فیلمی پر از صحنههای عجیب

ترجمه اختصاصی سلام سینما
در یکی از سکانسهای فیلم "زندانیان سرزمین ارواح" به کارگردانی سایون سونو، نیکلاس کیج به هوا میرود اما خوشبختانه نجات پیدا میکنند و کاراکتر سریع از جایش بلند میشود. البته خیلی عجیب است نیک نقش شخصیتی را بازی میکند که در اینجور مواقع سخت، گیج و منگ نمیشود. اما با این حال این لحظه از آن لحظههای جالب توجه است چرا که: 1) در کدام فیلم دیدهاید که قهرمان داستان درب و داغان شود؟ و 2) این سکانس تقریباً هفدهمین چیز عجیبی است که در فیلم اتفاق میافتد.
توضیح داستانهای سایون سونو تقریباً غیرممکن است اما خب به هر حال: هیرو (نیکلاس کیج) سارق بانک است و پس از یکی از دزدیهای نافرجام خود که باعث به قتل رسیدن عده زیادی (از جمله یک کودک) میشود، دستگیر شده و به زندان میرود تا اینکه فرماندار سادیست شهر (بیل موسلی) آزادش میکند. چرا؟ چون دخترش برنیس (سوفیا بوتلا) مدتی گم و گور بوده و بعد از سرزمین اشباح سر در آورده است؛ سرزمینی لمیزرع و وحشتناک که ساکنانش از خود پرتوهای رادیواکتیو تولید کرده و تمام وقت خود را صرف کشیدن طناب غولپیکر ساعت بزرگ شهر میکنند که مبادا حرکت کرده و باعث انفجار و قتل عام هستهای شود.
فرماندار برای اطمینان از اینکه دستورش اطاعت شده و دخترش سریع به خانه برگردانده میشود، لباسی از چرم مشکی به تن هیرو میکند که چند بمب به آن متصل است که دقیقاً روی گردن، بازوها و آن قسمتهای پایینی قرار میگیرند. اگر خدای نکرده به سرش بزند و بخواهد نسبت به زنان خشونت به خرج دهد یکی از بازوهایش به هوا فرستاده میشود و اگر بیشتر هیجان زده شود، احتمالاً میتوانید حدس بزنید کدام قسمتها به هوا میروند! او در این مسیر با روح و روان خود درگیر میشود، با دو مرد به نامها رتمن و رتکلن کار میکند، و با یک سامورایی هم به مشکل میخورد. این وسط یک راننده اتوبوس روانی هم هست که بیشترش سوخته و کارگردان فیلم “Notebook” نقشش را بازی میکند. فهمیدید چه شد؟!
کیج نقش هیرو را بازی میکند، یک جنایتکار حرفهای که از زمانی که سرقتش در بانک شکست خورد و منجر به کشتار چندین انسان بیگناه شد، در زندان به سر میبرد. در میان این افراد پسربچهای هم بوده که مرگش باعث ایجاد مشکلات روحی روانی در هیرو شده است. هیرو پس از گذشت چندین سال، با حمایت فرماندار شهر آزاد شده و از طرف او پیشنهادی دریافت میکند - دختر عزیزش برنیس را از سرزمین اشباح نجات دهد و در عوض دیگر رنگ زندان را نخواهد دید. اما با یک شرط: برای جلوگیری از فرار یا آسیب رساندن به برنیس باید لباسی مجهز به مواد منفجره بپوشد و با گذر هر ثانیه در معرض به هوا رفتن باشد.
بله، دیدن یکی از دیوانهترین و میم شدهترین بازیگران تاریخ یعنی نیکلاس کیج در چنین نقش خودآگاهی، برای مخاطبان آمریکایی با جذابیت همراه است. از حق نگذریم، همین قبول نقش از طرف او، نشاندهنده خودآگاهی بالا و عشقش به نقشهای متفاوت است. (اگر به شواهد بیشتری نیاز دارید، سری به فیلمهای “Mandy”، “Mom and Dad” و “Color Out of Space” بزنید.) اما اینجا کیج نسبت به آن وحشیگری محضی که از او انتظار میرود، بسیار آرام و ناامیدکننده ظاهر میشود؛ او نیز همانند بسیاری از بازیگران آمریکایی که به لطف کارگردانان خارجی احساسات عجیبی از درونشان بیرون کشیده میشود، کمی احساس گمشدگی میکند و مجبور است در کل داستان اندک خشمی همراه خود داشته باشد. قبول، قسمت آخر فیلم به طوفانی از انتقام تبدیل شده و برای او امکان به وجود آوردن لحظات سرگرمکنندۀ زیادی را فراهم میآورد، اما مخاطب تا اینجای کار رسماً خمیازه کشیده است.
کیج در سالهای اخیر فیلمهای عجیب و غریب زیادی بازی کرده است که بعضی از آنها مثل “Mandy” و “Color Out of Space” نسبت به بقیه موفقتر بودهاند. اما او احتمالاً نیمه گمشدهاش را در سونو پیدا کرده است؛ فیلمسازی که آنقدر نوع دیوانگیاش به نوع دیوانگی او نزدیک است که آدم تعجب میکند اینقدر طول کشیده تا یکدیگر را پیدا کنند. گرچه تولید و طراحی لباس فیلم به طور برجستهای مدیون فیلم “Mad Max” بوده و طراحی صحنه کلاً از روی فیلم “Escape from New York” کپی شده، همکاری این دو منجر به ایجاد بینشی آخرالزمانی، ویژه و دیوانهوار شده است.
اگر "زندانیان سرزمین اشباح" اولین مواجه شما با سایون سونو است، خدا بهتان رحم کند. این کارگردان که در طول فعالیت 35 سالۀ خود بیش از 50 فیلم ساخته، خورهی حساسیتهای عجیب و غریب و ژانر خرابکارانه سینمای ژاپن است و این را مدیون سینما و فرهنگ آمریکاست و البته اینها را از فیلتر حساسیتهای پر جنب و جوش فرهنگ خود نیز عبور میدهد.
از “Antiporno” گرفته تا “Love Exposure” و “Tokyo Vampire Hotel”، در آثار سونو همه چیز یافت میشود؛ سکس، خشونت، خونریزی، تخیل. "زندانیان سرزمین اشباح" اولین فیلم انگلیسی زبان سونو است و افراطهایش را هم با خود آورده است، چه خوب و چه بد. آثار سونو همیشه عجیب و غریب بودهاند اما در این میان آثار خوبش، آن هرج و مرج سینمایی را به هیجان تبدیل میکند و حداقل، مخاطب را با خود همراه میسازد. سرزمین اشباح، در بهترین حالت، میتواند نشانهای از انحراف سینمای موفق وسترن باشد که به طرز عجیبی با سینمای شرق درآمیخته است، اما زیاد به این مورد پرداخته نشده، البته به جز صحنۀ نشانه رفتن ساموراییها و کابویها به یکدیگر.
هیرو به سرعت برنیس را پیدا میکند - که دور از انتظار بود - اما متوجه میشود هر که وارد سرزمین اشباح شود دیگر نمیتواند بیرون برود. خودِ سرزمین اشباح نیز طراحی صحنۀ تأثیرگذاری دارد؛ میدانی مرکزی دور یک برج ساعت که زمان را برای شهر و ساکنان عجیبش متوقف کرده است. این شهر کوچک بر زمینی رادیواکتیو بنا شده و توسط اتوبوسی نامرئی پر از مواد رادیواکتیو محافظت میشود که هروقت کسی بخواهد از شهر فرار کند تجسم پیدا میکند. این فیلم مستقیماً به تاریخچۀ هستهای بسیار وحشتناک ژاپن اشاره دارد که البته تنها موضوعی است که فیلم را به دنیای واقعی مرتبط میکند.
اما قبل از اینکه فیلم را زیاد جدی بگیرید باید بدانید که هیرو برای مقابله در برابر کابویها، سامورائیها یا کلاً هر کسی که وارد قاب دوربین میشود، یک شمشیر کاتانا به بازویش وصل کرده است. این واقعاً مسخره است و هر کسی هم که در فیلم حضور دارد در این مسخرهگی شریک است، از جمله کیج که معمولاً کامل کننده ماجراهاست. در اینجا سونو عرصۀ بزرگی را برای کیج فراهم نکرده و در عوض دورش زمین بازی ساخته و او را مجبور به انجام خواستههای عجیب خود میکند. موارد زیادی را میتوان به عنوان نقاط ضعف فیلم برشمرد؛ مثلاً عدم تکامل شخصیتها، استفادۀ نابجا و بسیار ضایع از بدلکارها در سکانسهای اکشن معمولی، دیالوگهای مسخره و پیوند فکر نشدهی شرق و غرب. "زندانیان سرزمین اشباح" کاملاً از هنجارها و عرفهای فیلمسازی خارج شده است. واقعاً تنها یک کلمه میتواند توصیفش کند: دیوانهکننده.
نیکلاس کیج نیز فیلم را به عنوان "دیوانهوارترین فیلمی که در عمرش بازی کرده" توصیف میکند. این فیلم مجموعهای از افراط و تفریطهای برگرفتهشده از انیمههاست که از فیلتر سینمای آمریکا عبور داده شده و یکی از برجستهترین چهرههای آن را با استفاده از نقشهای قبلیاش بازسازی میکند. اما تجزیه و تحلیل اینکه چه میزان از لذت این فیلم مربوط به کنایههای سونو به فرهنگ آمریکاست، کار دشواری است. این فیلم از آن دسته فیلمهایی است که هیچ تلاشی برای معنا و مفهوم داشتن نمیکند و نمیتوان از آن چنین انتظاری داشت. سؤال اینجاست که آیا رویکرد نسبتاً طنز آن برایتان خوشایند خواهد بود یا نه. "زندانیان سرزمین اشباح" دقیقاً میداند چه میخواهد، اما ممکن است آنچه میخواهد لزوماً چیز خوبی نباشد.
منبع: توتال فیلم
مترجم: وحید فیض خواه
زندانیان سرزمین ارواح Prisoners of the Ghostland (2021)
تاریخ اکران: 31 ژانویه 2021
کارگردان: سایون سونو
نویسنده: آرون هندری، رضا سیکسو صفایی
توزیعکننده: آر.ال.جی.ای فیلمز
بازیگران: نیکولاس کیج، سوفیا بوتلا، نیک کاساوتیس، بیل موزلی، تاک ساکاگوچی، ناریسا سوزوکی، گریس سانتوس، کانن ناواتا، تاکاتو یونیموتو، جفری رو، متیو چوزیک، چارلز گلاور
فیلمبرداری: سوهی تانیکاوا
تدوین: تیلور لیوای
موسیقی: جوزف تراپانیز
خلاصه داستان: «هیرو» یک سارق بانک و در زندان است. مردی ثروتمند به نام «بیل موسلی» او را استخدام میکند تا نوهاش «برنیس» که به طرز مرموزی مفقود شده را پیدا کند و در عوض «هیرو» را از زندان آزاد کند. حسگرهای عصبی به قسمتهای مختلف بدن «هیرو» متصل میشود که در صورت تخلف منفجر میشوند. آیا هیرو میتواند در مسیر یافتن «برنیس» به رستگاری برسد؟