چه فیلمهایی امسال ده ساله میشوند؟
اختصاصی سلام سینما-مهمترین فیلمهایی که در سال ۸۸ ساخته شدهاند و امسال دهساله میشوند را مرورکردهایم؛ فیلمهای خاطرهانگیزی مانند «یه حبه قند»، «سن پترزبورگ»، «هیچ» و....، انگار همین دیروز بود که در سالنهای سینما برای اولینبار به تماشای این آثار مینشستیم.
کارگردان: محمدعلی باشه آهنگر
بازیگران: امین حیایی, هنگامه قاضیانی, سارا خوئینی ها, امیرحسین آرمان, رز رضوی, حبیب دهقان نسب, حمید فرخ نژاد, اسماعیل خلج, فریبا جدیکار, حمیدرضا آذرنگ, نوبر قنبریان, محمد بزرگمهر
خلاصه داستان:
رخشانه زنی است در آستانه میانسالی که در سال های جوانی اش با ایوب پارسا ازدواج کرده و صاحب پسری به نام حمید شده است. وقتی حمید دو ساله بود، ایوب به جبهه می رود و دیگر برنمی گردد. پس از مدتی خبر شهادت او می رسد و خانواده تصمیم می گیرد رخشانه را به عقد داوود برادر ایوب دربیاورد. سالها از این ماجرا گذشته و آنها صاحب دختر بچه ای دبستانی هستند و حمید در آستانه ازدواج است. در این وضعیت از کمیته مفقودین خبر می رسد که ایوب زنده است و به زودی به وطن برمی گردد...
منتقدان درباره فیلم چه گفتهاند؟
شايد اولين چيزي كه پس از ديدن «بيداري روياها» به ذهن مخاطب خطور كند اين باشد كه «خب حالاكه چي؟!» و پشت بندش هم اين جمله كه چرا سازنده فيلم اينقدر از دنيا و زمان عقب است و چرا اين فيلم را با 20سال تاخير ساخته و... و اينكه آيا فقدان ايده و مضمون خوب و جذاب و تهي بودن است كارگردان و نويسنده، و ايده پرداز از يك داستان جذاب و به روز- و نه حالاالزاما امروزي، ولي حداقل همراه با حداقل ويژگي هاي داستان و ايده اي كه ارزش فيلم ساختن آن هم در آخر دهه هشتاد را داشته باشد- تا اين حد فاجعه برانگيز بوده است؟!
بيداري روياها بازي هاي خوبي دارد و به ويژه بازي هنگامه قاضياني كه فوق العاده و منقلب كننده است. اما هر چه اين گونه زيبايي ها و خوبي ها و ارزش هاي بصري و فني در فيلم شاهد باشيم، بجاي اينكه خوشحالمان كند، تاثير و تاسفمان را برمي انگيزد كه اين همه انرژي و زحمت صرف چيزي شده است كه ديگر خيلي وقت است تاريخ مصرفش تمام شده است. (محمدرضا محقق)
کارگردان: بهرام توکلی
بازیگران: لیلا حاتمی, شهاب حسینی, مسعود رایگان, احمد ساعتچیان, آزاده ریاضی, سام رندمعروفی
خلاصه داستان:
امین که آهنگساز و نوازنده پیانو است، پس از ازدواج با رویا بازیگر تئاتر، با مشکلات زیادی روبرو می شود که زندگی آنان را تحت الشعاع قرار می دهد...
منتقدان درباره فیلم چه گفتهاند؟
دو شخصیت بدون پیش زمینهای از گذشته، با ویژگیهای فرضی وارد قصه شدهاند. راوی مجاز است هر جور دلش میخواهد قصه را بالا و پایین کند و ذهنش ـ چنانچه خود میگوید ـ روایت را حذف و اضافه کند. او میتواند یک تصویر ذهنی را تکرار کند و طوری دیگر پیش ببرد، (نگاه کنید به دو روایت متفاوت از شبی که رویا در کوچه به انتظار امین مانده. ) ولی در هر حال سیر داستان ذهنی او به سمت خودویرانی و نابودی است، شاید از آنرو که در ساحت متناظر به این ذهنیت، جسم او نیز آخرین نفسها و تپشها را تجربه میکند و در انتظار توقف کامل قریبالوقوع است. بیهوده نیست که دغدغه مهم راوی، نه تجربهی زندگی سرشار از رنجی است که میآفریند، بلکه کنجکاوی برای دانستن چهگونه مردنش است. او میخواهد تصویر مفروضی از مرگ خلق کند و همهی چشمداشتش از روایت، به خلق یک همدم تقلیل پیدا میکند؛ همدمی که دستکم در لحظهی پایان، او را از هراس تنهایی و گمنامی دور نگاه دارد. (رضا کاظمی)
کارگردان: فرزاد موتمن
بازیگران: امین حیایی, بهاره رهنما, فرهاد آئیش, مهناز افشار, مریم امیرجلالی, رابعه اسکویی, پروین میکده, مرجان شکوفکی
خلاصه داستان:
پوپک بهتازگی از خارج برگشته است. خالهاش احترامالسادات، که به خاطر بیماری در بیمارستان بستری میشود، وی را به مباشرش، مش ماشاالله که فردی خشک است میسپارد...
منتقدان درباره فیلم چه گفتهاند؟
درست است که مؤتمن، هم در «باجخور» هم در «پوپک و مش ماشاالله» سعی میکند آثاری متمایز در «سینمای بدنه» بسازد، اما این تمایز، روی یک «خط باریک» معنا میشود و فاصله، آنقدر زیاد نیست که بشود گفت کارگردان نه از سرخودکاری ناخودآگاهاش، که کاملاً خودآگاهانه، مسیری تازه را انتخاب کرده. این فاصله، تقریباً همان حدی است که فاصله «شیلات» میرلوحی بوده با دیگر آثاری که در آغاز انقلاب، با مضمون هجو و لعن روزگار پهلوی دوم ساخته شدند. (یزدان سلحشور)
کارگردان: کیانوش عیاری
بازیگران: مهدی هاشمی, شهاب حسینی, مهران رجبی, نازنین فراهانی, حسین فلاح, مژده همرنگ, معصومه بافنده, مینا ساداتی, پادینا رهنما, آیناز آذرهوش, فتح الله طاهری
خلاصه داستان:
این فیلم که قصه اتفاقهای یک خانه قدیمی را از سال ۱۳۰۸ (اواخر دوره قاجار) تا ۱۳۷۹ روایت میکند با بازیگرانی همچون مهدی هاشمی، شهاب حسینی و مهران رجبی، ناصر هاشمی، مینا ساداتی، نازنین فراهانی و… در چند اپیزود ساخته شده و مسائل و مشکلات زنان ایران را در هفتاد سال اخیر به تصویر کشیده است. در این فیلم ناصر هاشمی (نقش جوانی) و مهدی هاشمی (نقش میانسالی) کاراکتر اصلی این فیلم را، که روایت زندگیاش از پانزده تا هشتاد سالگی به تصویر کشیده شده، بازی میکنند.
منتقدان درباره فیلم چه گفتهاند؟
در روایت موجز فیلم دوربین کیانوش عیاری هیچگاه از خانه و حیاط آن خارج نمیشود چرا که از نظر او هویت و ریشهی همه چیز را نه در بیرون بلکه در درون، پستو و زیرزمین خانهی پدری میتوان جستوجو کرد. خشونت، مردسالاری، ضایع شدن حقوق زنان، استفادهی ابزاری از کودکان و از همه مهمتر پنهانکاری که اساسیترین موتیف معنایی داستان را تشکیل میدهد در یک دورهی هفتاد ساله تکرار و تکثیر میشود. عیاری با راهکارهایی خلاق توانسته چنین داستان کمحجم و با محدودیت مکانی را در بستر چند دورهی زمانی مختلف بهخوبی بسط و گسترش دهد. (محسن جعفری راد)
کارگردان: بهروز افخمی
بازیگران: امین حیایی, محسن تنابنده, بهاره رهنما, اندیشه فولادوند, امید روحانی, پیمان قاسم خانی, شیلا خداداد, کیانوش گرامی, سروش صحت, سیامک انصاری, نیما تبریزی, نعیمه نظام دوست, اردشیر کاظمی, بابک برزویه, مجید شهریاری, علی اصغر طبسی, فتح اله, یوسف قربانی, مهدی دانایی مقدم
خلاصه داستان:
داستان این فیلم کمدی پرحادثه در مورد رفاقت، بلوف، عشق و ... است و دو خلافکار خرده پا از وجود گنجی با کلید عقاب دو سر که میراث تزار روسیه است، با خبر میشوند. هر دو در تلاش برای به دست آوردن گنج با اتفاقاتی روبه رو میشوند.
منتقدان درباره فیلم چه گفتهاند؟
در سن پترزبورگ نشانههای پختگی را میتوان دید. پختگی برای یک کارگردان یعنی اینکه دم به دم به فکر این نباشد که با این قصهای که تعریف میکند چه پیامی میخواهد منتقل کند. او همه حواسش به این است که قصه اش را خوب تعریف کند، موقعیتها جالب و جذاب باشند، آدمها زنده و ملموس باشند، لحظههای غافلگیرکننده داشته باشد، حتی چطور خوب گافهای و نقاط ضعف و خلاءهای فیلمنامه را بپوشاند، خلاصه کاری کند که وقتی تماشاگر از سینما بیرون میآید احساس رضایت داشته کند از این که دو ساعت وقتش را بیهوده در تاریکی سینما نگذرانده بلکه لذّت برده است. بهروز افخمی در سن پترزبورگ خوب از پس این کار برآمده است. (روبرت صافاریان)
کارگردان: بیژن میرباقری
بازیگران: مهناز افشار, پگاه آهنگرانی, مهرداد ضیایی, سیدمحمد سخایی, پاشا رستمی
خلاصه داستان:
فردي ناشناس از برگزاركنندگان مهماني اي در طبقه چهارم يك ساختمان، به نيروي انتظامي شكايت كرده. به همين دليل، مأموران براي رسيدگي به آنجا مي روند و تعدادي از مهمانان را بازداشت مي كنند. عده اي هم موفق مي شوند از طريق بالكن و با گره زدن ملافه ها به هم از راه حياط فرار كنند. دختر جواني كه در مهماني شركت داشته يكي از كساني است كه مي خواهد از ملافه پايين برود اما ملافه پاره مي شود و او به بالكن واحد طبقه سوم ساختمان مي افتد. زن جواني كه ساكن آن واحد است و از درد كليه بيدار شده، متوجه سرو صدا مي شود و دختر را در بالكن مي بيند. دختر ملتمسانه از او مي خواهد كه اجازه دهد وارد آپارتمان شود. زن در را براي او باز مي كند. دختر تلاش مي كند با دوستان خود و خانواده شان تماس بگيرد. او همچنين با پسري كه دوستش است و مخالف شركت او در آن مهماني بوده تماس مي گيرد و از پسر مي خواهد كه به دنبالش برود، اما پسر از اين كه مهماني به هم خورده ابراز خوشحالي مي كند. دختر كه با زن رفتار گستاخانه اي دارد، از خانه بيرون رانده مي شود، اما نمي تواند ساختمان را ترك كند چون كيف و تلفن همراهش در طبقه بالا جا مانده و بيرون ساختمان جلوي در نيز يك مأمور گذاشته اند. دختر عاجزانه از زن مي خواهد كه به او اجازه دهد به آپارتمان برگردد...
کارگردان: حسن فتحی
بازیگران: مهدی علیپور, مریلا زارعی, هانیه توسلی, مصطفی زمانی, امیر جعفری, جمشید هاشم پور, انوشیروان ارجمند, مینا جعفرزاده, پردیس افکاری, هومن برق نورد, اسماعیل گرامی, قائینی, میترا تبریزی
خلاصه داستان:
مردی میانسال به دلیل قتل یک جوان در آستانه قصاص است. خانواده وی در تلاش جلب رضایت اولیاء دم هستند و در این رابطه مبلغی را به عنوان پول دیه جور کرده اند که هنگام انتقال آن از بانک توسط چند سارق دزدیده می شود و...
منتقدان درباره فیلم چه گفتهاند؟
اما کیفر...شاید بتوان ادعا کرد این نخستین فیلمی است که بر مبنای الگوی نوآر به شکلی درست و غیر انحرافی در سینمای ایران ساخته شده است. البته این که می گوییم غیرانحرافی، بدین معنا نیست که اقتضائات فرهنگی و بومی و مناسبات هژمونیک رسمی در آن رعایت نشده است. اتفاقا علیرضا نادری در متن کیفر به خوبی توانسته است بسیاری از مولفه های این جایی را در تاروپود این الگو جای دهد و از این حیث فیلم نامه واجد امتیازی قابل تحسین هم هست که در سطور بعد به برخی از مصداق هایش اشاره خواهیم کرد. اما نکته مهم این جا است که کیفر به شدت با مناسبات اجتماعی زمانه اش هم سو است و همان آبشخوری که اجتماع و روزگار 60 - 70 سال پیش برای تغذیه نوآر فراهم آورده بود، به نوع و بافتی دیگر حالا برای کیفر مهیا شده است. کیفر در بسیاری از زمینه ها با مولفه های فیلم نوآر منطبق است. (مهرزاد دانش)
کارگردان: علیرضا امینی
بازیگران: هدیه تهرانی, حامد بهداد, محسن تنابنده, خاطره اسدی, بهشاد شریفیان
خلاصه داستان:
مردی با خانواده اش برای سفر کاری همسرش به شمال می روند و در راه تصادف می کنند و دخترش سارا براثر تصادف فوت می کند... مریم می خواهد از فرهاد طلاق بگیرد...
منتقدان درباره فیلم چه گفتهاند؟
هفت دقیقه تا پاییز روایت بنبستهای زندگی آدمهای معمولی است. مردی که از شدت مشکلات خودش را میکشد و زن و زندگی را پشت سر میگذارد، خانوادهای که با وجود مشکلات عدیده مالی خوشبخت هستند و در حال تدارک مراسم تولد دخترشان که در پایان فیلم در میان بغض و گریه همه برگزار میشود، مردی که با سادگی خود زندگیاش را باخته و اکنون چیزی برای از دست دادن ندارد، حتی لحظهای به مرگ هم فکر میکند و اما در آخرین لحظه پشیمان میشود.
اصولاً مرگ در کارهای امینی نقش مهمی را ایفا میکند و در «هفت دقیقه تا پاییز» این نقش پررنگتر هم میشود. مرگ در این داستان چیزی است بین تراژدی و جریان طبیعی زندگی. امینی بدون اینکه توجه بیننده را جلب کند مرگ را از زوایای مختلف نشان میدهد و واکنش بازماندگان را منعکس میکند و نشان میدهد که مرگ در هر شرایطی روی دهد، هرچقدر سخت و خردکننده، درنهایت باید با آن ساخت و به جلو حرکت کرد. (ساناز رمضانی)
کارگردان: عبدالرضا کاهانی
بازیگران: مهدی هاشمی, مرضیه برومند, پانته آ بهرام, باران کوثری, صابر ابر, احمد مهران فر, نگار جواهریان, مهران احمدی, نیره فراهانی
خلاصه داستان:
مردی که زیاد میخورد و همه اطرافیان خود را ناراضی کرده، به بهانه ازدواج با مادر خانواده وارد یک خانواده شلوغ و بی پول جنوب شهری میشود...
منتقدان درباره فیلم چه گفتهاند؟
مهمترین چیزی که در سبک بصری فیلم جلب نظر میکند فراوانی نماهای بسته است و بخصوص نماهایی است که در آنها گفتوگوی آدمها یا موقعیت آدمها نسبت به یکدیگر با چیدن آنها در پیشزمینه و عمق تصویر و تغییر فوکوس اتفاق میافتد. از این حالت بسته بودن موجب یکنواختی میشود و کلوزآپهایی که باید در لحظات عاطفی نیرومند بر احساسات درونی آدمها تاکید کنند کارکردشان را از دست میدهند. البته اجرای این نماهای بسته با تغییر فوکوس بسیار دشوار بوده است و بسیار خوب اجرا شدهاند، امّا در نهایت این کار یک توانایی تکنیکی است تا توانایی کارگردانی به معنای وسیعتر کلمه که عبارت است از خلق و هدایت همدلی بیننده با شخصیتهای فیلم. ببینید در سراسر فیلمی که در آن فضای اجتماعی، یعنی روابط عینی و بیرونی بین آدمها و مکانها اهمیت دارد، یک نمای عمومی از حیاط خانهای که هشتاد در صد فیلم در آن میگذرد نمیبینیم. (روبرت صافاریان)
کارگردان: رضا میرکریمی
بازیگران: رضا کیانیان, پریوش نظریه, نگار جواهریان, نگار عابدی, اصغر همت, هدایت هاشمی, شمسی فضل الهی, ریما رامین فر, امیرحسین آرمان, سعید پورصمیمی, سهیلا رضوی, فرهاد اصلانی, پونه عبدالکریم زاده, ناهید مسلمی, روح اله مفیدی نصرآبادی, شیدا خلیق, محمدرضا زادسرور, احمد یاوری, افشین هاشمی, باران کوثری
خلاصه داستان:
قرار است پسند (پسندیده) دختر کوچک یک خانواده یزدی با پسری به نام کیوان از خانواده متمولی در همسایگی، که حالا مقیم آمریکاست، ازدواج غیابی کند و به آمریکا برود.
منتقدان درباره فیلم چه گفتهاند؟
تفاوت جزئیاتپردازیها در اثر میرکریمی با سایر سینماگران در همین است؛ مثلا جزئیاتپردازی در سینمای اصغر فرهادی در طول هم قرار دارد. این جزئیات در فیلمهای او شکل عرضی دارد تا طولی و موجب تعمیق حس میشود تا دلیلی بر مسئله دیگر. شیرینزبانی دختربچه جلوی دستشویی، شیر دادن پسربچه به نوزادان و گربهای که کنار دایی راه میرود همه حس زندگی موجود در فیلم را منتقل میکند. دخترهای خانواده ترکیب قشنگی دارند، هرکدام دچار یک دغدغه هستند. بزرگترین دغدغه متعلق به پسندیده است که شاید خیلی نمود پیدا نمیکند زیرا همه چیز روی او متمرکز شده و او باید احساس خوشحالی و شادی کند، ولی میبینیم جاهایی هست که این حس بروز پیدا میکند. از همان صحنه اول که او را در آشپزخانه سنتی در حالی که سرگرم گوش دادن به آموزش انگلیسی است میبینیم. یا جایی که از پشت پنجره دیگران، پسند را میبینند و او با شک و تردیدی به گوشی تلفن همراهش نگاه میکنند و یا صحنه حمام زندایی و در نهایت صحنه پایانی که این احساس به اوج میرسد.
هر کدام از دخترها درباره شوهران، بزرگان خانواده و یا رابطه خواهریشان دغدغههایی دارند. سرخوشترین آدم این مجموعه اعظم با بازی ریما رامینفر است. در اینجا با دو قطب متضاد روبرو هستیم؛ یکی اوج دغدغه و یکی اوج سرخوشی البته نه به معنای بیخیالی است. دو حس متضاد چفت و بست قشنگی شده بود و دختر بزرگ خانواده و دختر کوچک خانواده بدهبستان خوبی داشتند. (مهرزاد دانش)