سمفونی هفتم - دو قدم تا سمفونی نهم

سمفونی هفتم
دو قدم تا سمفونی نهم
برگزاری جشنواره فیلم فجر، فرصتی شد تا ضمن تعقیب نقد خود از فیلم " سمفونی نهم" ساخته "محمد رضا هنرمند" در اینترنت، نقد این فیلم در "برنامه هفت" با حضور مجری جدید این برنامه و منتقد حاضر را از یوتیوپ تماشا کنم ( اصولا سالهاست، تلویزیون نگاه نمی کنم ). عدد هفت در فرهنگ، تاریخ و مذهب ما، دارای اهمیت زیادی است، عددی بسیار مهم و رازآلود که هنر هفتم ( سینما ) نیز به آن ملقب شده است، حال برنامه ای سعی دارد تا با اتصال خود به چنین عدد مهمی، به نقد و بررسی این هنر بپردازد، اما برنامه ای که علی الاصول باید در جهت نقد و بررسی منصفانه حرکت کند تا به یک هویت جدید در عرصه سینمای ایران تبدیل شود، با روندی که در پیش گرفت و میگیرد، خود را فعلا در جایگاه سمفونی هفتم قرار داده و دو پله بیشتر تا سمفونی نهم ( سمفونی مرگ ) فاصله ندارد.
لودگی و برخورد مسخره آمیز با عنوان فیلم "سمفونی نهم" از سوی منتقد حاضر، "سمفونی چندم بود این فیلم؟ هشتم، نهم و .... آهان یادم اومد، سمفونی نهم بود، روح بتهوون الان یا خوشحال است یا در قبر می لرزد، بهتر بود اسم فیلم را جادوگر بلر یا هری پاتر نهم می گذاشتند؟ اگر بحث جادوگری بود، آنوقت فیلم بسیار مفرح می شد، بتهوون را چه به اتاق هیتلر؟ کمدی هیتلر یعنی چه؟! بیانگر شروع برنامه ای است که قرار است از موضع کارشناسی فیلمی را نقد کند؟!.
به بقیه اظهارات مطروحه در این به اصطلاح نقد اشاره و سپس دو سکانس مربوط به خودکشی هیتلر و قتل پیرمرد رستوران دار بین راهی را مورد بررسی قرار می دهیم:
· ملک الموت بکل شوخی است؟ او در مقابل امیرکبیر نقش هدایت گر را بازی می کند؟
· دوستان گفتند فیلم حرف های خیلی مهمی می زند، من دارم فکر می کنم که چه حرف های مهمی؟!
· "هنرمند" حرف های خودش یادش رفته و تحت تاثیر چیزهای دیگر قرار گرفته؟!
· بیش از آنکه "هنرمند" خلاق را ببینیم، سعی کرده، نشان دهد که من آدمی هستم که کل تاریخ را می دانم، از همه چیز آگاهم و هیچ کس نمی تواند آنچه را که من میگویم، درک کند؟!
· "هنرمند" دوست داشته تا همزمان فیلم تاریخی کهن و جدید بسازد؟!
· خوشبختانه وجه طنز هنوز در بخش هائی از فیلم وجود دارد؟!
· شمایلی که از امیرکبیر ارائه می شود، توهین آمیز است؟!
· بخش تاریخ آلمان ( قسمت مربوط به خودکشی هیتلر)، حجمی از شوخی های عجیب علیه فرهنگ و تاریخ یک ملت است؟!
· یک آشفتگی اساسی در ذهن صاحب فیلم هست؟!
· فیلم هیچ کارکرد درستی پیدا نمی کند؟!
بعد از نمایش فیلم در مجموعه کوروش، هنگام خروج از سالن سینما، بعنوان یک منتقد، از چند نفر پرسیدم، برداشت شما از فیلم چه بوده است؟ علیرغم اینکه ایرانی جماعت بقول "هرتزوگ" کارگردان آلمانی، در پاسخ به هر سوالی، هیچوقت کلمه نمی دانم، بکار نمی برد، اما اینبار کسی نتوانست توضیحی در خصوص موضوع و مفهوم فیلم بدهد، دو سه نفری هم که بر اثر عدم درک مفهوم فیلم، همچنان گیج و منگ از سالن سینما خارج شده بودند، با اظهار اینکه فیلم مزخرف بود، راهشان را کشیده و دور شدند. کاش مجری و منتقد معروف برنامه هفت هم، با اعلام اینکه، ما از فیلم چیزی سر درنیاوردیم، به همان اندازه تماشاچیان صداقت داشتند و به این فیلم کاملا مفهومی ورود نمی کردند. اگر چه منتقد حاضر، خواسته و یا ناخواسته، اعتراف می کند که دوستانش به او گفته اند: "فیلم حرف های مهمی می زند" و باز معترف می شود که "من همچنان توی آن مانده ام"؟!. او که خوب می داند، این "هنرمند"، "هنرمند" 16 سال پیش نیست، در ادامه می افزاید: "هنرمند" حرف های خودش یادش رفته و تحت تاثیر چیزهای دیگر قرار گرفته است؟! چیزهائی که منتقد محترم سر از آنها در نیاورده و حتی نمی تواند بگوید، کدام چیز و چرا؟!. بله، این درست است " هنرمند" تغییر پیدا کرده است، اما وقتی چیزی از این تغییر نمی دانیم، دلیلی بر لودگی و مسخره کردن فیلم او، تحت عنوان نقد، از یک تریبون عمومی وجود نخواهد داشت. نقد، موشکافی همان نکاتی است که دوستان به آن اشاره کردند، ولی دوزاری نیافتاد.
به سکانس صحنه خودکشی هیتلر می رویم، جائی که هیتلر آماده خودکشی با همسر یا معشوقه خود " اوا براون " بوده و او قصد فرار از مردن را دارد. هیتلر که در آلمان مطرود و نماد نازیسم است، از سوی مجری برنامه، بخشی از فرهنگ و تاریخ آلمان معرفی می شود؟! او کارگردان را به ارائه حجم عظیمی از شوخی های عجیب و غریب علیه فرهنگ و تاریخ آلمان؟! متهم کرده و او را مورد نکوهش قرار می دهد. برنامه ای که خود، کم از نگاه هیتلری به این فیلم نداشته و بعنوان تریبونی یکطرفه، معلوم نیست در آینده امکان دفاع از صاحب اثر را به او بدهد یا نه؟.
آقای مجری، آقای منتقد، بر خلاف برداشت شما، "هنرمند" در این سکانس، سمفونی بتهوون را به مسخره نمی گیرد، بلکه او سعی دارد تا از آن در جهت ایجاد حس مرگ در هیتلر، در راستای سرنوشت محتوم وی در آخرین لحظات عمر، بهره ببرد، که این نه کمدی بود، نه شوخی؟!، این در راستای روند تاریخی سرنوشت دیکتاتورهائی است که در دوره معاصر نیز حتی در همین منطقه خاورمیانه، موارد مشابه آن را کم نداشته ایم. هیتلر باید بمیرد، کما اینکه کوروش مرد، کمبوجیه مرد، بردیا مرد، امیرکبیر مرد. منتقد که بیش از توجه به علت وجود این سکانس، به فکر آرامش روح بتهوون است و از آنجا که نمی داند فیلم در چه ژانری ساخته شده، انتظار دارد تا " هنرمند " رگ دست "هیتلر" را در حمام فین کاشان بزند، امیرکبیر را بعد از معاشقه با " اوا براون" با سیانور به قتل برساند تا به زعم وی، کار زیبا و دلخواه و کمدی از آب در آید؟!.
منتقد: "به هر زبانی حتی چاپلین، با هیتلر شوخی شود، ثواب هم دارد، به شرطی که شوخی خوب از آب درآید."
در بخش دیگری از این برنامه، در ارتباط با سکانس قتل پیرمرد رستوران دار بین راهی، شاهد گیجی و منگی بیشتری هستیم، مجری و منتقد با وصل کردن صحنه های این سکانس به برخی از فیلم های خارجی، سعی دارند، نصب عکس پیرمرد بر دیوار را، تنها خواسته او و دلیل ساخت این بخش از فیلم قلمداد کنند؟! در حالی که پیرمرد علت مرگ خود را با اشاره و.... به گربه سیاه ( تمایلی برای ورود بیشتر به جزئیات این سکانس از فیلم را ندارم)، مرگ خود را پیشاپیش حدس زده بود. پیرمرد تمثیلی از کیست؟ از چیست؟ که باید ترور شود و بعد عکسش در دیوار رستوران، در کنار اسطوره هائی چون مرحوم مصدق، تختی، ناصر حجازی و... قرار گیرد.
آقای مجری، آقای منتقد، چه کسی به شما گفته، ملک الموت شوخی است که با صراحت از شوخی بودن او سخن به میان می آورید؟! نه، ملک الموت با کسی شوخی ندارد، هر کسی روزی با او مواجه خواهد شد، آنوقت باید مطمئن باشیم که هیچ شوخی در کار نخواهد بود. وقتی از ملک الموت سوال می شود که کارت چیست، میگوید: نویسندگی، او همه چیز را می نویسد، فراموش کار هم نیست، برنامه هفت را هم می بیند، از حق الناس هم خوب آگاه است، ولی خوشبختانه مثل برخی از منتقدها نیست وگرنه، با نگرش ناشیانه به سناریو زندگی افراد، احدی را در دنیا زنده باقی نمی گذاشت.
یک کارگردان زمانی خستگی از تنش خارج می شود که شاهد نقد اصولی، منصفانه و موشکافانه از پیام های مطروحه در فیلم خود باشد، متاسفانه با روشی که شما در پیش گرفته اید، خستگی را بر تن کارگردانان عزیزی که با مشقت بسیار زیاد فیلم می سازند، باقی می گذارید. نکنید این کار را...
اگر به مفاهیم فیلمی پی نمی برید، فیلم هائی را که دارای پیام و بار سیاسی و اجتماعی هستند را رها و باز بچسبید به میزانسن صحنه، زاویه دوربین، نور، صدا، حرکت و کات.......
محمود نامی