معرفی و نقد فیلم غرامت مضاعف (Double Indemnity) به کارگردانی بیلی وایلدر | جنایت بی عیب و نقص

اختصاصی سلام سینما - مازیار وکیلی: فیلمهای سیاه یا آنطور که بعدها منتقدان فرانسوی روی آن اسم گذاشتند فیلم نوآر بیش از هر چیز محصول دوران پراضطراب جنگ جهانی دوم بودند. نوآر یک ژانر کاملا آمریکایی است و محصول جامعه متزلزل دهه چهل و پنجاه آمریکا. جنگ جهانی دوم آمریکا را هم درگیر خودش کرد و شرایط جنگی تاثیرش را بر روی مردم آمریکا گذاشت. بدبینیها را نسبت به سیاستهای دولت و آینده آمریکا افزایش داد و همین بدبینی فضای پر اضطرابی به وجود آورد که بازتاب آن را در فیلمهای نوآر میبینیم. البته این فضا در دهه پنجاه با کارزار کمونیست هراسی سناتور مک کارتی تشدید شد و یکی از دوران پارانوئید آمریکا را رقم زد. دورانی که هر کسی میتوانست یک کمونیست بالقوه و یک هدف مشروع برای سناتور مک کارتی باشد. نوآر در چنین فضایی رشد کرد، به عرصه رسید و درخشید. آن فضای سرد و دلگیر، نورپردازیهای پرکنتراست و سایههای عمیق، مردانی مغموم و شکست خورده و زنانی مرموز و دلربا که به فم فتال معروف شدند محصول جامعهای بودند که نبست به آیندهاش هیچ امیدی نداشت. نوآرها یکی از بهترین نمونهها برای توضیح آمریکای پس از جنگ جهانی دوم هستند.
بیشتر بخوانید:
نیکلودئون - 1: نقد فیلم کلاسیک مرد آرام ساخته جان فورد | داستان یک ازدواج
نیکلودئون - 2: معرفی و نقد فیلم سانشوی مباشر (کنجی میزوگوچی) | رنج، همیشه رنج
نیکلودئون - 3: معرفی و نقد فیلم سر آلفردو گارسیا را برایم بیاورید | رستگاری نه در زندگی، که در مرگ
اما نوآر علاوه بر تاثیرپذیری از جامعه آمریکا، ریشه در ادبیات و سینما هم داشت. نوآر از دل رمانهای سیاه دهه چهل و پنجاه میلادی بیرون آمد. رمانهای جنایی کم نظیر که در آن دوران مردم آمریکا بسیار طرفدار آن بودند. نویسندگانی مانند ریموند چندلر، دشیل همت، جیمز کین و میکی اسلیپین الهامبخش فیلمهای دهه چهل و پنجاه آمریکا شدند. ریموند چندلر فیلیپ مالرو را خلق کرد، میکی اسلیپین مایک هامر را و دشیل همت هم به مهمترین شخصیت فیلمهای نوآر یعنی سم اسپید جان بخشید. این کارآگاهان تلخ، بدبین و بداخلاق که درگیر پروندههای پیچیده و مرموز میشدند، مهم ترین شخصیتهای فیلمهای نوآر بودند. مردانی که اغلب توسط یک زن دلربا به بیراهه کشیده میشدند و در پایان مجبور میشدند میان عشق و عدالت دست به انتخابی هولناک بزنند. اما به لحاظ بصری نوآر مدیون اکسپرسیونیسم آلمانی دهه بیست است. همان جنبش هنری که بین دو جنگ بزرگ جهانی در آلمان شکل گرفت و ویژگیهایی مانند اغراق در طراحی صحنه، داستانهای هولناک، تاکید بر تقارن و از همه مهمتر دقت در جزئیات از مهمترین ویژگیهای آن بود. جنبشی که با فیلم درخشان روبرت وینه «مطب دکتر کالیگاری» آغاز شد و با «فاوست» و «متروپولیس» به اوج رسید. نوآر یک ژانر کاملا آمریکایی بود اما از دل تاریخ سینما بیرون میآمد و همین موضوع باعث تاثیرگذاریاش بر جامعه آمریکا شد.

آیا بیلی وایلدر بهترین فیلمنامهنویس تاریخ سینما است؟
بیلی وایلدر شاید در کارگردانی جز ده کارگردان برتر تاریخ سینما باشد اما در فیلمنامهنویسی بهترین است و رو دست ندارد. وایلدر استاد خلق شخصیتهای چندوجهی، دیالوگهای همراه با نیش و کنایه و روایت داستانهایی بود که تماشاگر را مبهوت میکرد. وایلدر اعتقاد داشت هنگامی که حالش خوب است باید یک فیلم تلخ بسازد و هنگامی که حالش بد است یک فیلم شیرین. محصول چنین نگرشی ساخت تعدادی از بهترین نوآرها و کمدی رمانتیکهای تاریخ سینما بود. وایلدر برای ساخت «غرامت مضاعف» سراغ رمان جیمز کین رفت و همراه با یکی از بهترین جنایینویسان تمام دوران یعنی ریموند چندلر چنان فیلمنامه استادانهای نوشت که کین اعتراف کرد اگر زودتر فیلم ساخته شده را میدید از برخی شیوههای روایی وایلدر و چندلر در رمانش استفاده میکرد. «غرامت مضاعف» داستان یک جنایت بی عیب و نقص است. جنایتی که مشکلش این است که همانطور والتر نف (شخصیت اصلی فیلم) میگوید زیادی بی عیب و نقص است و همین موضوع هم در نهایت کار دست طراحان آن میدهد. یک زن دلربا که از زندگی با شوهری عوضی و سختگیر خسته شده یک مامور بیمه بختبرگشته را بهترین گزینه میبیند که هم شوهر عوضی را از سر راه بردارد و هم 100 هزار دلار به جیب بزند. از چه طریق؟ از طریق یکی از تبصرههای بیمه حوادث که به غرامت مضاعف معروف است. اگر فردی که بیمه شده براساس یک حادثه نادر بمیرد شرکت بیمه موظف است علاوه بر پول اصلی غرامت مضاعف هم بپردازد و همین موضوع فیلیس دیتیریکستون را به فکر کمک گرفتن از والتر نف مامور بیمه میاندازد تا نقشه درجه یکی برای قتل بکشند. همه چیز عالی پیش میرود جز یک چیز؛ مسئول رسیدگی به این پرونده در شرکت بیمه و رفیق قدیمی نف یعنی بارتون کیس زیادی با وجدان است و همین موضوع باعث میشود نقشه این دو نفر نقش بر آب شود.
بیشتر بخوانید:
نیکلودئون - 4: معرفی و نقد فیلم تیرانداز به کارگردانی دان سیگل | میراث ماندگار
نیکلودئون - 5: معرفی و نقد فیلم 2001: یک ادیسه فضایی (استنلی کوبریک) | هستی در قاب
نیکلودئون - 6: معرفی و نقد فیلم فارغالتحصیل (مایک نیکولز) | شورش با دلیل
غرامت مضاعف؛ کلاس درس فیلمنامهنویسی
فیلمنامه «غرامت مضاعف» یک کلاس درس فیلمنامهنویسی است. نحوه روایت فیلم (که مبتنی بر فلاش بک است)، دیالوگهای پرنیش و کنایه (والتر: دوست دارم سرم بذارم رو شونههات و گریه کنم. فیلیس: چطوره سرت رو شونههای شوهرم بذاری) و شخصیتهای چند بعدی (فیلیس بهترین فم فتال تاریخ سینما است) باعث شده تا وودی آلن و بسیاری از بزرگان «غرامت مضاعف» را بهترین فیلم تاریخ سینما بدانند. وایلدر در این فیلم در اوج است. بهترین بازیها را از بازیگرانش گرفته، کارگردانیاش پخته است و از همه مهمتر تباهی را با تمام قدرت نمایش داده و فیلمی ساخته که نمونهاش در تاریخ سینما پیدا نمیشود. فیلمی که مانند جنایت طراحی شده در فیلم بی عیب و نقص است و البته این بی عیب و نقص بودن کار دست خالقش نمیدهد و باعث میشود او گُل سرسبد ژانر نوآر باشد.
مشخصات فیلم غرامت مضاعف
فیلم «غرامت مضاعف» با بازی فرد مکموری، باربارا استانویک و ادوارد جی. رابینسون محصول سال 1944 سینمای آمریکا است. این فیلم نامزد 7 جایزه اسکار از جمله بهترین فیلم، بهترین کارگردان، بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر نقش اول زن (استانویک) شد.