بهترین فیلم سال 99 از نگاه کاربران سایت سلام سینما
اختصاصی سلام سینما- با به پایان رسیدن سال ۹۹، برآن شدیم تا بهترین فیلم سال را از نگاه کاربران سلام سینما که در طول سال گذشته با آرای خود با سایت سلام سینما، بزرگ ترین مرجع فیلم و سینمای ایران، همراه بودند، اعلام نماییم.
لازم بهذکر است به دلیل شیوع بیماری کرونا، سینماها در سال گذشته بسیار محدود به نمایش آثار پرداختند و روند اکران فیلمها بهکلی تحت تاثیر کووید ۱۹ قرار گرفت. با این وجود به رسم هرساله بهترین فیلم منتخب کاربران را مورد بررسی قرار دادهایم.
از بین تمامی آثار اکران شده در سال ۹۹، کاربران سلام سینما بیشترین رای را به فیلم سینمایی «شنای پروانه» با امتیاز ۷.۶ دادند.
ویدیوی بهترین فیلم ایرانی در سال 99 از نگاه کاربران سایت سلام سینما در کانال یوتیوب سلام سینما
بهترین فیلمهای سینمای ایران در سالهای گذشته از نگاه کاربران سلام سینما:
-سال 93: فیلم «پرویز» با امتیاز 8.06
-سال 94: فیلم «محمد رسول الله» با امتیاز 7.34
-سال 95: فیلم «فروشنده» با امتیاز 7.62
-سال 96: فیلم «بدون تاریخ، بدون امضا» با امتیاز 7.5
-سال 97: فیلم «مغزهای کوچک زنگ زده» با امتیاز 8.1
سال 98: فیلم «متری شیش و نیم» با امتیاز 8.4
عوامل فیلم
کارگردان: محمد کارت
محمد کارت دانشآموخته سینماست و توانست با چند فیلم مستند کوتاه نام خود را بر سر زبانها بیاندازد. اولین مستند دیده شده او «خونمردگی» نام داشت که درباره اراذل و اوباش شیراز بود و در پایین شهر میگذشت. بعد از آن کارت «آوانتاژ» را ساخت که مورد توجه قرار گرفت و فیلم کوتاه داستانی «بچهخور» جایزه بهترین فیلم کوتاه جشنواره فجر را از آن خود کرد. «شنای پروانه» اولین فیلم سینمایی کارت در مقام کارگردان است. بسیاری از منتقدان او را یکی از استعدادهای نوظهور سینمای ایران میدانند.
بازیگران:
جواد عزتی، طناز طباطبایی، امیر آقایی، پانته آ بهرام، علی شادمان، نیره فراهانی، مهدی حسینی نیا، ایمان صفا، مه لقا باقری، نادر شهسواری، آبان عسکری، ناهید مسلمی، علیرضا داودنژاد، بهروز پناهنده، روح الله مهرابی، نیلوفر شهفری، محمد مطهری پور
نقشآفرینی جواد عزتی در نقش قهرمان این فیلم بهیادماندنی است و با دیگر نقشآفرینیهای او تفاوت دارد. در این فیلم او نقش مردی را بازی میکند که هرچند در پایینشهر و میان لاتها و اراذل بزرگ شده اما اصلا شبیه آنها نیست و طی حوادثی مجبور میشود پا به دنیای وحشی و بیرحم اراذل و اوباش بگذارد. حضور او خصوصا در نیمه دوم فیلم بسیار گیراست.
امیر آقایی که نقش کوتاهی را در این فیلم بازی میکند موفق به دریافت سیمرغ بهترین نقش مکمل برای «شنای پروانه شد. از جمله نکات بازی او در این فیلم میتوان به لهجه لات منشانه جالبش توجه کرد. طناز طباطبایی هم برای این فیلم سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل زن را دریافت کرد.
عوامل فیلم:
مدیر فیلمبرداری: سامان لطفیان، مدیرصدابرداری: مهدی صالح کرمانی، طراح گریم: عظیم فراین، طراح لباس: غزاله معتمد، طراح صحنه: سعید حسنلو و محمد کارت، مدیر تولید: سعید هاشمی، مدیر تدارکات: سجاد نوری، دستیار اول کارگردان و برنامه ریز: ایمان توکلی، دستیار اول فیلمبردار: هومن خلیلی، منشیصحنه: سیمین آزادی، عکاس: فتاح ذینوری، دستیار اول تدارکات: دانیال داورزنی، سرپرست اجرای گریم: میکائیل ثامنی، مستند پشت صحنه: محمد جواد گلزاری، استوری بورد: پوریا هادی زاده، جلوه های ویژه میدانی: آرش آقابیگ، سرپرست گروه بدلکاران: کیوان رضایی، اتالوناژ: فربد جلالی(استودیو رشنا)، طراح پوستر: محمد حسین هوشمندی، علی باقری، طراح تیتراژ و گرافیک: حامد بارئیطبری، مترجم: حسن شرفالدین، زیرنویس: رضا تاری وردی، مسئول هنروران: کبری بختیاری، دستیاران کارگردان: آرش جمشیدی و مهدی محمدگنجی، دستیاران فیلمبردار: سعید کرمی، حمید روحی، مهدی براتی، امیرحسین میرکریمی، محمد امامقلی، امیرحسین اسکندری، مهدی عبدی، مسئول فنی: حسین خیری، دستیاران صدابردار: علی نعمتی، سالار سلیمی، مدیر صحنه: فاطمه سلیمی، دستیاران صحنه: عباس یاراحمدی، یزدان شیری، فرزاد فرهادی، دستیاراول لباس: تیام اسکندری، دستیاران لباس: شهره صمیمی، ساحل سهرابی، دستیاران تدارکات: سعید سفیدی، علی کریمی، دستیاربرنامهریز: علی خالدی، دستیار تدوین : مهدی عوضزاده، دستیاران گریم: سینا دشتی، ساقی سهراب منش، شیما سمائی فر، هماهنگی حمل و نقل: یاسر صوفی، همیاران تدارکات: شعبان مرادی، بهنام مهدی پور، علی بحری
درباره فیلم
خلاصه داستان:
در جنوب شهر، شنای پروانه طوفان به پا میکند. «شنای پروانه» داستان یک انتقام ناموسی را تعریف میکند. فیلم همسر یکی از لاتهای بهنام پایتخت در اینترنت پخش میشود. از آنجایی که مرد همسرش را میکشد و به زندان میافتد، برادر کوچک او مامور میشود تا کسی که فیلم زن برادرش را پخش کرده پیدا کند و به سزای اعمالش برساند....
درباره فیلم:
مهمترین نکته پرداخت کارت در فیلم اولش، در مواجهه بافاصله و لاجستیکش با پایین شهر است. بهشکلی که نه خودش در نمایش فلاکتها و بیرحمیها احساساتی میشود و نه به تماشاگرش اجازه میدهد برای آدمهای داستان غصه بخورند و دل بسوزانند. شنای پروانه دقیقا منطق تماشاگر را فعال میکند و بهکار میاندازد.
او چارهای ندارد جز اینکه به چیستی و چرایی شرایط موجود در فیلم فکر کند و با تحلیلها و نظرات خود و فیلم کلنجار برود. او وقتی برای گریه و زاری کاذب ندارد. در چنین ساختار مضمونی اینکه کارت قهرمان را به شکل یک مرد محروم اما شریف و دور از جهان خلافکارها طراحی میکند و او را در دل حادثه و وسط خلافکارها و قمهکشها میاندازد و تنها رها میکند تا راه خود را بیابد هم، فرصت تحلیل و تامل را برای تماشاگر بیشتر میکند.
جوایز:
«شنای پروانه» در جشنواره سی و هشتم بسیار مورد توجه قرار گرفت و در بخشهای زیادی مانند بهترین فیلم، کارگردانی، فیلمنامه و فیلمبرداری نامزد دریافت سیمرغ بلورین شد.
این فیلم در نهایت شش سیمرغ را از آن خود کرد: بهترین بازیگر نقش مکمل زن و مرد، بهترین صدابرداری، صداگزاری، تدوین و از همه مهمتر فیلم برگزیده تماشاگران.
حواشی اکران:
این فیلم برای اکران نوروزی آماده میشد که همهگیری ویروس کرونا همهچیز را برهم زد. در ابتدا عوامل فیلم میخواستند اکرانش را به تعویق بیاندازند اما اینکار میسر نشد. با شروع سال جدید اکران فیلم هم آغاز شد اما خیلی زود به دلیل اوجگیری شیوع ویروس سینماها بار دیگر خالی از تماشاگر شدند. صاحبان اثر باز هم سعی کردند با لغو اکران، فیلم را نجات دهند اما این اتفاق نیافتاد تا «شنای پروانه» و کارگردانان جوانش یکی از قربانیان سینمایی این پاندمی شوند. این با وجودی است که فیلم در روزهای اول اکران خود پرفروشترین و پرمخاطبترین فیلم روی پرده بود.
چندی بعد همزمان با انتشار نسخه خانگی فیلم، خبر پخش قاچافی آن منتشر شد. تنها کورسوی فیلمی ورشکسته همین پخش خانگی بود که آن هم به دام قاچاق افتاد و کارت را واداشت تا شخصا در بیانیهای اینستاگرامی از مردم خواهش کند نسخه قاچاق فیلم را نبینند.
مهمترین نکته فیلم
بی اغراق مهمترین نکته فیلم شناخت درست کارگردان از پایین شهر است. انگار که خودش با این شیوه زندگی آشنا باشد. تجربههای مستند کارت البته نشان میدهند که او با چنین جو و آدمهایی بیگانه نیست. در «آوانتاژ» و «خون مردگی» هم تماشاگر با چنین شخصیتهایی سروکار داشت.
عموما کارگردانانی که خود برآمده از پایین شهر و مختصات زیستی و فرهنگی خاص آن هستند، در نمایش طبقه خود با احساساتگرایی صرف جلو میروند و این موج حسی و همدردی با شرایط زیستی در پایینشهر فیلمساز را وامیدارد تا همهجوره در کنار آنها (خواه خلافکار باشند خواه اسیر اعتیاد و کلی درد دیگر) بیاستند و حق ناحق شده کل طبقه را در فیلم خود به قهرمانان جنوبشهری از قشری خاص بدهند که بعضا از قماش خلافکارانند.
محمد کارت اما هم از تبار پایین شهر است و هم در گرو مستنداتش کاری تحقیقاتی و با روندی جدی و دقیق را درباره پایینشهر و قشر خاصی از آن یعنی اراذل و اوباش پشت سرگذاشته و این تجربه در فیلم اولش بدل به برگ برنده فیلم و فیلمساز میشود. تصویری که «شنای پروانه» از پایینشهر با همه آدمهای محروم و همه اراذل و اوباشش میسازد، از ساخته هرکارگردان جوان و تازه پاگرفته دیگری در سینمای ایران، دقیقتر است.
خلاقانهترین نکته فیلم
پیچ روایی پایانی فیلم هرچند تر و تازه نیست و مثل پیچهای روایی شوکه کننده، تماشاگر را میخکوب نمیکند، اما بسیار خلاقانه است و کارت هم سعی کرده تا جایی که میتواند آنرا غیر قابل پیشبینی نگه دارد. وقتی حجت قهرمان فیلم در آن تعمیرگاه ماشین میفهمد که همه ماجرا تلهای برای خود او بوده و این همه مدت دنبال خودش میچرخیده، تماشاگر هم همپای قهرمان درهم میشکند.
ضمن اینکه در ابتدای فیلم هم طراحی کاراکتر حجت به عنوان مردی خوب و شریف در میان آدمبدها و خلافکاران و اینکه در ادامه مجبور میشود شبیه به آنها رفتار کند، تماشاگر را بگی نگی بهیاد مایکل کورليونه «پدرخوانده» میاندازد.
نقطه ضعف فیلم
بزرگترین نقطه ضعف فیلم شبیه به عموم تریلرهای اجتماعی ایرانی دیگر، در فیلمنامه و چگونگی طراحی سیر حوادث و روند اتفاقات است. در بعضی از لحظات انگار معلوم نیست که فیلم یک تریلر جنایی است یا یک درام اجتماعی و همین باعث میشود فیلم سرگردان باشد و تماشاگر را پس بزند.
ضمن اینکه تعقیب و گریزهای پی در پی بدون اینکه چیز بهجایی به روایت و سیر اتفاقات اضافه کند، در بعضی از سکانسها شکل موش و گربه بازی میشود و فیلم را از مسیر مستقیمش منحرف میکند، هرچند رنگ و لعابی گولزننده به روایت و داستان میبخشد.
نکته گولزننده فیلم
حضور طناز طباطبایی و مانور تبلیغاتی که روی تصاویر او در فیلم و حضورش داده شده یک تله است و سیمرغ دادن به او هم این تله را پر و بال میبخشد. چراکه حضور طباطبایی تنها محدود به چند دقیقه ابتدایی فیلم میشود و خیلی زود از داستان حذف میشود.
مانور تبلیغاتی دیگر فیلم بر روی پانتهآ بهرام که با کلهای تراشیده در فیلم حاضر شده هم هربه دیگری است. نه نقش جالب و خاصی دارد و نه کیفیت اجرای بازیگر چنان جالب توجه است. اما به نظر میرسد آنقدری کنجکاوی برانگیز بوده و حاشیهساز شده که بدل به یکی از عناصر تبلیغاتی فیلم شود.
خبرهای مرتبط:
ده فیلم برتر سال 98 از نگاه کاربران سلام سینما
ویدیوی بهترین فیلمهای سال ۹۸ از نگاه کاربران سایت سلام سینما در کانال یوتیوب سلام سینما
ده فیلم برتر سال 97 از نگاه کاربران سلام سینما
ده فیلم برتر سال 96 از نگاه کاربران سلام سینما
ده فیلم برتر سال 95 از نگاه کاربران سلام سینما
ده فیلم برتر سال 94 از نگاه کاربران سلام سینما