بهترین نقشآفرینیهای بهرام رادان
اختصاصی سلام سینما- بهرام رادان کار خود را در سینما به عنوان بازیگر با فیلم «شور عشق» آغاز کرد. فیلمی عاشقانه که با استقبال خوبی از سوی تماشاگران مواجه شد و توانست سومین فیلم پرفروش در زمان اکران خود شود. بهرام رادان خیلی زود بهواسطه بازی در این فیلم شناخته شد. هم تماشاگران او را بهخاطر چهره خاص و خصوصا چشمان روشنش در خاطر میسپرند و هم کیفیت بازیاش توجه فیلمسازان و تهیهکنندگان دیگر را بهخود جلب کرد.
چیزی نگذشت که برای دومین فیلم خود یعنی «آواز قو» که آن هم توسط تماشاگران بسیار تحویل گرفته شد، نامزد بهترین بازیگر جشن خانه سینما شد. امروز او را یکی از پرطرفدارترین مردان سینمای ایران میتوان دانست.
بازیگری که چهره دلنشینش او را برای گیشهها و فیلمهای بدنهای تبدیل به یک گزینه همیشه روی میز میکند و همچنین انتخاب نقشهایش نشان داده که گیشه چیزی نیست که فکرش را مشغول کند و کیفیت فیلم و داستان آن برایش مهم هستند.
سال تولید: ۱۳۸۱
کارگردان: بهروز افخمی
خلاصه داستان:
گاوخونی داستان کابوسهای جوانی را حکایت میکند که خاطرات پدر مرده اش، شهر زادگاهش یعنی اصفهان و رودخانه زاینده رود او را به مرز پریشانی میرساند. خواب اوليه راوي مربوط به يك گردش شبانه است در ساحل زاينده رود، به همراه پدر، گلچين و چند مرد جوان ديگر. در خانه اي كه راوي در آن سكونت دارد، خشايار و حميد هم زندگي مي كنند؛ اولي در تلاش است تا منظومه طولاني اش را به سرانجام برساند و دومي در تدارك ازدواج است. راوي كه قصد دارد كابوس هاي دائمي اش را يادداشت كند...
نقش بهرام رادان: راوی/ پسر
«گاوخونی» یکی از خاصترین فیلمهای بهروز افخمی و سینمای ایران است. فیلمی به تهیهکنندگی علی معلم فقید و براساس رمانی نوشته جعفر مدرس صادقی. نکته درباره بازی رادان اینست که او راوی داستان و شخصیت اصلی ست اما در اکثر دقایق فیلم حضور ندارد: دوربین نمای نقطه نظر اوست و تماشاگر جز بخشهای پایانی، تنها صدای او را میشنود و آنچه را که او میبیند، میبیند. در وهله اول کیفیت احساسی که به صدای خود داده است بسیار قابل توجه مینماید انگار که صدایش را برای نقش پرورش داده باشد. او بهخوبی میتواند تنها با صدایش تماشاگر را با خود همراه کند. ضمن اینکه حضورش در جلوی دوربین هرچند زیاد نیست اما در قامت قهرمان فیلم میگنجد و در خاطر میماند. او برای ایفای این نقش موفق به دریافت اولین جایزه سینمایی خود برای بهترین بازیگری نقش اول از جشنواره حافظ شد.
کارگردان: پوران درخشنده
خلاصه داستان:
فرزين دانشجوي انصرافي است كه پدر و مادرش از هم جدا شده اند و او با مادرش زندگي مي كند. مادر فرزين قصد ازدواج مجدد دارد و فرزين هم بين رفتن به خارج از كشور و انواع و اقسام پريشاني ها و اضطراب ها تنها مانده و كسي او را درك نمي كند. او به طور اتفاقي با آيدا كه مدير يك مؤسسه خيريه است آشنا مي شود و قرار مي شود براي او سايت راه اندازي كند. به تدريج رابطه آنها عميقتر مي شود و فرزين پي مي برد كه آيدا مي تواند او را به آرامش برساند. پس با او ازدواج مي كند. اما در مدتي كوتاه آيدا كه يك كليه اش را بخشيده به خاطر عفونت كليه ديگرش مي ميرد. فرزين كه نااميد شده چند بار قصد خودكشي دارد اما موفق نمي شود. سعيد ارسيا، دكتري كه در بيمارستان فرزين را مداوا مي كند به تدريج او را آلوده مواد مخدر مي كند. سعيد از طريق فرزين با بابك آشنا مي شود و وقت اين سه نفر، اغلب صرف عياشي و پارتي هاي شبانه و استفاده از مواد مخدر مي شود و...
نقش بهرام رادان: فرزین
بهرام رادان در این نقش بهخوبی میتواند همزمان نقش فرزین ابتدای فیلم که مردی وابسته و پیگیر مادر و خانواده است و مردی عاشق پیشه را ایفا کند و در نیمه دوم فیلم بدل به کاراکتر متفاوتی شود که تنها به دنبال خوشگذرانی و عیاشی است و در عین حال شدیدا افسرده. رادان در عین اینکه دو جلوه متفاوت به بازی خود میدهد، هماهنگی را در هر دو نیمه فیلم حفظ میکند.
کارگردان: ابوالحسن داوودی
خلاصه داستان:
امیر بیشتر اوقات خود را با پدرام که یکی از دوستان همدوره دانشگاهیاش است میگذراند. در یکی از روزها، پدرام که فرد مرفهی است، به اتفاق امیر برای خوشگذرانی و شبنشینی از خانه خارج میشوند، اما در مسیر به دلیل سرعت غیرمجاز پدرام، اتومبیل دیگری دچار حادثه شده و منجر به مرگ دو نفر به نام بهناز و مهسا میشود. در تقاطع، حول و حوش دکتر مینو رحمانی، امیر، بهناز و مهسا آدمهای دیگری حضور دارند که به نوعی با تقاطعی بزرگ در زندگی روبهرو شدهاند و تقاطع حوادث، زندگی آدمهای بسیاری را تغییر میدهد.
نقش بهرام رادان: پدرام
در اینجا بهرام رادان نقش یک بدمن را ایفا میکند. پسری عیاش (یادآور «شمعی در باد») که رفیق ناباب امیر است و میخواهد او را شبیه به خودش کند. او پسر بیخیالی است و به خوشگذرانی با دخترها میپردازد اما به مرور در مسیر داستان تبدیل به کاراکتر خطرناکی میشود که دو دختر جوان را به کام مرگ میفرستد و زندگی امیر را هم بهم میزند. او به خوبی توانسته نقش را طوری بازی کند که تماشاگر از همان ابتدا از پدرام متنفر شود.
کارگردان: داریوش مهرجویی
خلاصه داستان:
علی، نوازنده چیرهدست سنتور و خواننده محبوب جوانان ناگهان در اوج شهرت و موفقیت افسار زندگی را از دست میدهد و به بیراهه میرود. او میگوید همه بدبختیها از وقتی شروع شد که عشق بزرگ زندگی ام، هانیه مرا ترک کرد، اما هانیه زمانی میرود که علی مدت هاست در بند اعتیاد خانمان سوز خود گرفتار است...
نقش بهرام رادان: علی سنتوری
بیاغراق این ماندگارترین نقشآفرینی کارنامه کاری بهرام رادان است. اساسا در سینمای ایران بازی نقش یک معتاد بسیار سخت است هم به واسطه سختی باورپذیر کردن یک قهرمان معتاد و هم بهواسطه اینکه هرکه نقش معتاد را در سینمای ایران بازی کند، لاجرم با بهروز وثوقی در «گوزنها» مقایسه میشود و کمتر پیش میآید بتواند روی دست وثوقی بلند شود. بهرام رادان اما موفق میشود طوری بازی کند که نامش در کنار بهروز وثوقی قرار بگیرد و یک معتاد واقعی بسازد: بهترین معتاد سینمای بعد از انقلاب را. برای رسیدن به نقش مدتها در کمپهای ترک اعتیاد رفت و آمد کرده و با معتادان نشسته تا بتواند به نقش برسد. علی سنتوری یک معتاد درجه یک است، در آخرین فیلم درجه یکی که داریوش مهرجویی ساخت.
سال ساخت: ۱۳۸۶
کارگردان: مانی حقیقی
خلاصه داستان:
مینا که زمانی دانشجوی مرتضی بوده، پس از ده سال زندگی مشترک با وی، تصمیم میگیرد از او جدا شود و برای ادامه تحصیل به کانادا برود، اما مرتضی که از این تصمیم ناخرسند است، تمام تلاش خود را معطوف منصرف کردن او از تصمیمش میکند. او از علی دوست دوران دانشگاهشان که عاشق مینا بوده است میخواهد تا او را منصرف کند...
نقش بهرام رادان: علی رضوان
این یکی از بهیادماندنیترین و دوستداشتنیترین کاراکترهایی است که بهرام رادان بازی کرده. از آن مردهای رویایی که زنان آرزویش را دارند و از آن رفقایی که هرکس باید یکی در زندگی داشته باشد، برای روزهای سخت. او نه تنها عاشق قدیمی مینا بوده است، و مینا هنوز هم دوستش دارد، که مرهم درد و دلهای او هم هست و ناجی زندگی خواهرش هم میشود. یک مرد مهربان و دوستداشتنی که خودش را فدای اطرافیانش کرده. مردی با روحیهای رها و آزاد که تماشاگر نمیتواند عاشقش نباشد!
کارگردان: مصطفی کیایی
خلاصه داستان:
جوانی به نام حامد برای استخدام به دفتر رئیس یک شرکت مراجعه میکند. داستان فیلم، ماجرای چگونگی رسیدن این جوان به دفتر کار پابوش درست کننده پدرش تعریف می کند.
نقش بهرام رادان: حامد
یکی از بهترین نقشهای کمدی که رادان به ایفای آن پرداخته است. همکاری کیایی با رادان از «عصر یخبندان» شروع شد و در باقی آثار او نه تنها ادامه یافت که رادان قهرمان اول فیلمهای کیایی شد. کیایی نشان داده است که میتواند فیلمهای اکشن و کمدی بسازد که با دغدغهها و معضلات اجتماعی روز گره خوردهاند. میتوان او را جدیترین فیلمساز سینمای بدنه دانست که فیلمهایش حرفی برای گفتن دارند و حداقلهای استاندارد سینمایی و داستانگویی را رعایت میکنند. رادان به جهان فیلمهای کیایی میخورد و بهخوبی میتواند آن خنگی و پخمگی کاراکترهای مدنظر کیایی را در بازیش دربیاورد. «بارکد» اما در میان همکاریهای آنها رنگ و بوی دیگری دارد، هم بهترین فیلم کیایی و هم بهترین نقشپردازی کمدی بهرام رادان است.