جستجو در سایت

1394/10/29 00:00

هر وقت چیزی رو داشتی و باز دلت براش تپید، اون عشقه...

هر وقت چیزی رو داشتی و باز دلت براش تپید، اون عشقه...

«داره صبح میشه» اولین ساخته‌ی سینمایی بلند یلدا جبلی است. فیلمی اپیزودیک شامل چهار داستان موازی که با توجه دقیق بر دیالوگ‌ و قصه‌ها، می‌توان به ارتباطی ریز بین آن‌ها پی برد. ارتباطاتی که شاید کوچک به نظر برسد اما می‌تواند و یا توانسته زندگی شخصیت‌های فیلم را دستخوش تغییرات بزرگی کند. تم اصلی فیلم سوژه‌ی تمام نشدنی، عشق است. هر چهار قصه از یک وحدت تماتیک برخوردارند و داستان‌ها هول محور رابطه و سوء‌تفاهم می‌چرخند. گویا آدم‌های جهان داستان توانایی رویایی و حرف زدن باهم را ندارند. لیلا و امیر از هم جدا شده‌اند، چون لیلا گمان می‌کرد اگر امیر مطلع شود او باردار است او را ترک خواهد کرد یا عشقشان رو به زوال و تکرار خواهد رفت. ماه‌بانو، به دلیل بیماری علی را ترک می‌کند، بدون اینکه برای او حق تصمیم‌گیری قائل شود. بیتا گله‌هایش را در یک نوار ضبط شده نگه می‌دارد... گویا آدم‌های جهان فیلم مشکل برقراری ارتباط دارند و با تصوراتشان زندگی می‌کنند. داستان‌ها هر چند قصه‌ی نسل‌های متفاوت را روایت می‌کنند اما مشکلات نسل‌ها با هم تفاوتی ندارد. در فیلم داره صبح میشه زمان ایستاده و قصه انسان‌ها در طول زمان تغییر نمی‌کند.هر چقدر فیلم بر عدم توانایی انسان‌ها در برقراری درست ارتباط تاکید می‌کند و آدمهایش از کم حرف زدن با یکدیگر رنج می‌برند اما خودش پر دیالوگ و گفت‌وگو محور است. فیلم با تکیه و توجه به جزییات پیش می‌رود و دیالوگ بار سنگینی را در فیلم بدوش می‌کشد. از آنجا که در فیلم‌های اپیزودیک با داستان‌های متعدد و شخصیت‌های فراوان و متنوع طرفیم دست کارگردان برای شخصیت‌پردازی بسته است و فیلمساز فرصت کافی برای باز کردن لایه‌های درونی شخصیت را ندارد و مجالی برای رفتن به عمق شخصیت پیدا نمی‌کند به همین دلیل فیلساز به این سمت می‌رود که به‌جای قانون « نگو، نشان بده» بار زیادی از فیلم را روی دیالوگ بیاندازد و برای شناساندن شخصیت‌ها و پیشبرد داستانش بیشتر اطلاعات فیلم و حتی دغدغه‌هایش را توسط دیالوگ بیان کند.

معمولا فیلم‌های فیلمسازان اول آرمان‌گرایانه و شعارزده است و بازی‌های ساختاری عجیب و غریبی دارد ولی «داره صبح میشه» فیلمی است که از این آسیب دور است و پخته به نظر‌می‌رسد. هر چند فیلم به اندازه‌ی خودش نوع‌آوری و تجربه گرایی دارد اما نه آنقدر که از فرم فیلم بیرون بزند، فرم کاملا با محتوا پیش می‌رود و ساختاری نرم و روان دارد. این پختگی یقینا از سابقه « یلدا جبلی» در مقام تدوینگر نشات می‌گیرد که کارگردانی روی میز است. پختگی این فیلم نشان می‌دهد که جبلی در مسیر درستی گام برمی‌دارد و می‌توان به آینده‌ی فیلمسازی او امیدوار بود.