمیخواهد فیلم همکاران اندیشمندم نمایش داده نشود
مسعود جعفرى جوزانى در پایان سخنانش تأکید کرد: من عمر خود را کردهام؛ بیخود امثال من را تهدید نکنید، از کسی هم ترسی ندارم. امروز هم از قصد، لباس نظامی دوران انقلاب خود را پوشیدهام، اگر شما راضی میشوید و خشنود، من در خانهام مینشینم و مینویسم ولی دلم نمیخواهد فیلم همکاران اندیشمندم نمایش داده نشود.
پایبندی به مبانی اخلاقی
در بخش دیگری از این نشست، جواد طوسی نویسنده و منتقد سینمایی در مورد خصوصیات سینمای مسعود جعفرى جوزانى گفت: یکی از مهمترین ویژگیهای مسعود جعفرى جوزانى که من کمتر در بین اهالی فرهنگ و هنر دیدهام؛ پایبندی به آن مبانی اخلاقی است، حتی در زندگی روزمره و شخصی خودش سعی میکند بدون تظاهر آن را رعایت بکند. و قدر مسلم، میتواند یک نقطه تعمیمپذیر برای آثار ایشان در حوزه سینما و تلویزیون باشد. که به عقیده من یک زمینه انطباق با آن مفهومی که در تریبونهای مختلف به یک کلیشه تبدیل شده است. آن هویتمندی اینجایی و آن نگاه ملی که متأسفانه در این دور تسلسل تاریخ معاصر ما بیشتر در قالب حرف بوده است و شکل اولیه و اجرای درست خودش را پیدا نکرده است.
نگاه هویتمند ملی در «شیر سنگی» و «در چشم باد»
وی همچنین گفت: «شیر سنگی» دومین فیلم بلند ایشان، نمونه والا و ماندگار در این نگاه هویتمند ملی است و در مجموعه تلویزیونی «در چشم باد» به یک طریق دیگری نمود پیدا کرده است و این یادآوری را با یک لحن و زبان تکلف این را نشان داده است.
مسعود جعفرى جوزانى جزو نگاه متفکر در فیلمسازان نسل اول بعد از انقلاب است
طوسی در ادامه اظهار داشت: اگر نهضت موج نو را در اواخر دهه چهل و نیمه اول دهه پنجاه یک محمل و بستری برای شکلیابی سینمای متفات ایران بدانیم که بخش قابل توجهی از فیلمسازانش الزام و اصراری برای دیدگاه داشتن دارند و نگاه متفکری که بتواند آن دنیای مستقل را به درستی پوشش بدهد و یکبار معنایی تصویری ببخشد، فیلمسازهایی مثل؛ داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی، بهرام بیضایی، ناصر تقوایی، سهراب شهیدثالث، امیر نادری، فریدون گله، جلال مقدم در بعضی از آثارش و در فیلمسازان نسل اول بعد از انقلاب، من فکر میکنم مسعود جعفرى جوزانى یکی از پیش قراولان این نگاه و سمت و سویه است. که دیدگاه داشتن و آن دغدغهمندی را به شکلهای گوناگون سعی کرده است از طریق آثارش به نمایش بگذارد.
تجارب تئوریک و آکادمیکی مسعود جعفرى جوزانى در سرزمینی دیگر
وی افزود: ویژگی دیگر مسعود جعفرى جوزانى جدای از آن تجارب تئوریک و آکادمیکی که در یک سرزمین دیگری کسب کرده، این است که این نگرش را با یک پرسهزنی درست اجتماعی درهم آمیخته است؛ که بخشی از آن به گذشته ایشان برمیگردد، شیوه زندگی در دوران کودکی، نوجوانی و جوانی و آن پایگاه خانوادگی و ریشههایی که یک منطقه خاصی را در سرزمین ما دربرمیگیرد که در سیر انتقالی و آن وابستگی به شناسنامه و ریشههای خانوادگی خود حفظ میکند و حتی در بعضی از آثارش ارجاعاتی به آنها دارد. فقط به این محدود و مقید نمیکند بلکه گذر میکند و یک پیشنهاد کنایهآمیز امروزی در بخشی از آثارش از جمله؛ «شیر سنگی»، «در مسیر تندباد»، «در چشم باد» و با یک زبان طنز و کمیک در «ایران برگر» دارد.
روحیه استقامت، مواجه نسلها، پرداختن به قدرت، استقلال
این منتقد سینمایی در ادامه سخنانش افزود: اگر یکسری از مؤلفهها را در آثار آقای جوزانى ردیابی بکنیم، روحیه استقامت، مواجه نسلها، پرداختن به قدرت، استقلال، تن ندادن به اجنبی در آن مفهوم و ذات کلی خودش، پایبندی به اصول و مقایسه یک روحیه کنشمندانه در کنار و دو قدمی یک نگاه محتاط و سازشکار که «شیر سنگی» یک مصداق عینی است. و استمرار این نگاه، تفکر و تقابل که به یک کشمکش و نقطه تراژیک منتهی میشود را در سیر تاریخی خودمان شاهد بوده و هستیم. و شاید ایشان سعی میکند به این شیوه روایت پردازی خاص خودشان از گذشته وام بگیرد و یک پیشنهاد امروزی داشته باشد. برای تکرارنشدن این رخدادهای تلخی که میتواند تلفات و صدمات تلخ خودش را به یک سرزمین و یک جامعه در حال گذار تبدیل بکند.
دغدغهمندی جوزانی به گستره تاریخ یک اهمیت مستقلی دارد
وی همچنین گفت: آقای جوزانى سعی میکند با زبان و ذات سینما یک نگاه هنرمندانه داشته باشد؛ این ادای دین به ژانر وسترن یکی از مهمترین و جذابترین گونههای سینمایی همواره داشته است که در فیلمهای «شیر سنگی» و «در مسیر تندباد» و همچنین سریال «در چشم باد» در آن زیبابی شناسی تصویری و آن وجوه نمادین به وضوح میبینیم. از یک منظر دیگر، این دغدغهمندی آقای جوزانی به گستره تاریخ یک اهمیت مستقلی دارد. دیالکتیک تاریخی از زاویه نگاه آقای جوزانی با یک درک درست از انسان، ریشهها، فرهنگ و آداب و سنن و روایت پردازی شکل اجرایی خودش را پیدا میکند؛ که فیلم «شیر سنگی» نمونه خوبی از این دست است.
جوزانى به نقطه تثبیت شده انکارناپذیر در متن فرهنگ و هنر این سرزمین رسیده است
جواد طوسی در پایان سخنانش تأکید کرد: علیرغم رسیدن آقای جوزانى به یک نقطه تثبیت شده انکارناپذیر در متن فرهنگ و هنر این سرزمین که در دوران میانسالی خودشان به آن رسیدهاند؛ ولی آیا یک خوشآمد درست از طرف سیاستگذاران فرهنگی در مورد این هنرمند صورت گرفته است؟ انرژی که در صرف این سالهای اخیر در جهت آن حقانیت واقعی و رسیدن به سرانجام بعضی از پروژههای به سرانجام نرسیده مثل «کوروش» و «پوریای ولی» میتواند بخشی از این واقعیت تلخ باشد و انگار گوش شنوایی هم برای آن نیست. تواناییهای زیادی از آقای جوزانی سراغ دارم، امیدوارم که به زودی این آثار ماندگار را کارگردانی کنند.
در آثار مسعود جعفری جوزانی طبیعت وجود دارد
در بخش دیگری از شب مسعود جعفری جوزانی، تورج منصوری مدیرفیلمبرداری تعدادی از آثار این کارگردان باسابقه ایران گفت: در آثار مسعود جعفری جوزانی طبیعت وجود دارد، که متأثر از نگاه وسترنی و تأثیرگرفته از سینمای کلاسیک دنیا و آمریکاست ولی با مهندسی ویژه خودش که از آن اوست، چون خودش بخشی از آن طبیعت است و خیلی طبیعی دنیا را میبیند. به نظرم در کارهایش یک رئالیسم جادویی جریان دارد. به سادگی به تماشاگر نشان میدهد و یادآوری میکند که چقدر قشنگ، میتوانیم خودمان باشیم
مسعود جعفری جوزانی یک مصلح اجتماعی است
این مدیرفیلمبرداری باسابقه سینمای ایران در ادامه افزود: مسعود جعفری جوزانی یک مصلح اجتماعی است و آدمی است صلاح اجتماع را میخواهد ولی واقعاً از طریق سادگی؛ یعنی یادآوری میکند ما هر چقدر پیچیدهتر میشویم خودمان را در باتلاق و منجلابی فرو میبریم که نمیتوانیم از آن خلاص شویم. هم با تجربه فردی و هم با دانش آکادمیک با ما حرف میزند. یک ویژگی که ایشان دارد؛ یک پایه حرفهایش تجربه شخصی و بخش دیگر آن، علم و آگاهی که دارد. من نمی دانم کی در این سالها فرصت کرده است که اینقدر بخواند؟ و نمیدانم کی فرصت میکند که اینقدر بنویسد؟
وقت آن شده که مسعود شروع به یک کار بزرگ بکند
مدیرفیلمبرداری فیلمهای سینمایی «جادههای سرد»، «در مسیر تندباد»، «دل و دشنه» و «ایران برگر» در پایان سخنانش تأکید کرد: مسعود جعفری جوزانی به شکل معجزه آسایی باهوش است و امیدوارم که شرایطی ایجاد شود که بتواند کار کند و فضای کار برایش فراهم شود و پروژههای اخیرش را کارگردانی کند. مشتاقم که کارهای جدید ایشان را به زودی مشاهده کنم. و وقت آن شده است که مسعود شروع به یک کار بزرگ بکند.
بایستی قدر آدمهای چند وجهی همچون استاد مسعود جعفری جوزانی را بدانیم
در ادامه این مراسم علیرضا رئیسیان در مورد مسعود جعفری جوزانی گفت: آقای جوزانی که به ایران برگشت، دانش سینمایی داشت و بینشی که در سینما داشت؛ منتهی به آگاهی ایشان میشد و این بینش در اثری که خلق میشود به میزان درک، شعور و آگاهی که از کارگردان دریافت میکند به مخاطب منتقل میشود و اینها اتفاقی نیست که مجموعهای از چیزها در یک دوره زمانی در یک نفر جمع شود. جامعهای میتواند به آینده خودش امیدوار باشد که قدر آدمهای چند وجهی همچون استاد مسعود جعفری جوزانی را بداند که تأثیرشان روی سرزمینشان اینقدر وسیع است.
سینمای ملی در آثار استاد مسعود جعفری جوزانی از روح جمعی ملت برمیخیزد
وی افزود: وقتی که ما از سینمای ملی صحبت میکنیم، هنوز نمیدانیم که سینمای ملی چیست؛ شاید بهترین تعابیر این نمونه بشود در فیلمهای استاد مسعود جعفری جوزانی پیدا کرد. سینمایی که از روح جمعی ملت برمیخیزد، در عین حال که نوعی از سلحشوری در آن وجود دارد، عاطفه کاملا تاریخی هم با آن پیوند خورده است و رسم مردانگی را بجا میآورد و بیگانه ستیز است، به فرهنگ گذشته و غنی خود آگاه است و فقط از آن حرف نمیزند؛ بلکه به بهترین شیوه اجرا شده است.
«شیر سنگی»، «در مسیر تندباد» و «در چشم باد» نمونه عالی سینمای ملی
این کارگردان سینما در ادامه اظهار داشت: اگر از سینمای ملی صحبت کنیم و اینکه خصوصیات و ویژگیهای یک ملت در تبلور پیدا بکند چه نمونهای عالیتر از «شیر سنگی» و «در مسیر تندباد» را مثال زد. همچنین سریال ماندگار «در چشم باد» تنها سریال تاریخ معاصر طولانی است که از زمان میرزا کوچک خان تا اواسط جنگ را در برمیگیرد. در این اثر هم رابطه عاطفی، هم بکراند حوادث تاریخی سیاسی، هم شخصیت پردازی، هم دیگر حوادثی که این مملکت از سر گذرانده است و هم روحیه سخت مقاومت و هم درس بزرگ، که شجاعت، بخشی از این سرزمین است و همین روحیه شجاعت و پایداری و صبر بوده است که از مراحل سخت عبور کند.
روح ملی سرزمین ایران در یک پروسه تاریخی وسیع در آثار استاد جوزانی بازتاب دارد
وی همچنین گفت: هر چقدر در جزئیات آثار استاد مسعود جعفری جوزانی دقیق بشویم؛ نکات بیشتری خود را به آدم نشان میدهد و مهمترین فاکتور آن، بیان سینمایی ایشان است. که مفاهیمی را بازتاب میدهد که برآمده از روح ملی سرزمین ایران در یک پروسه تاریخی وسیع است که طوری آن را بازتاب میدهد که در خاطر مردم میماند. که برای نمونه در دیالوگهای «در چشم باد» است که بسیار درخشان است و برای یک سریال تاریخی لازم است. اجرای فوق العاده، بازیهای عالی، صحنههای اکشن و حماسی دوره جنگ و همچنین در دوران جنگ، میزانس و اجرای استاد جوزانی متفاوت است.
آیندگان بهخوبی از استاد مسعود جعفری جوزانی یاد خواهند کرد
رئیسیان در پایان سخنانش تأکید کرد: استاد مسعود جعفری جوزانی جزو آن دسته از شخصیتهای سینمای ایران است که آیندگان بهخوبی و به نیکی از ایشان یاد خواهند کرد. اگر شاگردی ایشان را نمیکردم شاید اینگونه وارد سینما نمیشدم و شاید اینقدر سختگیر راجع به خودم نبودم.
پدرم اهمیت ادبیات را به ما یادآوری میکرد
در بخش دیگری از این برنامه، سحر جعفرى جوزانى گفت: از دوران کودکی هر آنچه به یاد دارم پدرم همیشه تحقیق میکرد، کتاب میخواند و مینوشت؛ و همیشه برای فرزندانش که من هم یکی از آنها هستم داستان تعریف میکرد و اهمیت ادبیات را به ما یادآوری میکرد. به ما یاد میداد که چه کسی هستیم، کجا ایستادهایم و از کجا آمدهایم.
من از کودکی از پدرم آموختم که خوب بخوانم و خوب ببینم
وی افزود: وقتی چیزی را به تصویر میکشیم به آن عظمت و شکوه میدهیم و دیگران بهتر آن را میفهمند. ما میبینیم، وقتی میبینیم بهتر درک میکنیم، وقتی کاری درست ساخته میشود بهتر درک میشود. جلو هنر را نمیشود گرفت؛ شاید بشود برای مدتی این کار را کرد، ولی نه برای همیشه؛ هنر ماندگار است. من از کودکی از پدرم آموختم که خوب بخوانم، خوب ببینم؛ چون همه ما نگاه می کنیم ولی همه ما نمیبینیم. اینکه فیلمهای خوب ساخته شود خیلی مهم است. اگر ما بدانیم خواجه نصیر طوسی که بوده و چه کارها کرده است و ر افیلمی از آن بسازیم فرزندان این ممکلت به خوبی آن را درک خواهند کردو دنیای دیگری جلو چشمانمان باز خواهد بود.
به ایران و کوه دماوند افتخار میکنم
این بازیگر سینما و تلویزیون در ادامه اظهار داشت: پدرم به خوبی جزئیات دوران کودکی و نوجوانی خودش را با دقت به یاد دارد، کسی که با دقت میبیند فیلمساز خوبی خواهد شد. کسی که کشورش برایش مهم است. من درست است که در آمریکا به دنیا آمدهام ولی به ایران افتخار میکنم، به کوه دماوند افتخار میکنم. متأسفانه در این کشور افرادی هستند که جلوی کارهای بزرگ را میگیرند؛ شما فقط جلوی پای هنرمندان بزرگ نمیاندازید بلکه سنگ جلوی پای خودتان میاندازید و نمیفهمید.
هنر را نمیشود کشت
نویسنده و بازیگر فيلم سینمایی «پشت ديوار سكوت» در پایان سخنانش تأکید کرد: به همین دلیل این فیلمها ساخته نمیشود و خیلی از چیزهایی که در کشور خودتان است دیده نمیشوند؛ کارهای سطحی و بیمفهوم ساخته میشود. یکسری روشنفکرنماییها به تصویر کشیده میشود که در واقع تصویر هم نیست. هنر را نمیشود کشت، هنر خودش بیرون میآید و خود را هویدا خواهد کرد.
اکران فیلم مستند «عمو جان»
در پایان مراسم شب مسعود جعفری جوزانی، فیلم مستند «عمو جان» به کارگردانی مهدی امامی به نمایش درآمد.
گزیده حرفهای مسعود جعفری جوزانی:
-شما سینما نمیخواهید مطربخانه و بنگاه شادمانى میخواهید
-بهرام بیضایی جایی در این سینما ندارد و مجبور است ناخواسته به آنور دنیا برود
-120 سال است که سینمای ملی ایران به عنوان صنعت به رسیمت شناخته نشده است
-ما فیلم ساختیم تا افق تازهای را نشان بدهیم و به جهان بگوییم ما اندیشه و فرهنگ داریم
عکسها: منصور جهانی