زندان پلاتفورم، زندان جهان فانیست...

به نام خدا
پلاتفورم فیلمی اسپانیایی و جنجالی در این ماه بود که با انتقاد های مثبت فراوانی به استقبال مردم آمد.ژانر این فیلم #درام...رازآلود است و سبک آن#استعاره ای....اجتماعی است.فیلم در کل فیلم فلسفه دار و پر حرفی بود که بسیاری از منتقدان را مجبور به فلسفه بافی هایی مختلف کرد.من نیز اکنون دید خودم را نه به عنوان نقد بلکه به عنوان موشکافی متنی برای شما بیان میکنم.....
یادداشتی بر پلاتفورم:
پلاتفورم در وهله ی اول یک استعاره ی منظری را از جهان ما(زمین) نشان میدهد و در وهله ی دوم ، یک استعاره ی مبتنی بر اعمال اعضای این جهان اجتماعی را برای خود اعضا به تصویر میکشد.درست است فیلم به خوبی به اهداف خود نپرداخته و در جاهای زیادی علامت سوال هایی را جواب نداده،ولی حق خود را هم از منظر امتیازی گرفته و هم از نظر مردمی و انتقادی.حد اقلش این است که از نظر من تا به حال به جز فیلمus 2019 فیلمی چنان فلسفی و تشبیهی ندیده بودم و وجود این امور در سینما باعث خوشحالی من میشود.خب از بحث بیرون نمی آییم و به باز کردن منظور اصلی پلاتفورم در لایه های عمیقش میپرداریم.(هر چند منتقدان بزرگی هم در این سایت و هم سایت های دیگر نقد هایی به شدت تاثیر گذار و جالب نوشتند.من هم اینجا برداشت خود را از بررسی هایم مینویسم.:
پلاتفورم با صحنه ی بیداری شخصیت اصلی از خواب همراه بود.این یعنی تولد انسان در جهان فانی و زمین.به دنیا آمدن این فرد دست خودش نبود و به صورت اتفاقی در یکی از طبقات پلاتفورم به دنیا آمد.دقیقا مانند جهان خودمان....اگر دقت کنید میبینید که پلاتفورم یک زندان برج مانند است که از طبقات زیادی از یک(که بالا ترین ) تا ۳۳۳ که پایین ترین طبقه هست ایجاد شده.جهان ما نیز امروزه جهانی طبقاتیست.و این اختلاف آنقدر زیاد است که حتی برخی نمیدانند چند طبقه بالا و چند تا پایینشان قرار دارد.
به فیلم که برگردیم میبینیم در هر طبقه ۲ نفر هستند که هر ماه به صورت اتفاقی جایشان با طبقه ای یا پایین و یا بالا عوض میشود.هر دو نفر نشان از افرادی است که در یک طبقه ی خاص اجتماعی قرار دارند.در ابتدای فیلم شاهد صحبت دو شخصیت هستیم که مابین حرف هایشان،شخصیت اصلی میخواهد با طبقه ی پایین سخن بگوید اما هم سلولی اش میگوید که این کار را نکن.وقتی آن مرد جواب این سوال را میپرسد،هم سلولی میگوید که چون آن طبقه پایین تر از ما قرار دارد نباید با آنان حرف بزنیم.این عدم توجه به طبقات پایین و فقیر تر جامعه متاسفانه در همه جای دنیا وجود دارد ولی نباید اینگونه باشد.....
مرد دوباره میخواهد با طبقه ی بالا سخن بگوید و دوباره هم سلولی جوابی به آن میدهد و میگوید:آنان جواب ما را نمیدهند زیرا ما پایینشان هستیم.یعنی همان منظور قبلی ولی از دید دیگر.
پس از گفت و گو های کلیشه ای دو هم سلولی ناگهان سکویی به سمت آنان و به پایین حرکت میکند.این سکو برای غذا خوردن زندانیان است ولی مشکلی وجود دارد....
اگر سکوی غذا را به طور کلی استعاره ای از اموال دنیا(چون غذا...مسکن..پول و...)در نظر بگیریم.میتوانیم بگوییم که کاملا مشهود و درست به نمایش گذاشته شد.طبقات اولیه که بالا ترین طبقات هستند و ابتدا سکو که پر از غذا های زیبا و تزئینی و برکت است(نشان از برکت الهی)به آنان میرسد و پس از یک دقیقه به سلول پایینی حرکت میکند،مطمئنا تا سلول ۷۰..۸۰ غذا هایش تمام میشود.پی ۲۰۰ سلول پایین تر چه کنند....
گفتار کلی متن بالا:پاراگراف بالا را اینگونه برداشت کنید که خداوند روزی را به مقدار کافی به همه میدهد ولی این وسط طمع کاران و انسان های پستی وجود دارند که با اینکه میدانند طبقات ضعیف تر هم به این اموال نیاز دارند اما باز با حیف و میل و طمع خود.تا پای جان روی غذا ها راه رفته و آن ها را مصرف میکنند.بدون اینکه فکر کنند روزی خودشان آن پایین قرار میگیرند.در نتیجه ی این حیف و میل های هر طبقه،وقتی غذایی دیگر باقی نماند؛ طبقات بدون غذا(منظور اینجا فقیر نشین هاست) مجبورند همدیگر را کشته و بخورند.به امید اینکه ماه بعد در طبقات بالا تر بیدار شوند.
و اما در نقطه ای از فیلم شاهد هستیم که یک شخص(سیاه پوست) میخواهد با تلاش و همت خود و البته حمایت طبقات بالا ،طنابی را بیندازد و به طبقه بالایی صعود کند.اما نزدیک طبقه های بالا است که ناگهان در حال بالا رفتن،افراد سلول بالایی روی آن مدفوع میکنند و طنابش را به پایین می اندازند.(خب این بسیار واضح است و هر کس میتواند برداشت خودش را داشته باشد.شاید به این خاطر بازیگر این بخش را سیاه انتخاب کردند،چون سیاه پوستان نشان اصلی تبعیض نژادی هستند و کسانی معرفی میشوند که قابلیت تحرک صعودی در جامعه سفیدان را ندارند....
حرف آخر:من اهداف کلی این فیلم را برای استعاره هایش بیان کردم.هر چند ریز اهدافش نزدیک به ده ها صفحه جا میخواهند که اسن کار را برخی دوستان انجام دادند.فقط اینکه در اواخر فیلم پیامی پنهان وجود داشت و آن هم این بود:
در پایین ترین طبقه،که دیگر پایین تر از آن چیزی وجود نداشت به جز سیاهی و جهنم تاریک؛آدمی بود که نشان از پست ترین موجودات داشت.چرا که داشت پول جمع میکرد.(طمع پول داشت و با اینکه پایین ترین طبقه بود ولی داشت اسکناس هایش را میشمرد......
کلی تر هم این است که پاییندجهنم و بالا بهشت ترسیم شده بود.جالب اینجاست که بهشت به پولدار ها نزدیک تر است زیرا میتوانند با ثروت خود به پایین تر ها کمک کنند اما نمیکنند....
و جهنم به فقیر تر ها نزدیک تر است زیرا به خاطر نداری و فقر دست به جنایاتی چون دزدی و کشتن هم طبقه ای های خود میکنند تا نمیرند و زنده بمانند!!عجیب است که این ایده،عجیب ترین عجیبی است که انسان میتواند از جهان ما به تصویر بکشد.....
واقعا این فیلم فوق العاده ترین فیلم فلیفه داریست که میتوان در این روز ها تماشا کرد و آن را موردربررسی قرار داد....
#پیشنهادی بسیار ویژه......