جستجو در سایت

1404/02/20 10:28
اختصاصی سلام سینما

نقد و بررسی فیلم «اسفند»؛ یک فیلم دفاع مقدسی اصیل

نقد و بررسی فیلم «اسفند»؛ یک فیلم دفاع مقدسی اصیل
فیلم «اسفند» ساخته‌ دانش اقباشاوی، روایتی متفاوت و صادقانه از جنگ تحمیلی ارائه می‌دهد؛ اثری که در میان تولیدات کلیشه‌ای سینمای دفاع مقدس، با کارگردانی دقیق و نگاهی بی‌واسطه به رزمندگان، جای خود را باز می‌کند. این فیلم با عبور از شعارزدگی و محافظه‌کاری رایج، به یکی از بحث‌برانگیزترین آثار ژانر دفاع مقدس در سال‌های اخیر تبدیل شده است.
به گزارش سلام سینما

اسفند به عنوان اثری اصیل در شرایطی که تولیدات سینمایی نهادی و سازمانی روزبه‌روز تقلبی‌تر و پوچ‌تر می‌شوند، قابل ستایش است. فیلم لحظاتی دارد که مشخص می‌کند پشت دوربینش، کسی ایستاده است که حقیقتا دغدغه دفاع مقدس دارد. کسی که نه می‌خواهد فیلمش را پله‌ای کند برای گرفتن پروژه‌های سینمایی و سریالی بعدی و نه قرار است شعار و مسئله‌ای امروزی را به جبهه ببرد تا انتفاع سیاسی و ایدئولوژیک ببرد.

اسفند با وجود همه نقایصش، از بسیاری از معضلات سینمای دفاع مقدس این سال‌ها فاصله گرفته و در نهایت اثری قابل قبول است که می‌توان به آینده سازنده‌اش امیدوار بود. 

اسفند در اوج تکنیک سینمایی

درخشان‌ترین ویژگی اسفند، کارگردانی و تکنیک آن است. دانش اقباساوی از باسابقه‌ترین کارگردانان سینمای ایران است که از عبدالرضا کاهانی تا ابراهیم حاتمی‌کیا، با فیلمسازان سرشناس بسیاری همکاری داشته است. اقباشاوی از همان سکانس جنگی اول میخ کارگردانی‌اش را سفت می‌کوبد. هرچند این سکانس ربطی به کلیت اثر ندارد و به نظر می‌رسد اقباشاوی آن را برای خواباندن مچ کارگردانان فیلم‌های دفاع مقدس در فیلم گنجانده، اما به هر حال تسلط تکنیکی او در این سکانس مشخص است. در ادامه هم تقریبا همه قاب‌بندی‌ها، زوایا و حرکات دوربین حساب‌شده است.

اسفند، پرتره شهید علی هاشمی است. یک فرمانده عرب خوزستانی که بازیگر نقشش بازی به مراتب بهتری از علی هاشمی فیلم اشک هور دارد. اسفند به خوبی خطه خاص داستانش را معرفی می‌کند. عروسی و عزا و رسوماتشان را بدون فوت وقت به تصویر می‌کشد و جغرافیای هور را به خوبی ترسیم می‌کند. در اسغند علی هاشمی به عنوان قهرمان و همچنین گروه نیروهای تحت فرمانش به خوبی از زمینه جدا می‌شوند و تماشاگر به راحتی می‌تواند با آنها همذات‌پنداری کند.

غیر از سکانس ابتدایی، صحنه‌هایی مثل صحنه مربوط به مذاکره با روسای قبایل عرب یا صحنه‌های عزاداری و هروله رزمندگان قبل از عملیات، از صحنه‌های به‌یادماندنی فیلم هستند که اقباشاوی به خوبی از پس اجرایشان برآمده است.

فیلمنامه: پاشنه آشیلِ اسفند

با وجود کارگردانی حرفه‌ای و لحظاتی در فیلمنامه که امکان برقراری رابطه حسی تماشاگر با اثر را ایجاد می‌کنند، اسفند در فیلمنامه می‌لنگد. برای مثال اهمیت عملیات در هور پرداخت کافی ندارد و میزان حساسیت آن در جنگ تحمیلی مشخص نیست. علاوه بر این فیلمنامه فاقد ضرب‌الاجل است. به این معنا که حوادث در چارچوب زمانی محدودکننده‌ای گنجانده نشده‌اند که روایت را در مسیری ضروری به نقطه اوج برسانند. به همین دلیل در لحظاتی تماشاگر از روایت جا می‌ماند و ضرورت برخی کنش‌ها و اتفاقات را درک نمی‌کند. علاوه بر این فیلمنامه ایرادات ساختاری نیز دارد.

مثلا در نقطه عطف اول که لو رفتن فعالیت‌های سری علی هاشمی و دستگیر شدنش توسط نیروهای سپاه است، مسیر داستان هیچ تغییری نمی‌کند و به دنبال همین ضعف تقریبا ده دقیقه بعد از نقطه عطف اول، فیلم می‌افتد. اسفند تا دقیقه چهل فیلمی سرپا و خوب است، اما از آنجا به بعد افت می‌کند. هرچند در ادامه هم لحظاتی دارد که دیدنشان می‌تواند تماشاگر را به لحاظ حسی درگیر کند. مشکل اصلی این است که اقباشاوی سعی کرده است همه چیز را در فیلمنامه‌اش بگوید و به همین دلیل فیلم پر از جزییاتی است که در کنار اجزای دیگر به خوبی چفت نشده‌اند. با این حال اقباشاوی سعی کرده است طی روایت، شخصیت‌هایش را با همه ارزش‌ها و اعتقاداتشان به تماشاگر بشناساند.

اسفند و حلقه مفقوده سینمای دفاع مقدس

بسیاری از ضعف‌های اسفند، همان ضعف‌های «اپبدمی پرتره‌سازی» سینمای دفاع مقدس این سال‌ها است. مثل تمرکز زیاد روی تصویر کردن فرماندهان شناخته شده جنگ -که در این فیلم محسن رضایی از جمله آنهاست. شخصیت‌هایی که حذفشان اغلب آسیبی به کلیت درام نمی‌زند و اتفاقا گریم سنگین و شخصیت‌پردازی کاریکاتوری‌شان بیرون می‌زند و تماشاگر را از متن دور می‌کند. مسئله دیگر شعارهای امروزی است که در این دست فیلم‌ها گنجانده می‌شود و اصلا به آن دوران نمی‌خورد و به شدت تو ذوق می‌زند. مثل شعارهایی که در مواجهه علی هاشمی و فرماندار از زبان شخصیت‌ها داده می‌شود.

با این حال اسفند اصلی‌ترین معضل اپیدمی پرتره‌سازی؛ یعنی بی‌اصالتی را ندارد. «سینمای نهادی و دولتی از دهه 90 بزرگترین آسیب را به ژانر دفاع مقدس -به عنوان تنها ژانر بومی سینمای ایران- زده است. در سینمای دفاع مقدس این سال‌ها، خبری از رزمندگان ملموس و شناسنامه‌دار هشت سال دفاع مقدس نیست. به نظر می‌رسد شهدای ما و تعتقاداتشان قربانی سیاست‌های ضدمردمی این سال‌ها شده‌اند، تا جایی که دوستان نهادی در فیلم‌هایشان دیگر جرئت آوردن اسم امامان شیعه و رهبر ایران در آن سال‌ها را -که جایگاه معنوی‌شان نزد رزمندگان به آنها انگیزه دفاع می‌داد- ندارند. اما این نوع محافظه‌کاری در اسفند دیده نمی‌شود و همین مسئله باعث شده است که حتی تماشاگرانی که در تضاد ایدئولوژیک با جمهوری اسلامی هستند، با فیلم ارتباط بگیرند.

صداقت در هنر -به ویژه در سینما- اکسیری است که می‌تواند بی‌نیاز از استدلال و اقناع منطقی، همه طیف‌های تماشاگران را همراه کند. چیزی که صحنه آخر اسفند و کف زدن همه تماشاگران به افتخارش، شاهد آن است.

نویسنده | محمد قربانی 


ارسال دیدگاه
captcha image: enter the code displayed in the image