جستجو در سایت

1399/05/08 00:00

فیلم پلیسی معمولی و کمدی جذاب

فیلم پلیسی معمولی و کمدی جذاب

ترجمه اختصاصی سلام سینما

«پسران بد تا ابد» از آن دسته آثاری است که احساس می‌کنم از این پس، بیشتر و بیشتر شاهد آن باشیم. این فیلم دنباله‌ای بر یک فرنچایز با سابقه است که در جذب پول و ارتقای برند بازیگری به خوبی عمل کرده است. «مارتین لورنس» و «ویل اسمیت» بهترین کارشان را در این فیلم اراپه داده‌اند و کمترین حسی درباره‌ی کم‌کاری آنها به مخاطب القاء نمی‌شود. 

همانطور که همه به خوبی می‌دانیم، مضمون رفاقت در سینما به جدی‌ترین شکل خودش از سال 1969 با فیلم «بوچ کسیدی و ساندنس کید» وارد سینما شد. در دهه‌ی بعدی فیلم‌هایی مثل «استینگ» و «تاندربولت و لایت‌فوت» شکل نوینی از این مضمون را به سینما معرفی کردند. در دهه هشتاد نیز آثاری مانند «48ساعت» و دنباله‌ی سینمایی «اسلحه‌‌ی مرگبار» این مضمون را تبدیل به فیلم‌های اکشن-کمدی کردند. در دهه 90 نوبت به «پسران بد» به کارگردانی «مایکل بی» رسید. در سال 1995، «پسران بد» حس نوستالژی آثار قبل از خودش را برای طرفداران این ژانر به همراه آورد. هشت سال بعد «پسران بد 2» ساخته شد اما در آن سالها کسی احساس نیاز به تماشای چنین فیلمی را حس نمی‌کرد. 

حالا چه شده که بعد از 25 سال، تماشای دوباره‌ی «اسمیت» و «لورنس» در کنار یکدیگر به ما حس خوبی می‌دهد؟ فیلم با یک سکانس درگیرکننده آغاز می‌شود و ما را دعوت می‌کند تا تجربه‌ی بازگشت به دهه 90 را داشته باشیم. دو پلیس مواد مخدر به نامهای «مایک لوری»(اسمیت) و «مارکوس برنت»(لورنس) را می‌بینیم که در پورشه‌ی آبی مایک در حال رانندگی با سرعت بالا هستند. در واقع این مایک است که در حال رانندگی با سرعت بالاست و مارکوس در آستانه‌ی بالا آوردن است. در بخشی از این سکانس آنها با عده‌ای سفیدپوست روبرو می‌شوند و به آنها می‌گویند: «ما فقط سیاه‌پوست نیستیم، پلیس هم هستیم. قول می‌دهیم بعد از اتمام کارمان خودمان را دستگیر کنیم». 

اگر تمام فیلم همین بود یعنی یک کپی از کپی‌های گذشته، بنابراین باید خیلی زود به چشم مخاطب کهنه و قدیمی بنماید اما «عادل ال اربی» و «بلال فلاح»، تیم کارگردانی مراکشی-بلژیکی که خود را «عادل و بلال» می‌نامند، پکیجی بسیار سرگرم‌کننده به مخاطب ارائه می‌دهند. «پسران بد تا ابد» یک فیلم پلیسی معمولی و مناسب و یک کمدی استاندارد است. تماشای دو ستاره‌ی کهنه‌کار فیلم در کنار هم مانند مدیتیشن است. ماجرای یک کارتل مواد مخدر مکزیکی که در داستان با یک گره شخصی همراه شده است، چالش اصلی پیش روی قهرمانان فیلم است. 

مایک و مارکوس وارد مسیری متفاوت با قسمت‌های پیشین شده‌اند. مارکوس پدربزرگی آرام و مهربان شده است(در سکانس آغازین با سرعت بالا در حال رفتن به بیمارستان بودند) که چیزی به جز بازنشستگی نمی‌خواهد. اما مایک همچنان تند و تیز است و تمام هدف زندگی‌اش زمین‌گیر کردن آدم بدهاست. کسی که باعث شده این دو نفر دوباره برگردند، زنی بنام «ایزابل»(کیت دل کاستیلو) همسر رئیس سابق کارتل مواد مخدر مکزیک که توسط آنها دستگیر شده و پسر کله‌خرابش «آرماندو»(حیکوب اسکیپیو) است. این مادر و پسر با خود عهد کرده‌اند از تمام کسانی که در دستگیری همسر ایزابل و پدر آرماندو نقش داشته‌اند، انتقام بگیرند. آرماندو یک قاتل حرفه‌ای است. او یک اسنایپر درجه یک و مانند بروس لی مسلح به چاقو است. آرماندو خیلی زود موفق می‌شود تا مایک را زخمی کند و فیلم زخمی کردن او را بصورت آنلاین منتشر می‌کند. 

«ویل اسمیت» در ایفای نقش مایک موفق است و با توجه به دشواری‌های فیزیکی نقشش، مانند یک جوان از پس آن برمی‌آید اما در نشان دادن احساسات مایک کمی دچار مشکل است. «لورنس» نیز در ابتدا به نظر می‌رسد که بامزگی‌اش را از دست داده است. هرچه فیلم به پیش می‌رود، مارکوس زنده‌تر می‌شود و «لورنس» اثر خودش را بر کمدی فیلم می‌گذارد. «پسران بد تا ابد» باید به فکر پیدا کردن مخاطب باشد زیرا بر پایه‌ی قسمت‌های قبل بنا نهاده شده و می‌بایست راهی برای آشنایی مخاطبان جدیدش با کاراکترهای همیشگی‌اش پیدا کند. «پسران بد تا ابد» یک آشغال قدرتمند با کمی چاشنی هنر انسانی است.

منبع : ورایتی

مترجم : وحید فیض خواه