نقد انیمیشن شکارچیان شیاطین کی پاپ؛ اثری پرانرژی که به اندازه خود موسیقی Kpop جذاب است

ترجمه اختصاصی سلام سینما - مروا موسوی: در دنیای کیپاپ، همهچیز از هواداران آغاز میشود — دستکم این همان چیزیست که ستارههای پرزرقوبرق موسیقی کرهای بارها به طرفداران وفاداری که آنها را به شهرت جهانی رساندهاند گوشزد کردهاند. اگر حمایت هواداران نبود، گروه BTS هرگز نمیتوانست استادیوم SoFi را چهار بار پیاپی پر کند یا گروه Blackpink بهعنوان اجرای اصلی جشنواره Coachella دعوت شود — و البته دلیلی هم برای ساخت فیلمی چون «شکارچیان شیاطین کیپاپ» وجود نداشت.
عنوان این انیمیشن اکشن-کمدی فراطبیعی بهخوبی گویای محتوای آن است: اثری پرانرژی و مفهومی از استودیوی پرتنوع Sony Pictures Animation — همان سازندگانی که پیشتر آثاری چون «مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی» و «خانواده میچل علیه ماشینها» را ساخته بودند. در این فیلم، سه محافظ خارقالعاده و بااستعداد، محبوبیت خود را بهعنوان اعضای یک گروه دخترانه مشهور به کار میگیرند تا از دنیای انسانها در برابر پادشاه شیاطین، «گویی-ما» (با بازی بیونگ هان لی) محافظت کنند.
بیشتر بخوانید:
آشنایی با صداپیشگان انیمیشن پرطرفدار Kpop Demon Hunters
درسهایی برای صنعت سرگرمی از پدیده Kpop Demon Hunters
شکارچیان شیاطین کیپاپ؛ انیمیشنی متفاوت که 2025 به آن نیاز داشت
این گروه، که با نام «هانتریکس» شناخته میشود، از «میرا» (می هانگ)، شمشیرزن سرکش مسلح به «وولدو»، «زویی» (جییونگ یو)، رپر بزرگشده در بربَنک، و «رومی» (آردن چو)، یتیم با بافتموهای بنفش تشکیل شدهاست — سهگانهای تهدیدآمیز که هم میخوانند، هم میرقصند، و هم شیاطین را نابود میکنند. وقتی مشغول تکهتکهکردن ارواح پلید با سلاحهای فسفرسانس صورتیرنگ خود نیستند، عشق و انرژی طرفدارانشان را به نیرویی بهنام «هونمون طلایی» تبدیل میکنند — سدی جادویی که توانایی جلوگیری کامل از حمله شیاطین را دارد.
اما «جینو» (آهن هیو-سوپ)، یکی از پیروان زجرکشیده گویی-ما، نقشهای خلاقانه در سر دارد: او با همکاری چهار شیطان فوقالعاده خوشچهره دیگر، گروهی رقیب به نام «پسران ساژا» تشکیل میدهد تا طرفداران هانتریکس را به سوی تاریکی بکشند. آنچه نه جینو و نه رومی پیشبینی نمیکنند، شدت جذابیتیست که این دو ستاره پاپ نسبت به یکدیگر احساس خواهند کرد. شاید خط اصلی داستان عاشقانهی انسان–شیطان قابل پیشبینی باشد، اما نکته غیرمنتظره این است که «شکارچیان شیاطین کیپاپ» — که همزمان با اکران «الیو» از پیکسار در نتفلیکس منتشر شده — در عمل از رقیب انیمیشنیاش سرگرمکنندهتر است.
این امتیاز را باید مدیون دو کارگردان فیلم دانست: «کریس اپلهانس» (کارگردان «اژدهای آرزو») و «مگی کانگ» (با سابقه در استودیوهای DreamWorks، Blue Sky و Illumination) که با اتکا به ایدهای جسورانه و خندهدار، رویکردی بازیگوشانه و آزادانه به انیمیشن رایانهای را در پیش گرفتهاند — سبکی که کمتر استودیویی جرات تجربه آن را داشته است. تیم خلاق فیلم از وبتونها و مانهوآهای کرهای (رمانهای تصویری) الهام گرفتهاند و بهجای حرکتهای نرم و بینابینی، روی «سیلوئتهای» پویا و حالتهای کلیدی تأکید کردهاند.
اگر این توصیف برایتان مبهم است، کافیست ببینید شخصیتها چطور با حالتی زنده و برجسته در قاب ظاهر میشوند و دوربین به دور آنها حرکت میکند یا زوم میکند. تکنیکی که در گذشته برای صرفهجویی در هزینه تولید در آثاری مانند «ریسر سرعتی» یا «دختران ابرقدرت» استفاده میشد، اکنون به «شکارچیان شیاطین کیپاپ» رنگ و بویی آسیایی بخشیده — آنهم با چاشنیهایی کارتونی و بامزه.
برای مثال، زمانیکه هانتریکس برای نخستین بار گروه «پسران ساژا» را میبینند، چنان مبهوت میشوند که مردمک چشمشان به قلبهای پفکرده قرمز تبدیل میشود. «زویی» با دیدن عضلات آنها، بارها شکل چشمهایش تغییر میکند — از شکم سیکس پک تا ذرت کرهای! واکنش عاشقانه او، نسخهای بهیادماندنی و تازه از گرگ هوسباز انیمیشن «رد هات رایدینگ هود» ساخته تکس اوری ارائه میدهد، جاییکه دانههای پاپکورن همچون اشک شوق از گونههای سرخشدهاش فواره میزنند.
خشونت فیلم بهجای آنکه زننده باشد، از نظر بصری تماشایی و بامزه است. سلاحهای این سه نفر آنقدر تیز است که شیاطین را — که با خطوط بنفش و پوست زامبیگونهشان بهراحتی قابلشناساییاند — یا دو نیم میکند یا با انفجاری به هوا میفرستد. در ادامه، این موجودات از شکافی در «هونمون» عبور میکنند و مانند گالوم، روی چهار دستوپا میخزند تا روح انسانها را بمکند (که البته این امر برای حفظ درجهبندی سنی PG (مناسب برای همه سنین) فیلم، بیشتر القا میشود تا نشان داده شود).
فیلم با سرعت و کارایی بالا، مقدمهای نسبتا سنگین را در کمتر از ۱۵ دقیقه پشت سر میگذارد — همانجاییکه ما راز رومی را کشف میکنیم: او دختر یک خواننده پاپ و یک شیطان است و همان نشانههای بنفش ارواحی را دارد که قسم خورده نابودشان کند. تنها کسی که از این هویت ترکیبی خبر دارد، مربی مورد اعتماد گروه، «سلین» (یونجین کیم) است که باور دارد رومی میتواند ویژگیهای شیطانیاش را کنترل کند. اما حتی او هم پیشبینی نمیکرد که شاگردش عاشق پسری چون جینو شود — کسی که خودش نیز رازهایی پنهان دارد.
خط فرعیای که به مشکل صدای رومی میپردازد، بهخوبی درنیامده، اما فرصتی برای توقف روایت و افزودن لحظاتی شخصیتمحور فراهم میکند — مانند سکانسی پرانرژی در یک اسپا یا تعطیلاتی کوتاه با حضور چای حبابدار و یخدسر کرهای (بینگسو). و مگر میشود انیمیشن امروزی بدون حیوانات بامزه ساخته شود؟ در اینجا با یک ببر شیطان لبخندزن و یک پرنده سیاه با کلاه سنتی کرهای (گَت) روبرو هستیم — موجوداتی که انگار مستقیما از افسانههای کرهای بیرون آمدهاند.
وجه کیپاپی فیلم، چالش روشنی پیش روی سازندگان گذاشته: این انیمیشن باید آهنگهای اوریجینال و رقصهایی گیراتر از آثار کلاسیکی چون «جوسی و گربهها» یا «جم و هولوگرامها» داشته باشد. با همکاری گروهی از تهیهکنندگان سطح بالای موسیقی، موسیقی متن فیلم که آمیزهای از انگلیسی و کرهای است، سه قطعه موفق برای گروه هانتریکس ارائه میدهد: «How It’s Done»، «Golden» و «Takedown» (نسخهای که در تیتراژ پایانی با اجرای گروه Twice شنیده میشود). با این حال، نقطه اوج موسیقایی فیلم قطعهی دونفرهی «Free» است — با صداپیشگی خوانندگی ایجی و اندرو چوی، بهترتیب برای رومی و جینو.
با وجود سبکی چابک و ژانرپریش، فیلم که در دنیای کیپاپ جریان دارد، ممکن است باعث شود تماشاگران حتی متوجه نشوند که با یک اثر موزیکال روبرو هستند — هرچند وقتی ناخودآگاه شروع به زمزمهکردن میکنید، انکار این نکته دشوار خواهد بود.
نویسنده: پیتر دبروژ
منبع: ورایتی