نگاهی به جایگاه زنان در آثار سعید روستایی | دفاع از حقوق زنان یا کلیشه های تکرارشونده؟

اختصاصی سلام سینما - فاطمه فریدن: سعید روستایی در گسترش روایت فیلمهایش غالبا به مساله حذف حقوق زنان در جامعه امروز میپردازد. حقانیتی که غالبا نادیده گرفته میشود و شبیه به وسیلهای کاربردی در دست مردان عمل میکند. مهناز (پریناز ایزدیار) در فیلم زن و بچه (۱۴٠۳) ساخته اخیر روستایی نمادی از یک زن جوان ستمدیده و نگران است. زنی که برای به دست آوردن حقوق فرزندانش به آب و آتش میزند و خودش را به خاطر اتفاقات مختلف فدا میکند. زنی رنجدیده که بخشی از روزهای زندگیاش را صرف بزرگ کردن خواهرش مهری (سها نیستی) کرده است و بخشی دیگر را در نبود همسرش برای دختر کوچک و پسر نوجوانش علیار. پسری قلدر با رفتارهای ناهنجار که میکوشد سد راه همه اطرافیان از جمله مادرش شود. علیارِ آشوبافکن که نشانهای از مردان آینده و به تعبیری تهماندههای مردسالاریِ باقی مانده در فرهنگی کهن است.
بیشتر بخوانید:
نمایندگان مجلس از چه چیزی در فیلم زن و بچه سعید روستایی میترسند؟
در این شاکله روایتی توانایی زنی مانند مهناز زیر سوال میرود و در طرح الگوی شناختهشده سوگواره جای میگیرد. الگویی که شخصیتها را در هر مقطعی از پیشرفت داستان به دام سوگ و اندوه میافکند و عقلانیت را از آنان سلب میکند.
مهری در راستای این جریان نقش زنی ضعیف و مفلوک را دارد که برای ترمیم رابطه خواهرش و حمید جهد میکند اما در مدتی کوتاه به پیشنهاد حمید پاسخ مثبت میدهد. استنباط برآمده از این رفتار نشان میدهد که زنان منتسب به این طبقه اجتماعی عمدتا تحت فرمان مردان قرار میگیرند و صرفا عاملی جهت برآورده شدن خواستههای آنان به شمار میآیند.
در فیلم ابد و یک روز (۱۳۹۴) سمیه شخصیت محوری داستان، دختری جوان است که باید برای خواسته برادرش فداکاری کند. سمیه باید با مردی افغانستانی که دارایی زیادی دارد ازداوج کند تا پولی به دست برادرش (پیمان معادی) برسد و به قول خودش با این کار وضعیت اعضای خانواده از فلاکت بیرون آید.
در فیلم متری شیش و نیم (۱۳۹۷) الهام (پریناز ایزدیار) معشوقه سابق ناصر خاکزاد (نوید محمدزاده) در بازی خلافکاران مواد مخدر قرار میگیرد. الگویی برگرفته از فریب زنانی که برای کسب پول بیشتر تن به رابطههای متعدد میدهند.
فیلم برادران لیلا (۱۴٠۱) نیز بخشی دیگر از رنجهای زنان در مواجهه با جامعه مردسالار را نمایش میدهد. لیلا برای حسرتِ آرزوهای برادرانش مدام غصه میخورد و مدام در پی یافتن راهحلی جهت تحقق آنها است. پدرش اسماعیل (سعید پورصمیمی) سمبلی از مردان قدیمی ضدزن است که آزادیخواهی در خانواده را ممنوع میکند. لیلا در جایگاه خواهری رنجکش فقط حرصِ دیگران را میخورد و تاثیری بر رفتارهای مستبدانه پدرش ندارد. لیلا در میان هیاهوی بدی و زشتیِ شکل یافته از اعمال برادرانش منوچهر و پرویز و دیگران فردی قربانی به نظر میرسد. زنی قربانی در شمایلی کلیشهای که عموما دست از مبارزه برمیدارد و تسلیم تقدیر شوم همیشگیاش میشود. روستایی جهت کلیشهزدایی چنین عنصری از روایت در آثارش غالبا تلاشی انجام نمیدهد و کماکان در فیلمهای جدید این کارگردان با چنین رویکردی رویارو میشویم. این مورد یکی از عناصر تکرارشونده در فیلمنامههای روستایی است که نیاز به بازبینی اساسی دارد.
علاوه بر آن مادران خانواده به شکلی تکراری ناظر اتفاقاتاند. در فیلم «زن و بچه» مادر (فرشته صدر عرفایی) در مقام زنی که همزمان شاغل و خانهدار است و به واسطه درس خواندن برای بالا رفتن پایه حقوقاش میکوشد، نقشی نهچندان موثر ایفا میکند. مادر در این داستان نیز طی مقاطعی دست از تلاش میکشد و به برگزاری مراسم ازدواج دختر کوچک خانواده تن میدهد. نمونه دیگر از این مدل، شخصیت مادر در فیلم «برادران لیلا» است. مادر (نیره فراهانی) صرفا به داشتن یک عکس از مردان خانه در گوشه حیاط رضایت میدهد تا صرفا شاهدی بر وقایع جاری باشد. مادر، زنی است که درکل به حساب نمیآید و نظرش برای شوهر و پسرانش اهمیت ندارد.
نهایتا استمرار الگوی فریب، سوگواره و حقانیت زن در روایت فیلمهای سعید روستایی داعیهای بر دفاع از مظلومیت زنان ایرانی است. شگردی که در صورت ادامه یافتن میتواند آسیبزننده بر شکلگیری داستان و مضمون فیلمی شود.