وقتی یک ضدقهرمان جان تازه به ژانر خونآشامی میدهد

فیلم ترسناک خونآشامی «گناهکاران» با کارگردانی رایان کوگلر، با الهام از آثار موفقی چون ۳۰ روز شب و از گرگومیش تا سحر ساخته شده، اما در کنار این الهامات، عنصری تازه و منحصر بهفرد نیز در خود دارد: خونآشامی به نام رمیک، با بازی درخشان جک اوکانل. نقشآفرینی اوکانل آنقدر قوی است که میتوان گفت اگر قرار بود نسخهای از بن کورتمن ـ شخصیت رمان من افسانهام اثر ریچارد متیسن ـ به سینما راه یابد، رمیک همان نسخه سینماییای بود که هیچوقت نصیبمان نشد.
در نسخه سینمایی سال ۲۰۰۷ من افسانهام با بازی ویل اسمیت، خبری از بن کورتمن نبود؛ خونآشامها به موجوداتی وحشی و بیزبان تقلیل یافته بودند. اما «گناهکاران» نشان میدهد که حذف این شخصیت چه فرصت بزرگی را از فیلم گرفته است.
رمیک، با حضور سرد و حسابشدهاش در میخانهی جدید «اسموک و استک» (با بازی مایکل بی. جردن)، یادآور همان فشار روانی است که در نسخه اصلی رمان متیسن وجود داشت؛ جایی که کورتمن هر شب پشت در خانهی رابرت نویل ظاهر میشد و وسوسهاش میکرد تا بیرون بیاید. رمیک نیز با زبان نرم، آهنگخوانی، و حتی رقص، سعی میکند بازماندگان را به دنیای خود جذب کند ـ نه با ترس، بلکه با فریب و وسوسه.
این روایت انسانیتر از هیولاهای داستان، همان چیزی است که در فیلم من افسانهام غایب بود؛ و شاید دنبالهی در دست تولید این فیلم بتواند آن را جبران کند.
در حال حاضر، تنها اطلاعات تأییدشده از من افسانهام ۲ حضور دوباره ویل اسمیت و معرفی مایکل بی. جردن بهعنوان رهبر یک سکونتگاه جدید است. برخی گمانهزنیها حاکی از آن است که شاید خونآشامهای داستان نیز پس از ۱۸ سال، تکامل یافته و به نسخههای هوشمند و سازمانیافتهی متیسن نزدیکتر شده باشند.
با توجه به عملکرد موفق مایکل بی. جردن در گناهکاران، شاید حضور او در دنبالهی من افسانهام نشانهای از بازگشت به ریشههای اصیلتر داستان باشد. اگر عناصری از فیلم کوگلر ـ از جمله فضای صوتی قوی و هیولاهای پیچیدهتر ـ به دنباله من افسانهام وارد شود، نهتنها ایرادی ندارد، بلکه میتواند این فرانچایز را به سطح بالاتری برساند.
منبع: slashfilm