نقد و بررسی نسخه جدید I Know What You Did Last Summer | بازگشت ماهیگیر مرگ با داسی تیزتر و قصه ای تازه

ترجمه اختصاصی سلام سینما - نگار رعنایی: گرمکردن ماهی مانده در انظار عمومی معمولاً تصمیم درستی نیست؛ بوی ناخوشایندش، مخصوصاً اگر از اول هم تازه نبوده، فضا را خراب میکند. با همین منطق، نسخه جدید «میدانم تابستان پیش چه کردی» (I Know What You Did Last Summer) از سونی که هم دنباله و هم بازسازی اسلشر ماهیگیرانه نهچندان تحسینشده ۱۹۹۷ است، باید بویی همچون جزرومد مرداب بدهد. اما جنیفر کایتین رابینسون با این تریلر قتلی تیز، چالاک و ترسناک، بهترین شکار فصل را ارائه داده است.
بیشتر بدانید:
چهار فیلم I Know What You Did Last Summer از بدترین به بهترین
فیلم I Know What You Did Last Summer با نقدهای منفی مواجه شد
بار دیگر در شهر ساحلی و زخمخورده ساوتپورت در کارولینای شمالی قرار میگیریم؛ جایی که کابوس دریاییاش را بهتر از خود ما به یاد دارد. این فیلم، جنیفر لاو هیویت و فردی پرینز جونیور را دوباره به دنیایی بازمیگرداند که وحشتِ قدیمی هنوز بر آن سایه انداخته. نسخه اصلی این فیلم، نوشته کوین ویلیامسون، تنها یک سال پس از موفقیت کالتِ «جیغ» (Scream) ساخته شد. با اینکه لحظاتی از طنز ویلیامسون در دل ملودرام گنجانده شده بود، اما تا به امروز «میدانم تابستان پیش چه کردی» هرگز تا حالا سزاوار اعتبار او نبود.
با اینکه سایه قسمتهای پیشین بر آغاز این فیلم سنگینی میکند، اما برای لذتبردن از نسخه ۲۰۲۵ نیازی به تماشای نسخههای قبلی نیست. داستان در دل فصل عروسی آغاز میشود: دانیکا (مدلین کلاین) و تدی (تایریک ویترز) در شرف ازدواجاند. پدر تدی، یک سرمایهدار املاک، تلاش میکند وانمود کند قتلعام ۱۹۹۷ ساوتپورت هیچگاه رخ نداده؛ حتی با اینکه پروژههای توسعهاش از ترسی که ماهیگیر در دل مردم کاشته، سود میبرند.
جولی جیمز (هیویت) که حالا استاد روانشناسی است، سالها پیش شهر را ترک کرده، درحالیکه ری (پرینز) هنوز در سایه خاطرات آن شب تاریک زندگی میکند. شخصیتهای جوان فیلم، شاید خیلی دوستداشتنی نباشند، اما برخلاف همردههایشان در فیلمهایی چون «بدنها بدنها بدنها» (Bodies Bodies Bodies)، قابلتحملترند.
همه چیز از جایی شروع میشود که این گروه جوان، به همراه استیوی (سارا پیجون)، همکلاسی دورافتادهشان، برای تماشای آتشبازی به جادهای ساحلی میزنند، غافل از آنکه یک پیچ کور در شب چهارم جولای، بار دیگر فاجعه میآفریند. تصادفی مرگبار رخ میدهد و گروه بیآنکه آسیبی ببینند، از صحنه میگریزند. پدر تدی پیشنهاد میدهد تا ماجرا را لاپوشانی کنند، بهشرط سکوت دانیکا، آوا، میلو و استیوی. همه میپذیرند. اما سال بعد، در مراسم پاتختی عروسی دانیکا، کارتی دریافت میشود: «میدانم تابستان پیش چه کردی…»
از آن لحظه، قتلها یکی پس از دیگری آغاز میشوند: بیرحمانه، خونبار و بدون تشریفات. یکی از قتلها حتی مستقیماً ادای دینی است به صحنه نمادین مرگ در آغاز فیلم «جیغ» با بازی درو بریمور.
ترکیب باجخواهی و معمای قاتل، مانند عروسی و شامپاین، کاملاً جور درمیآید. رابینسون کارگردان فیلم عاشقانه تحسینشده (Someone Great) و یکی از فیلمنامهنویسان (Thor: Love and Thunder)، بهخوبی میداند مرز میان خودآگاهی هوشمندانه و خودشیفتگی آزاردهنده کجاست.
و وقتی جولی بالاخره فریاد میزند: «منتظر چه هستی؟!»، همان جمله نمادین نسخه اول، تماشاگر احساس میکند زمان ایستاده.
تماشای هیویت و پرینز کنار هم، بهعنوان دو عاشق قدیمی که حالا زخمخورده و کنایه زنان بازگشتهاند، بیش از آنکه تصور کنید رضایتبخش است. اما رابینسون باهوشتر از آن است که اسیر خدمات بیهدف به طرفداران شود. او حتی از وسوسه بازگرداندن سارا میشل گلر (با نقش هلن شیورز فقید) نیز میگذرد، اما با ادای احترام دقیق و هوشمندانه به او و تاج ملکه زیباییاش، خاطرهاش را زنده نگه میدارد.
در نهایت، نیزه ماهیگیری (هارپون) در این فیلم، ترسناکتر از هر زمان دیگری است. تدوین هوشمندانه سایرا حیدر و موسیقی متن کوبنده چاندا دون، ضربآهنگی مرگبار به فیلم میبخشند. تجربهای که نشان میدهد چرا این نسخه جدید از «میدانم تابستان پیش چه کردی» نهتنها قابلتوجه، بلکه ارزش به یاد سپرده شدن را دارد.
نویسنده: آلیسون فورمن
منبع: IndieWire