يادداشت روزانه جشنواره فيلم -٦

دید فنی و غیر مغرضانه به نقد فیلم باعث می شود که به دور از سلایق موضوعی و داستانی "امکان مینا " را یک فیلم خوب به حساب آورد. چرا که فیلم در حوزه ی موضوعی خود کم نظیر و کم تکرار است. تبریزی باز هم ثابت کرده که فیلمساز بسیار خوبی ست و اگر برخلاف "گاهی به آسمان نگاه کن" و "طبقه حساس" به سراغ موضوعات سفارشی هم برود بازهم موفق خواهد بود. موفقیت فیلم علاوه بر تحقق اهداف ساخت فیلم که امنیتی و اطلاعاتی بوده از این جهت است که داستان عاشقانه فرعی فیلم به گونه ای پیش روی دارد که تفکیک بین داستان اصلی و فرعی فیلم به سختی انجام می شود. مینا، با بازی مینا ساداتی (که یکی از بهترین نقش هایش در سینما را در این فیلم بازی کرده) از همان لحظات ابتدایی فیلم، هسته ی شکی را در دل مخاطب می کارد که تا پایان فیلم هم به هیچ یقینی مبدل نمی شود. لازمه ی ایجاد این میزان تعلیق در دل داستانی عاشقانه و پر از هیجان استفاده مناسب از امکانات دوربین، بازی بازیگران و کارگردانی درست فیلم نوشت توحیدی را داشته که به طور کامل به اجرا درآمده است. تبریزی هم در سکانس هایی از فیلم برای نمایش رد وپای همیشگی اش در فیلمهایی که ساخته و زبان انتقاد آمیزش، علاوه بر گرفتن نماهای لانگ از روز وشب های تهران با بیان دیالوگ هایی مثل: "خبر رو باید به مردم درست بدی وگرنه میرن از جایی دیگه میخونن" سعی در نشان دادن ذهنیت میانه و دور از جانب داری خود دارد.
امکان مینا توانسته به کمک موسیقی خوب و آشنای علیقلی و روی میز تدوین و با نمایش سکانس های فلش بک ساسان (با بازی میلاد کی مرام) عمق ویژه ی به داستانش بدهد و مخاطب را به طور کامل مشتاق و نگران سایر حوادث احتمالی خودش کند.